برای ما که گذرمان یکشنبه 8 آبان صبح به دفتر کیروش افتاد، عین روز روشن شد که او متوجه شرایط فوتبال ایران شده است. اگرچه عباس ترابیان، پس از حذف عجیب و غریب تیم امید از رقابت های انتخابی المپیک، واکنش کیروش را پس از شنیدن گاف تاریخی فدراسیون برای رسانهها تشریح کرد اما تا زمانی که جزیینگری سرمربی تیم ملی را در برنامه ریزی از نزدیک نبینید، متوجه وسواس او نمیشوید. روی تخته وایت برد کیروش، این روزها پر است از نکاتی که باید مو به مو اجرا شوند. او همه چیز را زیر نظر گرفته. از گرفتن تاییدیه از فدراسیون فوتبال بحرین برای تامین امنیت تا تحویل ساک ورزشی به بازیکنان جدید. او نمیخواهد بلایی که سر تیم امید و پس از آن برای سپاهان افتاد برای تیمش تکرار شود
کارلوس کیروش در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره مسائل مختلفی صحبت کرد؛ از مشکلات فوتبال ایران گرفته تا امیدش برای بازگشت تیم امید به رقابتهای انتخابی المپیک. او به سوالات متعدد دیگری درباره وضعیت کنونی تیم ملی، بازیهای آینده، برنامههایش برای ارتقای سطح کیفی فوتبال ملی ایران و... پاسخ داد که مشروح آن در زیر میآید:
** گفته بودید خبرهای خوبی از تیم ملی برای علاقمندان فوتبال ایران خواهید داشت. همه منتظر شنیدن آن اخبار خوش هستند.
میتوان درباره چیزهای خوبی صحبت کرد که یکی از آنها موقعیت خوب ایران در جدول گروهش است. همچنین شرایط تیم هم رضایتبخش است و بازیکنان در حال پیشرفت هستند. خوشحالم که گروهی از بازیکنان در انواع مختلف تمرینات، خیلی خوب جواب دادند و وظایفشان را انجام میدهند که میتوان آینده موفقی را برای تیم ایران پیشبینی کرد. خبر خوش دیگر هم کادر خوبی است که با آن کار میکنیم؛ کادر فنی، اداری و اجرایی تیم ملی نسبت به وظایفشان بسیار متعهد هستند و با تمام توان کار میکنند. هرچند در عین حال کار زیاد است و ما باید تلاش فوقالعادهای برای حفظ وضعیت فعلی و پیشرفتهای بعدی داشته باشیم. یک خبر چندان ناخوشایند و قابل گفتن برای علاقمندان هم هست و آن هم اینکه وقتی برای استراحت کردن نیست. من را همه میشناسند و میدانند که من همیشه دنبال پیروزیها و خواستههای بیشتری هستم. من یک آدم جزییاتگرا هستم و به جزییات خیلی اهمیت میدهم. بنابراین تنها راه برای تغییر ذهنیتها کار بیشتر و تمرکز کامل در داخل و خارج از زمین است.
** بازی برگشت مقابل بحرین را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا با توجه به نتیجه بازی رفت، خیالتان از مصاف با چنین حریفی راحت است؟
کاملا برعکس. ذهن من کاملا معطوف به بازی برگشت بوده و نتیجه بازی رفت را فراموش کرده ام. پیروزی شش بر صفر در فوتبال کم اتفاق میافتد و یک نتیجه عادی نیست. حتی بحرینیها بخاطر آن شکست سنگین، سعی میکنند بهتر از گذشته تیمشان را آماده بازی برگشت کنند و مصاف با ایران را یک مسابقه عادی ندانند. ما با تمام قدرت، تمرکز و تعهد بالا به مصاف آنها میرویم.
** گفته بودید در سفر اخیرتان با اشکان دژاگه ملاقات خواهید کرد و عملکرد چند بازیکن ایرانی شاغل در اروپا را ارزیابی میکنید. برنامهها چطور بود؟
-دژاگه را ندیدم چون قبلا بررسیهای لازم را درباره او انجام داده بودم. چند بازیکن ایرانی دیگر را تحت نظر گرفتم اما در مجموع کارم درباره آنها هنوز تمام نشده است. باید ارزیابی بیشتری درباره کیفیت این بازیکنان داشته باشم.
