مسعود اقبالی که زمانی مدرس مدرسه فوتبال بود، با بیان این مطلب تأکید میکند که در حال حاضر به مدارس فوتبال نمیتوان اطمینان کرد. او درباره تجربه خود از آموزش در مدرسه فوتبال میگوید: «من پول زیادی از این راه به دست نیاوردم؛ چون من مدرس فوتبال بودم و بهعنوان استاد دانشگاه دوست داشتم به فوتبال کمک کنم. بهعنوان مربی هم در خدمت مدرسه فوتبال بودم و حقوقی از آنجا دریافت میکردم. البته مدت زیادی هم طول نکشید و اواخر سال80 برای حضور در تیم ملی سوریه به این کشور رفتم؛ یعنی جلال طالبی از من دعوت کرد که برای مربیگری به سوریه بروم و دیگر نتوانستم در مدرسه فوتبال تدریس کنم».
یکی از مشکلات مدارس فوتبال این است که تداوم ندارد و ممکن است تعطیل شود. اقبالی این موضوع را تأیید میکند ولی معتقد است که مشکل اصلی مدارس فوتبال چیز دیگری است:«نظارت و کنترل مدارس فوتبال خیلی محدود است و به جای آنکه این مدارس اسپانسر مالی داشته باشند، به شکل دیگری اداره میشوند. در واقع هدف مدارس فوتبال بیشتر بهدستآوردن پول است و نه چیز دیگر.»
فریدون معینی، رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال نیز این موضوع را تأیید میکند. او میگوید: «مدارس فوتبالی که در فصل تابستان شروع به کار میکنند، هزینه سنگینی برای مراجعهکنندهها دارند. ما موافق این مسئله نیستیم و در واقع کار آنها مغایر با آییننامه فدراسیون فوتبال است». رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال یکی از مشکلات اصلی فوتبال کشور را بیمیلی اغلب باشگاهها نسبت به تشکیل مدرسه فوتبال عنوان میکند. در حال حاضر سپاهان، ذوبآهن، فولاد خوزستان، مس کرمان و... جزو معدود باشگاههایی هستند که مدارس فوتبال دارند و بدین شکل به تیمهای بزرگسال خود بازیکن تزریق میکنند. معینی ادامه میدهد: «اگر باشگاههای بزرگ فوتبال ما مدارس فوتبال داشته باشند، هزینهها تحت نظارت آن باشگاه کنترل خواهد شد. بنابراین، دیگر شاهد این نیستیم که برخی از خانوادهها از هزینه بالای مدرسه فوتبال گلایه کنند».
جالب اینکه گاهی برخی باشگاهها به درآمدزایی بدون رویه و غیرقانونی از مدارس فوتبال دامن میزنند. معینی در این رابطه چنین توضیح میدهد: «مثلا باشگاه بزرگی را داریم که نمیخواهد مدرسه فوتبال داشته باشد ولی فردی از این باشگاه درخواست میکند با نام این تیم مدرسه فوتبال تأسیس کند. این باشگاه هم مثلا در قبال دریافت مبلغی اجازه میدهد که از نامش استفاده کنند. بهنظر من، همین موضوع خانوادهها را فریب میدهد و البته مدیران آن مدرسه فوتبال هم مسلما بهدنبال کشف استعداد نیستند؛ همانطور که میبینیم».
رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال در ادامه خاطرهای تعریف میکند: «خیلی از خانوادهها هستند که به فدراسیون فوتبال مراجعه میکنند و از شرایط مدارس فوتبال به ما گلایه میکنند. مادری به فدراسیون آمده بود و میگفت که برای اینکه پسرش به یک باشگاه خوب معرفی شود، باید 5 میلیون تومان هزینه کند. این اصلا شرایط مناسبی نیست.» او ادامه میدهد: «برخی باشگاهها هستند که یک تیم دوم دارند که بازیکنانش را افراد مرفه جامعه تشکیل میدهند و به این شکل هزینههای خود را تأمین میکنند و این اصلا منطقی نیست». همچنین مسعود اقبالی از وضعیت نامناسب مدارس فوتبال در یکی از مجموعههای ورزشی پایتخت انتقاد میکند. مربی سابق استقلال میگوید: «خیلی از چهرههای قدیمی فوتبال در این مجموعه جمع شدهاند و مدرسه فوتبال اداره میکنند. اغلب این مدارس بازدهی لازم را برای کشف استعداد ندارند؛ بچههای مرفهی به آنجا مراجعه میکنند و هیچچیزی عایدشان نمیشود غیراز اینکه هزینهای را روی دست پدر و مادر خود میگذارند. البته این خانوادهها هم خودشان این مسائل را میدانند و فقط میخواهند بچههایشان تفریح کنند».
یکی از راههای بهپولرسیدن مدارس فوتبال ارتباط با خانوادههاست. اقبالی در این باره چنین توضیح میدهد: «بچهها که فقط میخواهند فوتبال بازی کنند و پیشرفت کنند؛ از چیزی هم خبر ندارند و نمیدانند که مثلا در مدرسه فوتبالی که ثبتنام کردهاند از پیشرفت خبری نیست. مدیران برخی از مدارس فوتبال با خانوادهها طرح دوستی میریزند و به این شکل به خواستههای مالیشان میرسند». این مدرس فوتبال از مدرسه فوتبالی صحبت میکند که ماهانه از والدین هریک از نوآموزان 300هزار تومان دریافت میکند «متأسفانه جنبه آموزشی در این مدارس فوتبال جایگاهی ندارد و کسب درآمد برای مدیریت این مدارس از همهچیز واجبتر است. متأسفانه مدرسین این مدارس نیز به بچهها امید واهی میدهند، در حالی که آینده بهخوبی نشان میدهد این مدرسین نتوانستهاند برای بازیکنان بااستعداد کاری انجام دهند.»اینها، برخی از مشکلات نونهالان و نوجوانان برای حضور در مدارس فوتبال است که ناخواسته باعث بالارفتن هزینههای خانوادهها نیز میشود.