چندین دهه سرکوب خشونتبار مخالفان در دوران حکومت زین العابدین بن علی موجب شده بود تا این جنبش اسلامگرا هیچگونه حرکت حتی جزئی از خود نشان ندهد. طی دوره انقلاب تونس نیز این جنبش تحت فشار، نقش بسیار محدود و کمرنگی در این تحول بزرگ ایفا کرد هر چند پس از فرار بن علی از تونس و بازگشت پیروزمندانه راشدغنوشی، رهبر تبعید شده اسلامگرایان به کشور در روز 30 ژانویه، النهضه با سرعت قابل توجهی گسترش یافته است. براساس نتایج یک بررسی جدید، حزب النهضه از حمایت نزدیک به 30درصد مردم تونس(یعنی 3برابر بیش از نزدیکترین رقیب خود) برخوردار است. رشد سریع النهضه به دوگانگی در عرصه سیاست تونس دامن زده و موجب شده است که عدهای در این کشور خواهان به تاخیر افتادن انتخابات شوند و بسیاری از سکولارها به وحشت بیفتند که مبادا در تونس نوین جایگاه خود را از دست بدهند.
آنها که اخیرا با هدف بررسی احیای دوباره النهضه به تونس سفر کردهاند عمیقا تحتتأثیر استحکام سازمانی النهضه، شعارهای دمکراسیطلبانه آن، شور و اشتیاق سیاسیاش و نیز تلاش جدی رهبران آن برای تعامل با رقبای سیاسی و مطمئن کردن منتقدان خود قرار گرفتهاند. البته در عین حال دوگانگی فزاینده در سطح کشور و فروپاشی اعتماد سیاسیون کشور که جو عمومی تونس را در معرض خطر تفرقه قرار داده و فرایند بسیار حیاتی و مورد نیازگذار به دمکراسی را فلج کرده موجب نگرانی است. رهبران النهضه درباره نحوه برخورد با گرایش در حال رشد سلفی مطمئن نیستند؛ موضوعی که ممکن است به جای آنکه منبع قدرت النهضه در انتخابات باشد، تبدیل به نقطه ضعف آن شود.
صحنه سیاسی در حال حاضر در تونس ظرفیت و ابعادی بسیار گستردهتر از امثال النهضه دارد. هر چند نکته در این است که خیزش دوباره النهضه و دوگانگی حاصل از آن در عرصه سیاسی تونس، در میان تردید و بلاتکلیفی جدی نسبت به سرانجام انقلاب تونس رخ میدهد. بخش عمده حکومت سابق همچنان در قالب نهادهای دولتی و نیز رسانهها، عرصه تجارت و نخبگان فرهنگی کشور در صحنه حضور دارد. بسیاری از کسانی که راهبر خیزش عمومی بودهاند، از اینکه وقوع انقلاب تغییرات اندکی در زندگی آنان بهوجود آورده است، عمیقا ناراضیاند. در حالی که بسیاری از مردم تونس از آزادی تازه به دست آمده خشنودند اما کمتر کسی براین باور است که در شرایط اقتصادی کشور بهبود رخ داده است. بسیاری از افراد، بهخصوص در شهرهای جنوبی که آغازگر انقلاب بودند، این احساس را دارند که جهان آنان را رها کرده و انقلاب آنها به سرقت رفته است.
