سفرهای تکراری رایس به منطقه که آخرین آنها هفته گذشته صورت گرفت، این بار با مسافرت دورهای رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده به خاورمیانه و همچنین سفر دیکچنی، معاون جرج بوش نیز همراه شد. جالبتر آنکه این مقامات آمریکایی در فواصل زمانی کوتاه به عربستان سعودی به عنوان یکی از مهمترین همسایگان ایران سفر کرده و با مقامات بلند پایه این کشور دیدار کردند.
از سوی دیگر رئیسجمهوری آمریکا اخیراً از تدوین طرحی تحت عنوان استراتژی جدید در عراق توسط مقامات آمریکایی خبر داده که براساس آن نه تنها قرار است 21 هزار نیروی جدید نظامی از جانب پنتاگون به عراق اعزام شود، بلکه بوش در توضیح جزئیات این طرح نیز خاطرنشان کرد که بخشی از آن متوجه مقابله با ایرانیان در عراق است. درست چند ساعت پس از اشاره رئیس جمهوری آمریکا به این موضوع شاهد حمله نظامیان آمریکایی به کنسولگری ایران در اربیل عراق بودیم که به دستگیری 5 دیپلمات ایرانی انجامید.
در تحولی دیگر منابع خبری از اعزام ناوهای هواپیمابر و زیردریاییهای جدید آمریکا به خلیجفارس خبر میدهند و ایالات متحده مدعی شدهاست که نصب موشکهای ضد موشک پاتریوت را در مرزهای کشورهای خلیج فارس و همچنین اسرائیل به پایان رسانده است.
با نگاهی کوتاه به تحولات مذکور اولین پرسش که در ذهن ناظران شرایط کنونی منطقه شکل میگیرد اینست که هدف ایالات متحده از انجام این تحرکات چیست؟
به منظور پاسخ دادن به این سؤال نظرات برخی صاحبنظران و کارشناسان را جویا شدهایم.
تلاش برای ترمیم وجهه
محمد جعفری معاون امنیت داخلی شورای عالی امنیت ملی معتقد است سفرهای مکرر مقامات آمریکایی به منطقه تلاشی است برای بازگرداندن وجهه از دست رفته ایالات متحده نزد کشورهای عربی، چرا که آمریکا با توجه به عملکرد چند سال گذشته خود مانند گذشته نمیتواند ادعا کند که سیاستهایش قطعاً به نفع منطقه بوده و خواهد بود.
وی میگوید: «تحرکات اخیر نظامی آمریکا در منطقه و بخصوص خلیج فارس نیز در جهت قدرتنمایی برای سرپوش نهادن بر ناکامیهای آنها صورت میگیرد.» جعفری با اشاره به اینکه آمریکا با دانش هستهای ایران بهدلیل مقابله با افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران مخالف است،تأکید میکند: «سران کاخ سفید سعی دارند با خشنود کردن و پشتیبانی از دشمنان ایران در منطقه، به دوستان ما نیز این گونه القا کنند که ایران تهدیدی برای کل منطقه به حساب میآید.»
راهبرد نوین بوش برای همه خاورمیانه
حسین امیر عبداللهیان، کارشناس مسائل سیاسی نیز با تأکید بر اینکه مهمترین معضل کنونی آمریکا در خاورمیانه ناکامی در عراق است، میگوید: «پس از آنکه آمریکا در مبدل کردن عراق به یک دولت الگو آن طور که وعده داده بود، موفق نشد و در عین حال با موج بیداری اسلامی در منطقه و همچنین پیروزی چشمگیر حزبا... لبنان بر اسرائیل مواجه گردید، به این نتیجه رسید که با غلبه بر مشکلات خود در عراق میتواند مشکلات خود در دیگر بخشهای خاورمیانه را حل کند و به همین دلیل بود که جرجبوش، چندی پیش راهبرد نوین خود برای عراق را مطرح کرد که در آن به صراحت به شکست آمریکا در عراق اعتراف کردهبود.»