** شنیده شده بود از عملکرد بازیکنی به نام "گوچی که در لیگ بلژیک بازی میکند، رضایت داشتید؟
فعلا اسم نمیبرم. در حال حاضر از بازیکنانی که به اردوی تیم ملی دعوت میشوند، رضایت دارم. وضعیت آنها خوب است. اوضاع تیم هم خوب است اما در کل کار یک مربی این نیست که همواره از کیفیت بازیکنانش احساس راحتی کند. یک مربی باید همیشه نگران وضعیت سطح کیفی بازیکنانش باشد و به دعوت از بازیکنان باکیفیت بیشتری بیاندیشد. ما وظیفه داریم بیشتر کار کنیم. تا الان که شرایط خوب بوده و سعی کردم با ذهنی باز به آینده نگاه کنم. بازیکنان هم با تعهد و انگیزه بالایی کار میکنند. دعوت از بازیکنان جدید منوط به ارزیابی بیشتر ماست.
** یکی از تواناییهای اثبات شده شما کشف استعداد است. مثلا وقتی سال 2003 بین کوائرشما و رونالدو قرار بود یکی به منچستریونایتد بیاید شما به جذب رونالدویی رای دادید که آن زمان اسم کوچکی در مقایسه با کوائرشما در فوتبال اروپا داشت. میخواهیم بپرسیم که فدراسیون وقتی قصد امضای تفاهم نامه با فدراسیون فوتبال ایتالیا برای استعدادیابی را داشت از شما در این باره نظرخواهی کرد؟
من اطلاعی از این موضوع نداشتم و خبر ندارم که چه تفاهمنامهای امضا شده است. واقعا نمیدانم. شاید فدراسیون ایتالیا با یک فدراسیون دیگر تفاهمنامه امضا کرده است!
** شاید بیشترین انتقادی که به شما و همکارانتان در کادر فنی تیم ملی مطرح شده سفر نکردنتان به شهرستانها باشد، در صورتی که خودتان می دانید برای کشف استعداد باید سفر کرد و از این شهر به آن شهر رفت. برنامهای برای انجام چنین سفرهایی دارید؟
قطعا همین طور است. ما باید واقع بینباشیم. ما تمام بازیکنان و تیمها را تحت نظر داشتیم. گروه بزرگی از بازیکنان را تحت نظر داریم، چه بازیکنانی که تاکنون به اردو دعوت شدهاند و چه آنهایی که دعوت نشدند؛ این کار را قبلا انجام دادیم. مثلا همین امروز(یکشنبه) که شما پیش من هستید، برنامهریزی روی میز کارم برای مسابقات یکشنبه است. برنامهریزی کردیم تمام بازیها را تا جایی که ممکن است، پوشش دهیم. اگر من بروم اصفهان و بازی سپاهان و ملوان را ببینم، میتوانم یک بازی ببینم در حالی که اگر در دفترم باشم، میتوانم سه بازی ببینم. دو تا را از ماهواره ببینیم، عصر هم بروم بازی استقلال مقابل مس را ببینم. بنابراین به لحاظ عقلانی وقتی ما میتوانیم سه بازی را ببینیم چرا جوری تصمیم بگیریم که فقط یک بازی ببینیم! ولی به هر حال اولویت من در شش ماه اول این بوده که بیشتر اینجا باشیم و کارهای تیم ملی را اینجا انجام دهیم چون اگر دائم در سفر باشیم، وقتی برمیگردیم میبینیم کارهای مربوط به کمپ، اردو و بازیکنان مانده است و نمیخواهیم چنین اتفاقی بیافتد. بنابراین وقتی اینجا باشیم هم میتوانیم بازیها را نگاه کنیم و هم به کارهای مربوط به کمپ، اردو و بازیکنان برسیم.
** همیشه پس از اعلام لیست بازیکنان دعوت شده، انتقادهایی مطرح میشود که شاید چندان هم درست نباشد اما میخواهم این طور بپرسم که اگر شما الان در پرتغال یا آفریقای جنوبی هم بودید از دفترتان بازیهای لیگ را دنبال میکردید؟ هرچند عدهای به شوخی یا جدی گفتهاند کیروش و دستیارانش از سفر با هواپیماهای ایرانی هراس دارند!
