همکاری در ساخت موسیقی سریال وضعیت سفید چهارمین همکاری سهراب پورناظری با حمید نعمتالله (کارگردان این سریال) در طول 4سال اخیر محسوب میشود که در نوع خود جالب توجه است.
درباره موسیقی سریال وضعیتسفید، همکاری با نعمتالله، برخی موارد فنی موسیقی این سریال و موضوعات دیگری با سهراب پورناظری در یکی از استودیوهای مرکزی شهر به گفتوگو نشستیم که در ادامه بخشهایی از آن میآید.
- اولین سابقه همکاری شما با حمید نعمتالله به فیلم سینمایی بیپولی بازمیگردد که تجربه نسبتا موفقی بود. با توجه به آن سابقه همکاری و همچنین طولانیمدت بودن پروسه ساخت سریال وضعیت سفید، نحوه ورود شما به این پروژه چگونه اتفاق افتاد؟
قبل از اینکه پیش تولید کار آغاز شود من در جریان کار بودم و با حمید نعمتالله صحبتهایی را انجام داده بودیم. بحث فیلمنامه سابقهاش به سالهای بسیار قبلتر از آشنایی من و حمید باز میگردد. طرح فیلمنامه به دوران موشکباران مربوط میشود و ظاهرا از همان دوران در ذهن حمید نقش بسته است.
- چند روال مشخص در کشورمان برای ساخت موسیقی فیلم وجود دارد؛ برخی کارگردانها، آهنگساز را تنها پس از پایان پروسه تدوین، وارد مرحله تولید میکنند، برخی دیگر این همراهی را از کمی قبلتر کلید میزنند و حتی کارگردانی مانند محمدرضا اصلانی با آهنگساز از زمان نوشتن فیلمنامه همگام میشود. روال کاری شما به چه شکل بود؟
من در تمام مراحل کار از فیلمبرداری تا تدوین سریال در جریان کار بودم. در مرحله فیلمنامه نیز حضور داشتم و در جریان و فضای داستان قرار میگرفتم. نسل من فضای آن سالها را درک کرده و به هر حال هوای جنگ و بمباران و حتی آن فضای خانوادگی برایم قابل لمس بود و دور از ذهن نبود، از این رو به راحتی با داستان به خوبی ارتباط میگرفتم.
- رابطه شما و نعمتالله درباره موسیقی فیلم چگونه بود؟ آیا شما موسیقی را میساختید و او فقط این قطعات را گوش میداد یا اینکه او برای موسیقی فیلم نیز ایدههایی ارائه میکرد؟
اینگونه نبوده که موسیقی ساخته شود و برود پی کارش. ما بر سر موسیقی فیلم خیلی صحبت میکردیم. البته از بیپولی تا به امروز که ما 4 همکاری مختلف داشتهایم به یک نگاه مشترک رسیدهایم. ما علاوه بر فیلم سینمایی بیپولی و سریال وضعیتسفید دوتله فیلم با عنوانهای فریدون و بیا از گذشته حرف بزنیم نیز کار کردهایم و دیدگاههای یکدیگر را درک میکنیم.
- در موسیقی سریال وضعیت سفید از نظر زمانی، بیشتر از قطعاتی استفاده شده که کمتر از یک دقیقه هستند و حجم کل موسیقی که در یک قسمت شنیده میشود در بسیاری از مواقع حدود 5 تا 6دقیقه است. این مسئله از نوع نگاه آهنگساز درباره نقش موسیقی در این سریال نشات گرفته؛ نگاه شما نسبت به موسیقی این سریال چیست و قرار بوده موسیقی چه نقشی بازی کند؟
ما قطعات 5 و 6دقیقهای نیز داشتهایم. موسیقی در این سریال نقش مهمی بازی میکند. به گمانم اگر بخواهیم دستهبندی انجام بدهیم و 3-2 عامل تأثیرگذارتر سریال را بشماریم موسیقی فیلم جزو این 3-2 عامل تأثیرگذار قرار میگیرد.
- معمولا در سریالهای تلویزیونی ایرانی، موسیقی فیلم نقش تشدیدکننده احساسات مخاطب را برعهده میگیرد اما بهنظر میرسد چنین نقشی برای موسیقی وضعیت سفید در نظر گرفته نشده است؟
موسیقی در این سریال حال داستان محسوب میشود. اتفاقا حمید همیشه در اینباره میگفت که ما اهل تشدید نیستیم. چه در طنز داستان، چه در غم و چه در شادی قرار شد اهل اغراق نباشیم. ما بر مبنای یک کار هنری پیش میرویم؛ در یک کار هنری امکان دارد درباره آدمهایی صحبت شود که در حلبیآباد زندگی میکنند. زمان دیگری امکان دارد خروجی یک کار هنری اثری چون دلشدگان باشد که قابهای بسیار زیبایی دارد اما قابی که ما در سریال وضعیت سفید میبینیم دیوانگی، دعوا و اختلاف را در خود دارد. باز با این همه، یک اثر هنری است؛ چراکه وقایع آن دوره تاریخی را با یک دید هنری مینگرد که بسیار هم زیباست و قاب مؤثری هم محسوب میشود. من سعی کردهام موسیقی کاملا در خدمت این داستان باشد نه اینکه موسیقی امروز خودم را به داستان تحمیل کنم.