در حالی که توجه افکار عمومی در سطح بینالمللی تا حد زیادی معطوف به نقاط دیگری در منطقه شده، دورنمایگذار به دمکراسی هنوز نومیدکننده است. اینک زمان حساسی برای تمرکز دوباره جهان بر کشوری است که انقلابهای جهان عرب از آن آغاز شد. علاوه بر راشد غنوشی، رهبر النهضه، زیاد جولتی، عضو کمیته اجرایی و شماری از استراتژیستهای سیاسی ارشد این جنبش در هفتههای اخیر با خبرنگاران خارجی صحبت کردهاند. در کنفرانسی که اخیرا به اهتمام مرکز مطالعه اسلام و دمکراسی برگزار شد، میزگرد پرتنشی با حضور حمادی جبلی دبیر کل النهضه برگزار شد که حاوی صحنههای بسیار جالبی از مناظره تند و پرتنش رهبران جنبش با منتقدان آن از گرایشهای مختلف بود. در آن کنفرانس راشد غنوشی درباره تأثیر مذهب بر دمکراسی سخنرانی کرد. در همان کنفرانس خبر کنارهگیری النهضه از هیأت عالی حمایت از انقلاب اعلام شد و بحث و مشاجره تندی بین رهبران جنبش و مخالفان درگرفت. در خارج از پایتخت دیوار نوشتههای بسیاری در طرفداری و مخالفت با النهضه دیده میشود.
با نگاهی کلی به تجمعات مردمی و کنفرانسهای حزبی و گروهی در تونس تصویری که از شرایط به دست میآید بسیار پیچیدهتر از دورنمای ساده حمایت اعراب از احزاب اسلامگراست. حکومت بن علی طی دهههای گذشته هر نوع سازمان اسلامگرای سیاسی را در تونس سرکوب میکرد. هزاران عضو جنبشهای اسلامی در آن دوره زندانی یا تبعید شدند و به گفته فعالان سیاسی، پیش از وقوع انقلاب، النهضه به هیچ عنوان اجازه فعالیت رسمی نداشت. شرایط تونس، از این لحاظ در نقطه مقابل مصر قرار دارد؛ کشوری که در آن اخوانالمسلمین بهرغم آنکه رسما از فعالیت منع شده، حضور عمومی چشمگیری دارد. اما شرایط خاص تونس مانند یک شمشیر دولبه است؛ از یک سو، سرکوب طولانی حکومت به معنای آن بوده که النهضه عملا باید از نو همه چیز را آغاز و خود را بازسازی کند و اینکه این جنبش در واقع ارتباط عمیقی با جوانان تونسی نداشته است. از سوی دیگر اما، این شرایط موجب شده که النهضه از هرگونه ارتباطی با حکومت منفور بن علی مبرا باشد و در زمینه مقاومت اصولگرایانه در برابر حکومت سابق، وجهه و سابقه قابل احترامی به دست آورد.
پس از فرار بن علی، جنبش النهضه بلافاصله بازسازی خود را آغاز کرد. پیشتر و در اواسط دهه 2000 رهبران جنبش نقش فعالی را در محافل مخالف حکومت بر عهده گرفتند و از جمله اجلاسی با حضور تقریبا تمامی گرایشهای سیاسی عمده و با هدف گفتوگوی مستمر برای دمکراسی برگزار کردند.
النهضه بهعنوان جنبشی که طی دهههای گذشته توسط رهبران تبعیدیاش شکل گرفته، تلاش کرده است تا بهرغم ایذا و آزار اعضایش حتی پس از پایان دوره محکومیت و خروج از زندان، جای پای خود را در عرصه سیاسی تونس محکم کند.
روز اول مارس، النهضه توسط دولت موقت تونس قانونی اعلام شد و به سرعت روند بازسازی خود را آغاز کرد. رهبری مرکزی جنبش بلافاصله دست خود را به سوی دهها هزار فعال سابق که دوران محکومیت خود را در زندانها پشت سر گذاشته بودند، دراز کرد؛ فعالانی که اینک تجار محلی قابل احترام یا رهبران و مدیران جوامع شهری محسوب میشوند. آنان شعبات النهضه را در تمام استانهای کشور راه انداختند، بخشها و دوایری را برای جوانان، زنان، خدمات اجتماعی و امور سیاسی در این شعبات در نظر گرفتند و برای تعیین رهبری جدید جنبش انتخابات درون حزبی برگزار کردند. بسیاری از منتقدان النهضه این پرسش را مطرح میکنند که هزینه این اقدامات از چه منبعی تأمین میشود و عمدتا انگشت اتهام خود را متوجه حمایت خارجی میکنند. هزینه اقدامات جنبش در وهله نخست توسط اعضای سابق النهضه و تجار و فعالان موفق کنونی که دوباره به آرمان این جنبش پیوستهاند، تأمین میشود اما در مجموع داستان النهضه تنها به پول محدود نمیشود. این جنبش آشکارا مشغول سازماندهی بیوقفه خود و بسیج نیروها و امکاناتش است.
