تعمق در آنچه در این مدت بر این کشورها رفته، حقایق و تجربههای زیادی را نمودار میسازد اما شاید مهمترین و اساسیترین عامل در کامیابی توسعهای این کشورها، هدفگذاری درست، برنامهریزی مناسب، توالی در فرایند و پرهیز از آزمون و خطاهای بیمورد، دوری از انقطاع و ناهماهنگی در برنامههاست. بارها خوانده و شنیدهایم که یک کشور کاهش تورم را محور اصلاح و توسعه اقتصادی قرار داد، کشور دیگر توسعه صادرات را سرلوحه خود قرار داد و کشوری دیگر افزایش بهرهوری ملی را در اولویت گذاشت. همه این کشورها کم یا زیاد، دیر یا زود به نتیجه رسیدندو امروزه در یک شرایط باثبات اقتصادی با اعتماد و اطمینان درحال رقابت با اقتصادها و روندهای جهانی هستند.
2- ایران ما با وجود تجربه طولانی در امر برنامهریزی هنوز در ابتدای راه توسعه قرار دارد و بهرغم طراحی و اجرای برنامههای میانمدت (برنامههای 5 ساله) و برنامههای بلندمدت (سندچشمانداز 20ساله) و سیاستهای کلان توسعهای نظیر سیاستهای کلی اصل 44، همچنان چرخهای توسعهای کشور لنگ میزند. بهواقع میتوان گفت ساختار برنامهریزی کشور با وجود عمر 50 ساله، همچنان کودکی است که سرپرست مشخص و واحدی ندارد و دائم بین دولتها دست به دست میشود. همین شرایط است که اقتصاد ایران را دچار بیماری انقطاع توسعهای کرده که میتواند جایگاه ایران را در اقتصاد جهانی و قدرت رقابتپذیری آنرا تهدید کند.
3- در شرایطی که برنامهریزی کشور در حاشیه قرار گرفته، طرحها و برنامههای اقتصادی جدید بهصورت فلهای و ناگهانی سر برآورده و در محور سیاستگذاری اقتصادی قرار میگیرد و بدون اینکه هدف مشخصی را دنبال کند و مقدمات و زمینههای آن فراهم باشد، خیلی زود به حاشیه میرود. قانون هدفمندی یارانهها ازجمله طرحهای قابل دفاع و مثبتی بود که از 7 ماه پیش به مرحله اجرا درآمد و بهرغم حساسیت و اهمیت بالا خیلی زود اولویت خود را از دست داد و تحتالشعاع طرحهای جدیدی نظیر حذف صفر از پول ملی، ارائه 1000متر زمین به هر خانواده ایرانی، نوسانات شدید نرخ ارز و سکه قرار گرفت. اظهارات اخیر وزیر اقتصاد و سخنگوی ستاد طرح تحول اقتصادی مبنی بر تغییر برنامه دولت از اجرای یکباره طرح به اجرای5 ساله و عدماجرای فاز دوم طرح در سالجاری که بیانگر توقف طرح است نشاناز کاهش عزم دولت برای اجرای طرح به دلایل مختلف از جمله بروز مشکلاتی در سر راه که قابل پیشبینی نبودهاست و گرایش به طرحهای دیگر از جمله حذف صفر از پول ملی دارد.
4- یکی از آفتهایی که در سالهای اخیر گریبانگیر اقتصاد ایران شده، اجرای برخی طرحها و برنامههای اقتصادی بدون کار کارشناسی لازم و نقشه دقیق و منسجم راهاست. این آفت ریشه در این طرز فکر است که نباید دست روی دست گذاشت تا همه شرایط فراهم شود؛ باید کلید کار را زد و در جریان کار اقدام به زمینهسازی، تغییر مسیر و برنامهریزی کرد. اگر چه این طرز تفکر در برخی موارد استثنایی و اضطراری میتواند مؤثر و راهگشا باشد اما در شرایط عادی نه تنها مؤثر نیست بلکه میتواند هزینههای زیادی را برجای گذاشته و اصولا از هدف اصلی منحرف شود.
5- حذف صفر از پول ملی و تغییر نام آن به اعتقاد کارشناسان اقتصادی نه اولویت اقتصاد امروز ایران است و نه مقدمات و زمینههای آن فراهم است. اجرای این طرح هزینههایی دارد که درصورت عدملحاظ آن میتواند پیامدهای ناگواری ازجمله تشدید تورم را دامن زند، درحالیکه یکی از مقدمات مهم اجرای این طرح کنترل و کاهش تورم است. اگرچه هماهنگی و پیوستگی سیاستهای اقتصادی خود از الزامات توسعه اقتصادی است اما نباید فراموش کرد که چرخ توسعه بر یک محور میچرخد که باید محکم و قدرتمند باشد. ضعف محور، بار توسعه را بر زمین نگه میدارد.