- موسیقی در بخشهایی از سریال گویی لایه دیگری از داستان را که از چشم بیننده مخفی مانده میخواهد روایت کند؛ برای مثال وقتی امیر قصد دارد عمویش را وادار به ترک مواد کند با اینکه صحنههای پرتنشی میبینیم اما در عین حال موسیقی ضرباهنگ ملایمتری دارد.
ما قصد نداشتیم اتفاقاتی که روی میداد را بارزتر کنیم؛ مثلا در یک سکانس به بیننده بگوییم تو باید بخندی یا گریه کنی. این اصرار حمید نعمتالله بود که تا جایی که ممکن است به سمت اغراق نرویم. قرار نبود چیزی را به بیننده تحمیل کنیم. به همین دلیل همانطور که اشاره کردم به سمت تشدید احساسات مخاطب نرفتیم.
- نکته دیگری که در موسیقی سریال ملموس بود و به خوبی شنیده میشد به استفاده از تکنیک بالای نوازندگی در موسیقی فیلم مربوط میشد. چنین اتفاقی در موسیقی فیلم جالب است.
تیمی که ما در این دوره کاری یعنی در سال90 در اختیار داشتیم از نظر تکنیک نوازندگی قویترین تیم تا به حال بوده است. همه از نسلی هستند که در عین جوانبودن بسیار با تکنیک و پرقدرت ساز میزنند. این نکته امتیازی بود که بهطور طبیعی دست آهنگساز را برای انجام حرکات پیچیدهتر باز میگذاشت و این همان چیزی است که به آن اشاره دارید.
- در استفاده از تکسازها، اتفاق خوشایندی در کار است،الگوی اولیهتان برای این موضوع چگونه شکل گرفت؟
البته موسیقی فیلم با استفاده از تکساز فکر میکنم به 20 تا 30 سال قبل و به آثاری مانند علیزاده در فیلم دلشدگان یا کار ارسلان کامکار در فیلم مادر باز میگردد. این دوفیلم و موسیقیهایشان را بسیار پسندیدم و اصلا الگوی من برای موسیقی فیلم ایرانی همین دو فیلم هستند. البته از مشاورههای سیروس اقلیمی برای موسیقی دهه60 بسیار بهره بردم.
- بهنظر میرسد شخصیتها و موقعیتهای داستان نیز هیچ تم یا ساز مشخصی ندارند؟
نه. بهنظرم این کار کلیشهای است. در واقع با دید من و حمید نعمتالله نزدیک نبود. ما سعی کردیم در واقع همان احساسی را که از تصویر میگیریم بدون پیشفرض در موسیقی استفاده کنیم. پیشفرض، کار را کلیشهای میکرد.
- تیتراژ ابتدایی سریال نیز برخلاف ریتم کلی سریال که ضرباهنگ آرامتری دارد بهنظر میرسد با ضرباهنگ تندتری ساخته شده است. دلیل خاصی برای این کار داشتید؟
هدف این بود که تیتراژ پرانرژی و پرشور باشد تا بیننده را بهتر جذب کند و بهنظر میرسد در این مسیر نیز توفیق خودش را داشته است. من خودم این قطعه را دوست دارم. البته تیتراژ اولیه، تیتراژ دیگری بود اما به این فکر کردم که مردم قرار است 42شب پای این سریال بنشینند و میبایست تیتراژ قدرتمند و با احساسی را بشنوند، از این رو آن را عوض کردم. نوع موسیقی هم که در تیتراژ شنیده میشود مانند موسیقی و سازبندیای است که در دهه60 مرسوم بود. البته یک دید امروزی نیز پشت این تیتراژ وجود داشت و از ریتمی استفاده شده بود که با فضای معمول موسیقی سنتی ایرانی همخوانی داشت.
- در واقع بهدلیل اینکه داستان در دهه 60 اتفاق میافتد در فرم موسیقایی نیز به سمت فرمهای این مقطع زمانی حرکت کردهاید؟
بله به این سمت رفتهایم که حتی ارکستر ما نیز صدای ارکسترهای دهه60 را بدهد. حتی نواقصی که در ارکسترهای دهه60 نیز وجود داشت را سعی کردیم در ارکسترمان ایجاد کنیم.
- نواقصی مانند؟
آن ارکسترها بالاخره ضعفهای خودشان را داشتند. البته آهنگساز نسبت به امروز در بخشهایی بسیار پرقدرتتر کار میکرد. ما سعی کردیم از حال و هوای ارکسترهای آن دوره استفاده کنیم. مثلا یک جایی از حال و هوای ارکستر پایور و در جای دیگر از ملودی آقای مشکاتیان بهعنوان تم استفاده کردم. همچنین از تهمورث تشکر میکنم که در چیدمان موسیقی و ضبط بخشهای مختلف به من کمک کرد.