آنها مترو و اتوبوس نداشتند. چیزی به نام بازیافت نبود. موبایل نبود، واکمن نبود، دنیای مجازی نبود، آپارتماننشینی نبود و.... اما حتماً آنها رعایت همدیگر را میکردند. آنچه بزرگترهایمان به آن میگویند:
« احترام گذاشتن». همه مسائل شهری از همین «احترام» آغاز میشود.
***
در ایران واژههای شهروند یا حقوق شهروندی در سال 1383 با تصویب قانونی با عنوان « احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی» در مجلس شورای اسلامی، وارد متنهای قانونی شدند.
***
محمد مشاری، مدیر کل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران، از نوجوانها بر اساس سن و شادابی و پویایی و نشاطشان انتظار بیشتری دارد و میگوید:
« البته در این مسئله، چیزی فراتر از انتظار شکل میگیرد. وقتی نوجوان شأن و منزلت دارد، همیار پلیس، همیار محیط زیست، شهردار مدرسه و... است، با خیلی از مسائل شهری آشنا شده و البته میشود.پس این قالبها، نوجوانان ما را به عنوان یک تذکردهنده و نیروی بازدارنده به عمل وامیدارد و البته خانواده اولین جایی است که در آن این اتفاق میافتد. همانطور که بارها دیده شده نوجوانان و کودکان باعث بستن کمربند بزرگترها در رانندگی شدهاند.»
***
هر فناوریای که به دنیا عرضه شد همراه با خودش فرهنگی آورد، هر ساختمانی که چند طبقه شد، جمعیت که زیاد شدو هر چه که ساخته شد و... همه با هم جمع شدند و باعث شدند وظایف شهروندی کمکم شکل جدیتری به خود بگیرد. اما همه میدانند که در کشور ما فرهنگ هر فناوری مدتی پس از همهگیر شدن بعد از اینکه مشکلاتش همه را کلافه کرد بهوجود میآید.
***
با دو نفر از نوجوانان شهرمان صحبت میکنیم. اولی میگوید که نمیخواهد درباره مسائل شهری حرف بزند.میگوید که آنقدر درس دارد و سال بعد باید کنکور بدهد و... که نمیتواند به شهر فکر کند و این وظیفه بزرگترهاست. وقتی می رود برگة تبلیغاتیای را که کمی بالاتر به دست او داده بودند، به زمین میاندازد. به همین سادگی. با خودم به سرنوشت این کاغذ فکر میکنم: با پای عابر پیادهای به جوی آب میافتد و زیر پلها گیر میکند تا روزی که باران میبارد، جوی آب سرریز شود. یا میماند تا نیمهشب، رفتگر پیری آن را جارو کند یا....
نوجوان دیگر اما همیار پلیس است؛ او دائم مراقب رفتار بزرگترها در خیابان است؛ بستن کمربند، استفاده گروهی از ماشین خانواده و.... تو به کدامیک از اینها شبیهتری؟
***
آموزشهای شهروندی از مهمترین بحثهای برنامهریزان تعلیم و تربیت در کشورهای جهان به شمار میآید. برای همین در اکثر کشورهای توسعهیافته مفاهیم شهروندی از دوران کودکی تا نوجوانی آموزش داده میشود. علاوه براین، دولت آموزشهای لازم را به پدر و مادرها و معلمان میدهد. مثلاً در انگلیس از سال ۲۰۰۲ میلادی، آموزش شهروندی و آشنایی با آن به طور رسمی در برنامه درسی مدارس قرار گرفته است. این آموزشها، همه دانشآموزان ۱۱ تا ۱۶ ساله را در بر میگیرد.
***
مشاری میگوید:« در این سن اگر این ساختارها تعریف شوند و هویتهای شهری آموزش داده شوند و نوجوانان حضور فعالی داشته باشند و این نقش اجتماعی را از حالا به عهده بگیرند، میتوانیم بحثهای شهری و فرهنگ شهروندی را در نسل بعد نهادینه کنیم.
الان آموزشهای فراوانی در این زمینه داده میشود. در حال حاضر دو طرح« شهردار مدرسه» و «شهر در دست بچهها» در مدارس اجرا میشود. شهردار مدرسه یک تجربه کاملاً اجرایی است در حوزة وظایف شهرداری؛ که دانشآموز تا شعاع005 متری از مدرسه میتواند به مسائل شهری و شهروندی فکر کند، برای حل مسائل، برنامه بریزد و برای بهتر نگه داشتن فضا و محیط تلاش کند. این یک تمرین ملموسِ جدی برای نوجوانان است که مسئولیت را در این اندازه تجربه کنند.»