و حتی بوروکراسی ویژهای را هم که سنخیت با کارکرد نهادی آنها دارد ایجاد میکنند و در مجموع چنین نیستند که بهگونهای فکر کنند و اعتقاد داشته باشند و به گونه دیگری نهاد اجتماعی داشته باشند تا امور آنها را سر و سامان دهد.
در جامعه اسلامی، برگزاری مراسم روز عید فطر از ترتیبات و ضوابطی برخوردار است که از جمله آنها پرداخت زکات فطره، از سوی مسلمانان به کسانی است که فقیر نامیده میشوند. این زکات، واجب، و پرداختن آن الزاما در همان روز و تحت شرایطی باید صورت بگیرد. در حال حاضر شیوههایی هم برای دریافت و توزیع آن وجود دارد. زکات فطره با توجه به مورد مصرف آن، از جمله اقدامات اسلام برای فقرزدایی و برقراری تأمین اجتماعی است که چون مقدمتا پرداخت آن به عهده مسلمانان پرداختکننده زکات گذاشته شدهاست، میتواند در صورتی که عملی شود بدون بوروکراسی منتسب به دولت یا با کمترین تشکیلات اداری ممکن، توزیع آن محقق شده و هزینه اندکی داشته باشد.
تخمین میزان این زکات، مثلا در ایران اسلامی، میتواند ابعاد بیشتری از کارکرد آن را تبیین نماید هرچند آمار رسمی از تعداد فقیران در جامعه ما اعلام نمیشود و به طور دقیق نمیدانیم که چه تعداد افراد فقیر و خانواده فقیر وجود دارند که مستحق دریافت زکات فطره هستند و به عبارتی دیگر نمیتوانند یا لازم نیست خود زکات فطره بپردازند (هرچند طبق فتاوی بعضی از مراجع تقلید مستحب آن است که افراد فقیر با دارا بودن تقریباً 3کیلوگندم یا مانند آن هم زکات فطره بدهند) و حتی بعضی از مسئولان کشور معتقدند که با پرداخت یارانهها، دیگر در کشور فقیری مبتلا به فقر مطلق یافت نمیشود. فرض میکنیم که 10درصد از جمعیت مسلمان ما فقیر محسوب میشوند و در خانوادههایی هستند که نمیباید زکات فطره بپردازند. در این صورت بر حدود هفتاد میلیون نفر یا17.5 میلیون خانواده واجب است زکات فطره بپردازند، با در نظر گرفتن میانگین پرداختی هر فرد بین گندم و برنج بهعنوان غذای غالب یعنی 4000 تومان، میزان غالب زکات فطره ایرانیان مسلمان واجد شرایط حدود 280 میلیارد تومان میشود، که صرفا در فاصله یک نیم روز منطقا پرداخت و میتواند هزینه شود.
اکنون برای اینکه «اهمیت نهادی زکات فطره» در ساماندهی آماری، اقتصادی و تامین اجتماعی جامعه مشخصتر شود کافی است که به یاد بیاوریم اعتبار برنامه تأمین هزینههای معیشتی سازمان بهزیستی کشور در سال 1390 حدود 239 میلیارد تومان است؛ یعنی این اعتبار معادل فقط 85 درصد زکات فطره مسلمانان ایرانی، به فرض پرداخت شدن است. همچنین این میزان زکات فطره حدود 21 درصد اعتبارات برنامه تامین هزینههای معیشتی کمیته امداد امام خمینی در سال 1390 است. البته توجه داریم که بخشهای عمدهای از این اعتبارات، مصروف هزینههای جاری و پرسنلی میشود که لزوما تامین هزینههای معیشتی نیست. در حالی که میزان زکات فطره، به طور خالص برای فقرزدایی است و درصد واقعی آن نسبت به اعتبارات فقرزدایی سازمانهای حمایتی، بسیار بیشتر از آن است که بیان گردید.