فرهاد حسن‌زاده: همان‌طور که پسرها انواع و اقسام دارند، دخترها هم گونه‌های گوناگونی دارند. اگر خوب به آنها نگاه کنی، آنها هم خوب به تو نگاه می‌کنند.

هفته‌نامه دوچرخه شماره 620

اگر بد به آنها نگاه کنی، آنها هم چپ‌چپ نگاهت می‌کنند. پروفسور «آشپلیوس»1 در مقاله‌ای ده هزار صفحه‌ای پانزده‌هزار تا از خصوصیات دختران را بررسی کرده است. ما از «فصل دماغیات» تعدادی از این نظریه‌ها را دستچین کرده و در این‌جا می‌‌آوریم.

*بعضی از دخترها فکر می‌کنند از دماغ فیل افتاده‌اند. توی مهمانی‌ها (فرق نمی‌کند؛ چه عروسی باشد، چه عزا) محل سگ به هیچ‌کس نمی‌گذارند. به این گونه از دخترها می‌گویند: «دختران دماغ فیلی». از نظر روان‌شناسی این افراد دچار بیماری «بیش تشکری» هستند و نیاز مبرم به مقدار زیادی «قربان- صدقه» دارند.

*برخی از اینها که به آنها اونها می‌گویند به «دختران دماغ عقابی» مشهورند. اینها همان‌هایی هستند که بابابزرگشان را جلوی چشم بابایشان می‌آورند تا خرج عمل دماغشان را تهیه کنند. این دسته مدام جلوی آینه دماغشان را با خط‌کش و کولیس اندازه می‌گیرند یا از زوایای مختلف از دماغ خود عکس می‌گیرند و با برنامة فتوشاپ آن را ویرایش می‌کنند. اونها روزی چند بار از خدا می‌پرسند: «آخه چرا عقاب رو آفریدی؟» البته این دسته از دختران نسبت به گلابی، لامپ پرمصرف، کوفته تبریزی و هرچیزی که شبیه دماغشان باشد آلرژی دارند.

*دسته‌ای دیگر از دختران وجود دارند که اشکشان توی دماغشان است. البته جسارت نشود، این دسته فکر می‌کنند با دیدن هر چیز باحال یا بی‌حالی باید بزنند زیر گریه و مشکلاتشان را با قدرتِ عجیبِ این مایع شگفت‌انگیز حل بفرمایند. این دختران در رشته آب‌غوره‌گیری کارشناسی ارشد دارند و قادرند با هر قطره اشک فین‌فین کرده و بر مخاطب تأثیر بگذارند. به این دسته «دختران جاری دماغ» گفته می‌شود.

*و اما دسته‌ای دیگر از دختران بر خلاف بقیه، نه به سوسک حساسیت دارند و نه از دیدن مورچه توی قندان غش می‌کنند. هیچ پشه‌ای هم نمی‌تواند به آنها لگد بزند. چرا که خودشان اهل لگدپرانی یا به قول استادشان «دفاع شخصی» هستند. برای این دستة اخیر کوبیدن بر فرق سر آقایان مثل آب خوردن است، زیرا با هر عطسه‌شان چهارتا پسر را در هوا معلق می‌کنند و با شاخ بر زمین می‌کوبند، به این گروه از دختران ... هیچی نمی‌گویند، چون جرئتش را ندارند. به‌خصوص پسرها که دنبال نقطه ضعف دخترها می‌گردند تا نقطه ضعف خود را پنهان کنند. 

1.پانویس: لازم به یادآوری ‌است که نویسنده این مقاله یعنی پروفسور آشپلیوس به دلیل نامعلومی به مرگ طبیعی به قتل رسید.

کد خبر 147177
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز