پشت پرده قهرمانیهای جهان و اروپا بیتردید برنامههای درازمدتی وجود دارد که همه آنها با سرمایهگذاری و سیاستگذاری برای آکادمیها شروع میشود. البته آنچه در فوتبال اروپا به نام آکادمی وجود دارد، با مدارس فوتبالی که در ایران تشکیل میشود، تفاوت اساسی دارد. این آکادمیها زیرمجموعه باشگاهها هستند و نوجوانان بهطور تماموقت در این مدارس حضور دارند. آنها بخش زیادی از روز را به تمرینات فوتبال میگذرانند و در کنار آن کلاسهای درس هم برای آنها در نظر گرفته میشود تا تحصیلاتشان با وقفه روبهرو نشود.
در پایان این دورههای 3 یا 4ساله، بهترینهای این آکادمیها جذب تیم اصلی باشگاه میشوند و آنها که بیرون میمانند فرصت دارند شانسشان را در تیمهای ضعیفتر آزمایش کنند. این گزارش یک بررسی کلی از تأثیر آکادمیها در موفقیتهای کشورهای اروپایی است که در دورههای مختلف زمانی به دست آمده است.
هلند
فوتبال جهان در دهه70 میلادی تحتتأثیر درخشش هلندیها قرار گرفت. تیم ملی هلند در جامهایجهانی 1974 و 1978 به فینال جامجهانی رسید و هر دو بار مغلوب کشورهای میزبان شد؛ با وجود این هلند توانست فوتبال شناور (توتال فوتبال) را به جهان معرفی کند که در آن برای نخستین بار همه بازیکنان در دفاع و حمله مشارکت داشتند.
هلند به رغم داشتن جمعیت نسبتا کم، توجه ویژهای به آکادمیهایش دارد که نمونه بارز آن آکادمی آژاکس آمستردام است؛ به همین دلیل این کشور همیشه توانسته بازیکنان زیادی به لیگهای مهم اروپا صادر کند و تیم ملی این کشور هم معمولا جزو مدعیان قهرمانی هر تورنمنتی است.
فرانسه
پس از آنکه فرانسه در نیمهنهایی جامجهانی 1958 سوئد مغلوب برزیل شد، فدراسیون فوتبال این کشور متوجه شد که برای رقابت در بالاترین سطح جهان نیاز به برنامه جدیدی دارد و این برنامه جدید، توجه به آکادمیها بود. فدراسیون فوتبال فرانسه یک کمیته فنی دارد که برنامههای آموزشی را به آکادمیهای باشگاهها ابلاغ و همیشه آخرین تحولات فوتبال را پیگیری میکند تا آموزش همیشه بهروز باشد. مقر این کمیته در کلرفونتن در حومه پاریس است که در کنار آن آکادمی مشهوری هم وجود دارد و تعداد زیادی از بازیکنان مشهور سالهای اخیر فوتبال فرانسه محصول این مدرسه هستند. نتیجه توجه فرانسویها به آکادمیها، قهرمانی اروپا در سال1984 و مهمتر از آن قهرمانی جامجهانی 1998 و قهرمانی اروپا 2سال بعد از آن بود. تیم فرانسه که به قهرمانی جهان رسید، آرایش 1-3-2-4 را برای نخستین بار در یک تورنمنت مهم پیاده کرد و این آرایش هنوز مبنای چیدمانهای مختلفی است که در تیمهای بزرگ اجرا میشود. سیستم آموزشی فرانسه پس از قهرمانی جهان مورد توجه سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت و سرآمد آکادمیهای اروپایی بود، هرچند بهتازگی جایش را به سیستم آموزشی اسپانیا داده است.
اسپانیا
به لطف آکادمیها، فوتبال اسپانیا توانست از یک تیم همیشه ناکام در تورنمنتها به قله فوتبال اروپا و جهان برسد. سرآمد آکادمیهای اسپانیا، بیتردید لاماسیا، متعلق به باشگاه بارسلوناست. در اواخر دهه70 میلادی، نونز، رئیس این باشگاه این مدرسه فوتبال را به توصیه یوهان کرایف، ستاره هلندی تیمش افتتاح کرد.
