در خاورمیانه بیشتر این دانشآموزان افغانی هستند و در کشورهای اطراف مانند ایران و پاکستان درس میخوانند. بنا به بعضی آمارها تعداد این دانشآموزان بیشتر از ۱۵۰ هزار نفر است و در حدود ۳۰۰ مدرسه درس میخوانند.
افغانستان قبل از حمله امریکا و تشکیل دولت حامد کرزای تحت حکومت طالبان بود. قبل از آن اعضای مجاهدان که با ارتش شوروی جنگیده بودند قدرت را در مناطق مختلف در دست داشتند. خیلی قبل از آن حکومت افغانستان پادشاهی و بیشتر سواد آموزیها به صورت سنتی بود. در تمام این مدت مدارس جدید نتوانستند همه جمعیت را با سواد کنند و باز هم عده زیادی بیسواد باقی ماندند. جنگهای پشت سر هم باعث آوارگی طولانی اهالی این کشور و توقف آموزش رسمی شد.
درس خواندن همیشه برای مهاجران اهمیت دارد، زیرا با این کار ممکن است وضعیت فرزندان آنها در کشور مقصد بهتر شود. در کشورهای توسعه یافته معمولاً بچههای مهاجران در کنار دیگر دانشآموزان درس میخوانند تا با فرهنگ آن کشور ارتباط بیشتری پیدا کنند و با این روش جذب آن جامعه شوند. البته مدارس خاص برای هر گروه مهاجر هم وجود دارد. بستگی دارد که مهاجران بخواهند مستقل بمانند یا به صورت اهالی همان کشور دربیایند. در خاورمیانه امکانات آموزشی محدود است و بیشتر کشورها تنها میتوانند به دانشآموزان خودشان خدمات آموزشی بدهند.
در قوانین ایران آموزش و پرورش برای دانشآموزان ایرانی طراحی شده است و در پاکستان مدارسی مخصوص مهاجران افغان کار درس دادن به نوجوانان افغانی را انجام میدهند. این مدارس از طرف مؤسسههای خیریه یا سازمانهای مردم نهاد اداره میشوند و اگر هزینهها بالاتر برود ممکن است تعطیل شوند. مخارج زیاد آنها باعث شده بسیاری از این دانشآموزان امکان تحصیل نداشته باشند. در کنار این ممکن است دیپلمهای پاکستانی مهاجران افغانی در کشور افغانستان اعتبار کافی نداشته باشد. نگرانی دیگر این است که نوجوانان با دور شدن از مدارس رسمی جذب آموزشهای سنتی شوند و به گروههای تروریستی بپیوندند.