بهدلیل ابهامی که در برخی روایات مهدویت وجود دارد ما نباید از آنها برای تطبیق با حوادث و شرایط زمان استفاده کنیم. ادعای اینکه منظور حدیث فلان شخص یا فلان اتفاق است، یک مسیر انحرافی است به سبب اینکه انسان را از حقیقت قضیه انتظار و مفهوم عمیق مهدویت دور و سرگرم مسائلی میکند که اصول و پایههای علمی ندارند. در گذشته نمونههایی از انطباق حوادث و روایات با افراد بوده است ولی به مرور زمان مشخص شده که چنین مسائلی در عالم واقع رخ نداده و موارد مشابه دیگری نیز بعد از آن اتفاق افتادهاست. بنابراین تطبیق علائم ظهور بهخود، دیگران و حوادث به نوعی اعتقادات و باورهای مردم را بهجای تقویت دچار مشکل میکند، ثانیاً اینکه مبتنی بر واقعیتهای علمی نیز نیست.بحث درخصوص علائم و نشانههای ظهور بهعنوان یک بحث تخصصی و فنی در یک رشته از دانش دینی میتواند مورد بحث قرار گیرد و روی آن بحث شود ولی اینکه این بحثها بهصورت عمومی در بین مردم مطرح شود، به صلاح نیست.
کسانی که در این زمینه کار تخصصی میکنند میتوانند درخصوص علائم و نشانههای حدیثی از حیث دلالت و سند بحث کنند. مسئله ظهور چیزی نیست که با حرفهای ما عقب یا جلو بیفتد. اگر این اتفاق بیفتد همه از آن مطلع خواهیم شد و از آن استقبال میکنیم وگرنه این تطبیقهایی که عموماً بهصورت غیرعلمی و نادرست انجام میشود، هیچ ثمری در مسیر اعتقادات مردم نخواهد داشت و ضرررسان است.آن چیزی که برای ما مهم است این است که تا وقتی که خود امام عصر(عج) ظهور نکردهاند، زمان، زمان انتظار است.
طرح برخی مسائل درخصوص مسئله ظهور باعث انحراف از اصل انتظار میشود. ما باید وظیفه خودمان را انجام دهیم، حالا موقع انتظار میخواهد نزدیک باشد یا دور. مثل فردی که در مسیری رانندگی میکند، فرقی نمیکند که نزدیک باشد یا دو ر، او باید مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت کند، باید درست رانندگی کند و مسیر را صحیح برود و سرعتش را تنظیم کند.مسیر انتظار مسیری است که در آن شیعه براساس تدبیری که ائمه (ع) کردند، دارد حرکت میکند و مال یک روز و2 روز نیست بلکه قرنهاست که دارد این مسیر را طی میکند. نزدیکی و دوری ظهور در حالتی که ما فکری برای خودمان کرده باشیم، تأثیری نخواهد داشت.
* کارشناس مسائل مهدویت