آنچه در لاماسیا آموزش داده میشد منطبق با همان چیزی بود که در آکادمیهای هلندی پیاده میشد و بدینترتیب سبک بازی بارسا بهتدریج مشابه فوتبال شناور هلندی شد. کرایف بعدا سرمربی بارسا شد و این روند با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. در درازمدت اسپانیاییها در این روش به تبحر بالایی رسیدند و این سبک فوتبال را «تیکیتاکا» نامیدند. اسپانیا با تکیه بر همین روش در سال 2008 قهرمان اروپا و 2سال بعد قهرمان جهان شد. بارسا هم در سالهای اخیر با تکیه بر محصولات لاماسیا توانسته تبدیل به قویترین تیم اروپا شود.
اساس این سیستم توجه به گردش و مالکیت توپ است و با چنین تفکری است که بازیکنان کوتاه قدی مثل ژاوی و اینییستا تبدیل به ستونهای تیم میشوند. لوران بلان پس از انتخاب بهعنوان سرمربی فرانسه با اشاره به این موضوع
گفته بود که این دو بازیکن اگر در فرانسه میبودند، به خاطر قامت کوتاهشان در آکادمیها پذیرفته نمیشدند.
آلمان
فوتبال آلمان بعد از قهرمانی جهان در سال 1990 دچار رکود شد و جایگزینی این نسل تبدیل به یکی از مشکلات اساسی فوتبال این کشور شده بود. فوتبال آلمان در جامجهانی 1998 کاملا به بنبست رسید، وقتی با تیم مسنش شکست سنگینی متحمل شد. بعد از آن بود که توجه به نسل جوان در برنامه آلمانیها قرار گرفت و آنها از فوتبال فرانسه که در همان سال به قهرمانی جهان رسید و همچنین دیگر همسایهشان هلند الگو گرفتند. این تغییر نگرش 8سال بعد نتیجه داد، وقتی کلینزمن با تیمی جوان در خاک آلمان موفق شد با ارائه فوتبالی جذاب به مقام سوم جهان برسد و افق تازهای را روبهروی فوتبال این کشور قرار دهد. یواخیم لو، دستیار کلینزمن این جوانگرایی را با شتاب بیشتری ادامه داد، 2سال بعد به نایبقهرمانی اروپا رسید و در سال 2010 مقام سومی جهان را تکرار کرد. جالب اینکه آلمان در هر دوی این مسابقات مغلوب اسپانیا شد ولی لو امیدوار است با این تیم جوان در تورنمنتهای بعدی بتواند از ماتادورها انتقام بگیرد. نتیجه توجه به آکادمیها فصل گذشته در بوندسلیگا هم دیده شد و دورتموند با تکیه بر بازیکنان جوانی که بیشترشان محصول باشگاه بودند به قهرمانی رسید.
انگلیس
بر خلاف لیگ برتر انگلیس که در سالهای اخیر جذاب و پویا بوده، تیم ملی این کشور با مشکلاتی تمامنشدنی روبهرو بوده است. انگلیسیها سرانجام به این نتیجه رسیدند که حضور ستارگان خارجی کمکی به پیشرفت فوتبال این کشور نمیکند و حتی میتواند راه شکوفایی بازیکنان جوان بومی را سد کند؛ در نتیجه آکادمیهایشان را مورد توجه بیشتری قرار دادند و برای این کار از مربیان فرانسوی و بهتازگی اسپانیایی استفاده میکنند. نتیجه این تغییر رویکرد نایبقهرمانی تیم زیر 21سالههای انگلیس در اروپا بود و آنها امیدوارند همین نسل بتواند موفقیتهای آتی تیم ملی این کشور را تضمین کند.