امیرعبداللهیان سفر مقامات آمریکایی به خاورمیانه را در راستای فراهم کردن شرایط برای عملیاتی شدن راهبرد بوش ارزیابی میکند و معتقد است برگزاری نشست 2+6 با حضور کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، مصر، اردن و وزیر خارجه آمریکا تلاشی بود برای افزایش نگرانی اعراب نسبت به آنچه که آمریکا تهدید ایران برضد خاورمیانه میخواند.
وی همچنین تحرکات نظامی آمریکا چه در داخل عراق و چه در خلیجفارس را ناشی از طرح این کشور برای ایجاد جو روانی منفی برضد ایران در منطقه دانسته و میافزاید: «مجموعه تحولات منطقه نشان میدهد که اقدامات آمریکا صرفاً با هدف جنگ روانی و بازداشتن جمهوری اسلامی ایران از تأثیرگذاری بر تحولات منطقه انجام میپذیرد، غافل از اینکه نفوذ ایران در کشوری مانند عراق ناشی از مشترکات فراوان و دیرینه دو ملت ایران و عراق است.»
این کارشناس سیاسی در عین حال یکی دیگر از علل تحرکات اخیر ایالات متحده در خاورمیانه را نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا میداند که موجب میشود نگاههای داخلی به سیاست خارجی جرجبوش و محافظهکاران بسیار دقیقتر و منتقدانهتر شود.
فروپاشی راهبردی ارتجاع عرب
به باور حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، ارتجاع عرب به عنوان اصلیترین متحد آمریکا در منطقه خاورمیانه دچار نوعی فروپاشی راهبردی شدهاست.
وی گسترش الگوی دموکراسی ایرانی مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی در منطقه و بخصوص کشور عراق، پیروزی حزبا... لبنان بر اسرائیل با تکیه بر اندیشه برگرفته از آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، شکافهای به وجود آمده در دنیای عرب، شکلگیری جریانهای سلفی مخالف با مواضع دولتهای عربی و آمریکا و همچنین اعمال فشار بخشی از جریان حاکم بر کاخ سفید بر کشورهای عرب منطقه برای حرکت در مسیر دموکراتیزاسیون را از جمله عواملی میداند که برخی کشورهای عربی را دچار نوعی خلأ استراتژیک نموده و اکنون ایالات متحده تلاش میکند این ضعف اعراب را برای مقابله هر چه بیشتر با ایران جبران کند و طبیعی است که یکی از علل عمده مسافرتهای مکرر مقامات آمریکایی به منطقه و بخصوص گفتگو با همسایگان ایران در همین راستا صورت میپذیرد.
فلاحتپیشه میگوید: «علاوه بر ناکامیهای ایالات متحده در میدان ژئوپولیتیک منطقه برخی دلایل کوتاه مدت هم وجود دارد. شکست جمهوریخواهان در انتخابات کنگره موجب شد تا دمکراتها 6 ماه به جورجبوش فرصت دهند تا مقدمات خروج نیروهای آمریکایی از عراق را فراهم کند.»
وی میافزاید: «بوش برای اینکه بتواند موفقیت جمهوریخواهان در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا را تضمین کند باید خروجی موفقیتآمیز از عراق داشته باشد.»
عضو کمیسیون امنیت ملی ضمن اشاره به طرح بیکر – همیلتون و تأکید آن بر لزوم مذاکره آمریکا با ایران و سوریه، موضعگیری خلاف این پیشنهاد از جانب جرج بوش را یکی از اشتباهات وی دانسته و خاطرنشان میکند: «ایران نباید در مقابل تحریکات روانی آمریکا سعی در مقابله به مثل داشته باشد، همچنانکه این سیاست در دستور کار ایران قرار ندارد.»
وی همچنین با تأکید بر ادامه روابط دوستانه و دیرینه با دولت و ملت عراق تصریح میکند که روابط ایران با اعراب نباید در حد تشکیل ائتلاف باشد، چرا که نگاه کشورهای عربی منطقه در برقراری روابط با دیگر کشورها فرامنطقهای است، در حالی که جمهوری اسلامی ایران نگاهی منطقهای به ایجاد روابط حسنه با دیگر کشورها دارد.