راشد غنوشی، رهبر معنوی النهضه از زمان بازگشت به تونس به 22 استان از مجموع 24 استان کشور سفر کرده است. اگر النهضه امروز سازمان یافتهتر و فعالتر از رقبای خود در رقابتهای محلی جلوه میکند، علت بیش از آنکه مربوط به ماهیت اسلامی آن باشد، به تلاش بیوقفه و پایانناپذیر رهبرانش برای سازماندهی جنبش برمیگردد. هر کس با حضور در اجتماعات عمومی النهضه مسئولیت پذیری و انرژی اعضای آن را که حاصل تلاش رهبری جنبش بوده است، کاملا احساس میکند. در یک اجتماع 400 نفری شامل زنان با حجاب، مردانی با پوشش متداول سلفیها و در عین حال جوانانی با شلوار جین دیده میشدند که برای دیدار با غنوشی در محل گرد آمده بودند. نخستین سخنران مراسم یک زن دانشگاهی بود که با شور و حرارت درباره نقش زنان در انقلاب اخیر و جامعه تونس سخنرانی میکرد. پس از اجرای برنامههای مختلف شامل موسیقی و سرود، راشد غنوشی در جمع حضور یافت، در حالی که از سوی طرفدارانش مانند یک ستاره مورد استقبال قرار گرفت.
در یک اجتماع دیگر حزب، شرایط کاملا متفاوت بود. حاضران در اجتماع دوم پوشش محافظهکارانهتری به تن داشتند و موضوعات مطرح شده نیز عمدتا پیرامون مسائل محلی از جمله نگرانیهای بهداشتی و البته شعارهایی در دفاع از اهمیت دمکراسی، مدارا و کثرتگرایی در اسلام میچرخید.رهبران النهضه با حساسیت بسیار با نگرانی سایر تونسیها و غرب درباره جنبشهای اسلامگرا مواجه میشوند. غنوشی گفتهاست که از طرفدارانش خواسته از استقبال گسترده از او در اجتماعات خودداری کنند. منتقدان خطر تکرار تجربه الجزایر را در سال1991 گوشزد میکنند. در آن سال پیروزی اسلامگرایان در انتخابات منجر به کودتای نظامیان و منتهی به جنگ داخلی ترسناک و بیرحمانهای شد که سالها به طول انجامید.
واژه شور در عربی به معنای اجماع و اتفاق نظر است و بر توافق اجتماعی گسترده بر سر تصمیمات مهم و عمده در سطح جامعه تأکید دارد. به گفته جولتی، تونس پیش از تثبیت روندگذار به دمکراسی به حداقل 5سال دمکراسی توافقی نیاز دارد و اینکه تمامی احزاب متعهد شوند از پیروزی و دستاوردهای انتخاباتی خود برای تحمیل نظرات و خواستههایشان بر دیگران اجتناب کنند.
تمام رهبران النهضه بر حمایت خود از آزادیهای مدنی و دمکراسی سیاسی تأکید دارند. غنوشی در پاسخ به این پرسش که تا چه حد به معیارهای دمکراسی پایبند است، اظهار داشت که حتی اگر مجمع قانون اساسی تصمیم بگیرد ماده یک قانون اساسی را که براساس آن تونس یک کشور اسلامی عرب محسوب میشود، حذف کند، النهضه در نهایت تنها تلاش خواهد کرد افکار عمومی را اقناع کند که این اقدام نادرستی است و در چارچوب قانون برای لغو چنین اقدامی فشار خواهد آورد.
فارین پالیسی