از خودم میپرسم با دریایزیبایخزر چه کردهایم؟ این دریاچه بزرگ که ما آن را دریا مینامیم از بزرگترین و زیباترین دریاچههای جهان است. دریایخزر با خود طراوت و یک حوزه بزرگ برای زندگی به وجود آورده است از جمله جنگلهای شمال که در دنیا کمنظیر است اما آلودگی شدید ساحلخزر که درتمام نوارساحلی این دریای زیبا به چشم میآید محیطزیست و طراوت آن را به خطر انداخته است. مشکل از آنجا پیدا میشود که همه ما دوست داریم با خودروهای شخصیمان به هر قیمتی خود را به ساحل دریایخزر برسانیم، یک فضا برای تفریح پیدا کنیم و از چشماندازهای زیبای دریا و جنگل لذت ببریم اما یادمان میرود که نباید سواحل را آلوده کنیم.
مثل مردم بیشتر کشورهای جهان هرکدام از ما باید زبالههایی مثل کیسههای نایلونی، بطریآب و... را جمعآوری کنیم و به اولین مخزن جمعآوری زباله برسانیم. اما فراموشکاری ما باعث میشود هر روز ساحل دریا بیشتر غرق در زباله شود و در نتیجه، دیگران نتوانند از این موهبت الهی بهره ببرند. آیا ما همین رفتار را با خانه خودمان هم داریم؟ پاسخاش منفی است. اما چرا برای دریایخزر و ساحل زیبایش به اندازه خانه خودمان ارزش قائل نیستیم و اجازه میدهیم هر روز سطح بیشتر و گستردهتری از این دریای قشنگ و بیهمتا زیرپوشش زباله قراربگیرد؟
مشکل را باید در ناهماهنگی میان دستگاهها و به اصطلاح بخشینگری جستوجو کرد. به اندازهای که در مملکت ما خودرو تولید میشود، هنوز نتوانستهایم معابر کافی برای خودروهای تولید شده درست کنیم که مصداق مثل معروف چاه و منار است. خودروها مردم را که زحمت ترافیک سنگین روزهای تعطیل را به جان میخرند، سرانجام به ساحل دریای خزر میرسانند اما در قبال این همه زباله که مسافران از راه رسیده در ساحل به جا میگذارند، احساس مسئولیت نمیشود! به موجب اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوریاسلامی ایران، سازمان حفاظت محیطزیست موظف است با آلودهکنندگان محیطزیست طبق قانون برخورد کند اما آیا این برخورد قانونی تاکنون انجام شده است؟!
پاسخ منفی است چون اگر قانون حفاظت از محیطزیست دریایی در سواحل دریایخزر اجرا میشد، ما امروز شاهد این همه آلودگی وسیع و زبالههای فراوان در این نوار ساحلی طولانی نبودیم.
وظایف قانونی برابر اصل پنجاهم قانون اساسی که حالا معلق مانده است تنها در سازمان حفاظت محیطزیست خلاصه نمیشود؛ از استانداریها تا دیگر مسئولان محلی موظفاند که این قانون را رعایت کنند. به طور طبیعی این پرسش پیش میآید که استانداریهای گیلان، مازندران و گلستان تاکنون برای پاکسازی نوارساحلی خزر و برخورد قانونی با آلایندگان چه کردهاند؟
اینکه گفته شود برخورد قانونی با این همه مسافر که در روزهای تعطیل به دریا روی میآورند کاری دشوار یا غیرممکن است، درست نیست.
همانطور که در مورد شناکردن، برای دریا، حریم درست شده است، باید با همین دقت، با آلایندگان محیطزیست برخورد شود. فرهنگسازی باید همراه با مجازات قانونی باشد تا به نتیجه برسد. اگر یک فرد بداند، رها کردن زباله در ساحل دریا یا رودخانه یا هر گردشگاه طبیعی برایش مجازات و جرایم نقدی سنگینی به همراه دارد، حتما رعایت میکند. نباید ساحل دریا را به حال خود رها کنیم. گردشگران باید بیاموزند که زبالهها را در ساحل رها نکنند و همچنین بدانند که این کار ممکن است برای آنها مجازات قانونی در پی داشته باشد.
دوستی که به تازگی از سفر به طالقان بازگشته بود، میگفت، گردشگرانی که در روزهای تعطیل به این شهر میروند حاشیه رودخانه را که به آسانی در دسترس است، از زباله پرکردهاند. وقتی قانون معطل بماند و اجرا نشود، ساحل دریا و رودخانه از زباله ایمن نخواهد بود. قانون حفاظت از محیطزیست باید بیدرنگ به اجرا درآید، پیش از آنکه بهترین و زیباترین گردشگاههای طبیعی در زباله غرق شوند.