شاید یکی از مبانی اصلی مطالعات رسانه و تحلیل آن همین عبارت باشد. عکس خبری را بهعنوان یکی از اجزای اصلی محتوای رسانههای چاپی و حتی رسانههای نوشتاری جدید میتوان در همین چارچوب قرار داد و تحلیل کرد. رضا معطریان عکاس روزنامههای شرق، هممیهن و مجلههای شهروند امروز، ایراندخت و مهرنامه از سال68 کار عکاسی را در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی شروع کرده است. معطریان در گفتوگو با سایت مدرسه همشهری به بررسی تأثیر عکسهای خبری بر مخاطبان، سیاستمداران و تحولات روابط سیاسی بین کشورها پرداخته است.
- یکی از کارکردهای رسانهها اطلاعرسانی است. عکس خبری تا چه اندازه میتواند به مخاطب آگاهی سیاسی و اجتماعی بدهد؟
مخاطب خیلی دوست دارد بداند مثلا یک خواننده چطور زندگی میکند؟ این کار عکاسان و خبرنگاران است که اطلاعات شخصی زندگی او را در اختیار خوانندگان قرار بدهند. حال اگر بخواهیم درباره سیاست این را بگوییم هم به همین شکل است؛ ولی این بخش هم در جامعه ما خیلی محدود است. نمیتوانید خیلی به این حوزه هم وارد شوید.
- علاوه بر آنچه گفتید مخاطب دوست دارد درباره افراد سیاسی بداند مثل رفتار با خانواده و... عکاسی خبری چه اطلاعات و آگاهیهای دیگری را میتواند به مخاطب بدهد؟ آیا میتواند باعث تغییر دیدگاه سیاسی مخاطب شود؟
ساختار ذهن یک فرد سیاسی و عملکردش در جامعه در عکس او مستتر است. مثلا وقتی وارد خانه آدمی میشوید که پر از کتاب است - نه اینکه کتاب بهعنوان ویترین بلکه کتاب برای خواندن- تصور شما از این آدم مطمئناً فرق میکند. وقتی شما این اطلاعات را به خوانندهتان میدهید اینها در کردار آن فرد، رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او مستتر است. وقتی شما وارد خانهای میشوید که پر از گل مصنوعی است متوجه سلیقه او میشوید و عکسی که از او گرفته میشود به مخاطب درباره ساختار ذهنی او اطلاعات میدهد. وقتی شما پرتره محیطی میگیرید سلیقه آن فرد را به مخاطب نشان میدهید؛ این اطلاعات غیرمستقیم است.
- آیا عکاسی خبری میتواند با آگاهی دادن به سیاستمدار، رفتار او را تصحیح کند؟
ببینید، این بحثها مختص جامعه ماست، استانداردهای جهانی متفاوت است. آنچه ما درباره آن حرف میزنیم مربوط به جامعه ماست. بحث آموزش سیاستمدار در دنیا قبل از این است که به قدرت برسد. یک سیاستمدار یکشبه به قدرت نمیرسد. اما در کشور ما این اتفاق میافتد که یک آدمی بدون این حالتها و مقدمات ممکن است یکشبه سیاستمدار شود بدون اینکه دورههای مختلف را گذرانده باشد؛ مثلا دورهای که در مواجهه با خبرنگار داخلی چطور برخورد کند؟ در مواجهه با انتقادات چطوری برخورد کند؟ در نتیجه خیلی سلیقهای برخورد میکنند و در طول مسیر دوران فعالیت سیاسی اینها تصحیح میشوند. آموزش از این نظر اتفاق میافتد. در جامعه ایران، ما از طریق عکس به سیاستمداران آموزش میدهیم و به آنها میگوییم که نوع لباس پوشیدنتان بد است یا رفتار اجتماعی خوبی نداشتید. مثلا وقتی هیأتی برای مذاکرات به یک کشور غربی رفته بود 2رفتار اشتباه انجام داد. یک زن خارجی وقتی وارد ایران میشود برایش توضیح میدهند که ایرانیها دست نمیدهند و در دیدار با مقامات بالا نباید دست بدهد، در حالی که در همه جای دنیا این رسم است؛ مشاوران رسانهای آنها این توضیحات را به آنها میدهند. اما در ایران اینطور نیست. مشاوران این اطلاعات را به سیاستمداران نمیدهند و فرد در مواجهه با عمل انجام شده قرار میگیرد.
- در واقع عکاسی خبری نقشی دارد که یک مشاور باید داشته باشد.
دقیقا. بعضی وقتها ما از مشاوران رسانهای غافل هستیم. اینها آدمهایی بسیار باهوش هستند، بسیار دقیق و نکته بین هستند و میتوانند شما را در مواجهه با اتفاقاتی که در آینده میافتد، توجیه کنند.
وقتی کانالهای اطلاع رسانی یک جامعه مسدود شود افراد شهروند- خبرنگار آن رشد میکنند. الان مردم کمتر روزنامه میخوانند چون خبری را که بهدنبالش هستند در روزنامه پیدا نمیکنند ولی سایتهای خبری را چک میکنند. کسی که اهل خواندن باشد مطلبی را که میخواهد پیدا میکند. وقتی اتفاقات اجتماعی در یک جامعه رخ میدهد دیده میشود که خبرنگاران و عکاسان نمیتوانند آنجا باشند ولی عکسها و فیلمها مخابره میشود. این مسئولیت و نظارت اجتماعی به عهده مردم است و طرف مقابل هم مجبور است رعایت بکند.
اهمیت عکاسی کم شده است و به این دلیل است که شما چیزی نمیبینید. عکاسان الان میروند تکنیکال عکس میگیرند. مردم در آن زمان متوجه معنی عکس میشدند. مخاطب ما 100هزار نفر از این 70میلیون جمعیت بود. این 100هزار نفر میفهمیدند ما چه میگوییم. ولی وقتی درباره ارتباط برقرار کردن مردم با تصویر حرف میزنم منظورم 70میلیون است.