پنجشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۵
۰ نفر

سوگل عصاری: سهیل یوسفی در خیابون منتظر رسیدن دوستشه. ترافیک سنگینه. سهیل حوصله‌اش سر می‌ره.

همشهری دوچرخه شماره 617

داخل سوپرمارکت می‌ره تا برای چند دقیقه سرگرم بشه. یه پاکت آب‌میوه می‌خره و دوباره به خیابون بر می‌گرده. وقتی مشغول نوشیدن آب‌میوه اس، ماشین دوستش رو اون طرف خیابون می‌بینه. پاکت آب‌میوه رو توی سطل مکانیزه می‌اندازه و به‌طرف دوستش می‌ره. چند دقیقه بعد متوجه می‌شه که پاکت آب‌میوه هنوز توی دستشه.

با خودش فکر می‌کنه، مطمئنه که چند ثانیه پیش اونو توی سطل انداخته. از دوستش می‌خواد توقف کنه. در رو باز می‌کنه تا زود پیاده بشه. اما یه موتور سوار با در برخورد می‌کنه و به هوا پرتاب می‌شه.

سهیل اهمیتی نمی‌ده و به طرف سطل زباله می‌دوه . مردی رو با یه روپوش سفید می‌بینه که محتویات یه سطل پلاستیکی بزرگ رو توی مخزن زباله خالی می‌کنه. در همین لحظه سهیل با یه پراید مسافرکش که با سرعت در حرکته، تصادف می‌کنه.

از روی زمین بلند می‌شه و در حالی که یه پاش می‌لنگه به‌طرف مخزن زباله می‌ره. این بار یه کارگر رستوران رو می‌بینه که محتویات یه قابلمه بزرگ رو توی سطل خالی می‌کنه. سهیل یکهو پاش توی یه چاله می‌ره، تعادلش رو از دست می‌ده و زمین می‌خوره.

با عصبانیت بلند می‌شه و روبه روی مخزن زباله می‌ایسته و توی اونو نگاه می‌کنه.متوجه می‌شه مردی که روپوش سفید به تن داشت زباله‌های درمانگاه و کارگر رستوران هم باقی مونده سوپ جو رو توی سطل ریخته‌اند.سهیل از تصور این‌که مجبوره بین سوپ و پنبه‌های خونی توی سطل دنبال گم‌شده‌اش بگرده، حالش بد می‌شه.

برای پیشگیری از خطر سرنگ‌های آلوده، مخزن زباله رو بر می‌گردونه تا محتویات اونو روی زمین بریزه و با احتیاط جست‌وجو کنه. اما سطل روی چرخ‌هاش می‌چرخه و محتویات اون توی جوی آب می‌ریزه.سهیل چیزی رو که اتفاق افتاده نمی‌تونه باور کنه. بدون اتلاف وقت، توی جوی می‌ره و می‌دوه. با دقت توی آب رو نگاه می‌کنه تا گم‌شده‌اش رو پیدا کنه.

یعنی اشتباهی به جای پاکت آب‌میوه، گوشی موبایل یه میلیون تومنی‌اش رو توی سطل انداخته بوده؟تو جوی آب دنبال موبایلش می‌گرده. پاش به یه سنگ گیر می‌کنه و با مخ توی آب می‌افته.وقتی چشم‌هاش‌رو باز می‌کنه، توی بیمارستانه. دوستش کنار تخت وایستاده. متوجه باز شدن چشم‌های سهیل می‌شه.

- دیوونه! توی جوی آب دنبال چی بودی؟

- موبایلمو به‌جای پاکت آب‌میوه انداختم توی سطل، بعد افتادم توی جوی.

- ولی موبایلت روی داشبورد ماشین بود!

- یعنی الکی خودمو داغون کردم؟ موبایل توی ماشین بود؟

- آره. یه موتور سوار خورد به در ماشین، پیاده شدم ببینم زنده اس یا نه، ازش خبری نبود. اما وقتی دوباره سوار شدم، دیدم موبایلت نیست.

پیام اخلاقی: برای داشتن آسایش بیشتر، در حفظ و نگهداری وسایلمان کوشا باشیم.

کد خبر 145014
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز