قطعا برپایی چنین مناسبتهایی علاوه بر آشنایی با توانمندیهای فرهنگی نواحی مختلف کشور، زمینه ملیشدن توجه به مرزها را در پی خواهد داشت. هفته پایداری و فرهنگی با محوریت روز آزادسازی مهران همانند روز سوم خرداد که مصادف با آزادسازی خرمشهر است، میتواند به عنوان یک روز ملی در تقویم فرهنگی کشور ثبت و هرساله گرامی داشته شود. مرزها به عنوان محدوده سرزمینی از جمله مهمترین نقاط استراتژیک هر کشور بهشمار میروند. در طول تاریخ حفاظت و حراست از مرزها در متون دینی و ادبی و بهویژه در متون اساطیری و افسانهها انعکاس یافتهاند و شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از برجستهترین متون ادبی و اساطیری ایرانزمین سرشار از دلاوریها، تدبیر سلاطین و پهلوانان و بزرگان و حتی عامه مردم اعم از زن و مرد در حفاظت و حراست از مرزهای میهن است. خلق حماسه آرش کمانگیر از جمله نمونههای توجه ویژه به این موضوع است.
اگر در نامههای حضرت علی(ع) به مالک اشتر که بهعنوان فرماندار مصر، مامور انجام امور ولایت یکی از سرحدات مهم قلمروی حکومت اسلامی میشود غور کنیم با نمونههای بارزی از لزوم توجه به نقاط مرزی، مرزنشینان، سربازان و رزمندگان مواجه میشویم. در تاریخ معاصر ایران اسلامی نیز خلق حماسههای زیادی را در حفظ و حراست از این مرز پرگهر شاهد بودهایم که حماسه دفاع از خرمشهر و آزادسازی آن و مقاومت مردمی در شکست حصر آبادان بهعنوان شهرهای دوگانهمرز جنوبی و دفاع از کیان اروند رود به عنوان یکی از شاهرگهای مرزی ایران اسلامی، دفاع از هویت ایرانی جزایر سهگانه خلیجفارس، ایجاد زنجیره وحدت عمومی در دفاع از نام خلیج فارس، ایستادگی مردمی در مقابل شکلگیری ایده عربستان آزاد در خوزستان همیشه ایرانی، دفاع مردمی عشایر کرد گیلانغرب در مقابل هجوم ارتش بعث، مقاومت عشایر کرد استان ایلام در فتح قله استراتژیک میمک که رژیم بعث آن را به قله «سیفسعد» و نقطه حساس مرزی عراق اعلام کرده، از این جمله است.
در راس همه این موارد، جملات گهربار امام راحل(ره) درخصوص خرمشهر و مهران که آزادسازی آنها را به «خدای تبارک و تعالی» منسوب فرمودند، در حقیقت بیان عبارات «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و «مهران را هم خدا آزاد کرد»؛ بهعنوان 2جمله رمزگونه، مقوله جنگ را به دفاع مقدس تبدیل کرد و سبب شد تحمل دوران پرمشقت 8سال جنگ تحمیلی بهویژه برای مرزنشینانی که بیشترین بار جنگ را به صورت خانوادگی بهدوش میکشیدند، به یک آرمان الهی و ماموریت دینی و هویتی تبدیل کند. در طول دوران جنگ 8ساله بهرغم وجود معادلات نابرابر جهانی به سود رژیم عراق، این افتخار نصیب نسل ما شد که حتی یک وجب از خاک ایران اسلامی از مام میهن جدا نشود و حتی تدبیر نوشیدن شوکران تلخ (قبول قطعنامه توسط امام راحل«ره») که آخرین پرده آن منجر به پذیرش تمامیت ارضی ایران اسلامی بهصورت تمام و کمال و تحکیم مرزهای میهن اسلامی شد در کام ملت ما تلخ ننماید.
این موضوع از این حیث برگ زرین و برندهای برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است که به یاد آوریم رژیم دیکتاتوری پهلوی به پشتوانه پوشالی حمایت ابرقدرتهای غربی و نظام سلطه و با وجود یکی از مجهزترین ارتشهای دنیا، بدون رخدادن هرگونه جنگی و بهراحتی به جدایی جزیره بحرین با وجود تمامی دلبستگیهای شیعیان مظلوم ساکن آن از ایران بزرگ رضایت داد. در دوران قاجاریه نیز بسیاری از بخشهای شمالی کشور ضمیمه خاک تزار روسیه شد و حتی کردستان عراق و بهویژه شهر سلیمانیه در طلاییترین دوران حکومت قاجاریه یعنی دوران امیرکبیر طی تفاهمنامهای ضمیمه خاک عثمانی شد. حال این سؤال مطرح است که با تمامی افتخاراتی که در دوران دفاع مقدس نصیب ما شد، آیا وظیفه ما نسبت به حفظ و حراست از مرزها که کیان ایران اسلامی هستند به پایان رسیده است؟قطعا پاسخ همه ما «نه» است. اما اگر پرسیده شود که چه اقدامی در این رابطه شده است، پاسخها ممکن است کلی و مبهم و یا در اشاره به اقدامات جسته و گریخته و انجام پراکنده پروژههای عمرانی باشد که در حقیقت در مقابل رسالت عظیم ما در این راستا بسیار اندک است.
بیشک مهمترین ضعف ما در این رابطه عدم وجود نگاه استراتژیک یا برنامههای استراتژیکمحور در این مقوله است. مرزها بهعنوان پوسته سرزمینی کشور میتوانند بهترین فرصتها را برای توسعه اقتصادی، تجاری و بازرگانی فراهم سازند، مرزها، هم میتوانند فرصت باشند و هم تهدید. نگاه و برنامهریزی ملی ما رویه این فرصت یا تهدید را نمایان میکند. اگر به مرزها بهعنوان فرصت توجه شود، توسعه و پیشرفت حاصل میشود و شهروندان مرزنشین سهم تجاری و اقتصادی بالایی در توسعه ملی رقم میزنند ولی اگر به مرزها بهعنوان تهدید توجه شود، لازم است حجم نیروی امنیتی و حفاظتی بیشتر و منابع ملی صرف نگهداری شود؛ بهعلاوه، شاهد مهاجرت شهروندان مرزنشین و مسائل دیگر خواهیم بود.
در شرایط کنونی، توجه به فرصتهای مرزها مقولهای ضروری است؛ مرزها در عصر تحولات جهانی فرصتی برای توسعه اقتصادی و فرهنگی هستند. لازم است در سال جهاد اقتصادی، مرزها را بهعنوان دروازههای اقتصادی نگاه کنیم تا در رقابتهای بیپایان منطقهای بازنده نباشیم. وجود کشورهای مختلف با ابعاد و مختصات گوناگون این موضوع را برای عرصه ملی ضروری کرده است. این یک سؤال جدی است که در سال جهاد اقتصادی از این فرصت چگونه بهره گرفتهایم؟ آیا در این خصوص برنامه مشخصی داریم؟