اصلا با این قضیه موافق نیستم. وقت من خیلی با ارزشتر از اینهاست که بخواهم درباره این مسایل صحبت کنم چرا که وقتم کاملا در اختیار تیم ملی است. اما این طور نیست که در دفتر بنشینم و بازیها را زیر نظر نداشته باشم. من یک تصویر و ذهنیت روشن از تمام بازیکنان دارم. از طریق تلویزیون، ماهواره و دیویدیهایی که به دستمان میرسد تمام بازیها را دنبال میکنیم. مهمترین بازیها در ورزشگاه آزادی برگزار میشوند؛ به طور مثال وقتی استقلال بازی دارد، پنج، شش بازیکن این تیم جزو بازیکنان تیم ملی هستند و خیلی منطقی نیست بروم شهرستان و مسابقه تیمی را ببینم که ممکن است یک بازیکن در تیم ملی داشته باشد یا حتی نداشته باشد. فکر میکنید سرمربی تیم ملی اسپانیا بیشتر وقتش را کجا میگذراند؟ آیا در ورزشگاه ختافه؟ خیر. او بیشتر بازیهای رئال مادرید و بارسلونا را تماشا میکند. در انگلیس هم که قضیه فرق میکند چون تیمهای مطرح انگلیسی بازیکن انگلیسی زیادی ندارند. در مجموع روی تمام تیمها تمرکز دارم. افرادی هستند که بازیهای تیمهای مختلف را میبینند که نیاز نیست اسمی از آنها ببرم.
** بهتر است به بحث ساختار فوتبال ایران بپردازیم. وقتی شما به آمریکا رفتید برنامهای به نام WE CAN FLY (ما میخواهیم پیشرفت کنیم) را برای پیشرفت فوتبال این کشور ارایه کردید که در آن آمده بود آمریکا میتواند جزو دو تیم برتر جهان باشد. در سال 2010 و مسابقات جام کنفدراسیونها آمریکا به فینال رسید. حال چنین برنامهای برای فوتبال ایران دارید؟ آیا فدراسیون ایران چنین برنامهای از شما خواسته است؟
من هر کجا کار کردهام 3 مورد بوده که سعی کردهام رعایت کنم و همیشه به آن پایبند باشم. اول اینکه یک مربی یا رهبر یک گروه پول نمیگیرد که پس از ترک پست درباره تعداد ساعت کاریاش صحبت کنند. مثلا بگویند فلان کس 18 ساعت در روز کار کرده است و به او بهبه چهچه بگویند. مهم نیست مربی 4 ساعت، 6 ساعت یا 20 ساعت کار کند. مهم نتیجهای است که از خودتان بر جای میگذارید. چیزی که باید اولویت من باشد آنالیز موقعیت حال و دیدن واقعیتها و تلاش برای دستیابی به بهترین عملکرد است. نمیتوانیم منتظر برنامههای توسعهای باشیم و بگوییم که با کمک آن برنامهها میرویم و ژاپن و بحرین را شکست میدهیم. چرا که بازیهای ما همین فردا و پسفرداست و خیلی خندهدار است که بخواهیم وقت تلف کنیم. پس نمیتوانیم برای تغییر سیستم، ساختار و ذهنیتی که در حال حاضر وجود دارد منتظر گامهای جادویی باشیم. پس باید کار کنیم و با واقعیتهای موجود تلاش کنیم برای بهبود وضعیت. باید از تمام پتانسیل موجود استفاده کنیم و این اصلا کار راحتی نیست. این که شما از افراد بخواهید که 100 درصد ظرفیت و عملکردشان را روی میز بگذارند اصلا کار راحتی نیست. این مسئله نیاز به انگیزه فراوان و تلاش زیاد دارد و این چیزی است که ما میخواهیم انجام بدهیم. من به هرحال روزی از تیم ملی ایران میروم و مربی دیگری جای من را خواهد گرفت. نکته دوم این است زمانی که ایران را ترک میکنم دوست دارم میراثی از خودم برجای بگذارم. دوست دارم میراث من این باشد که مربی بعدی نقطه شروعی بهتر از نقطه شروع من داشته باشد و شرایطی بهتر از روز اولی که من کار را شروع کردم داشته باشد و همین طور برای مربیان بعدی که میآیند این وضعیت وجود داشته باشد. این روند پیشرفت فوتبال است. هر مربی باید برای مربی بعدی میراثی داشته باشد که مربی بعدی کار را آسانتر شروع کند. مورد سوم این است که در تمام تیمهای ملی که من کار کردم که دوبار در پرتغال و یک بار در آفریقا، آمریکا و امارات بوده است، در هر پنج بار نظرات، طرز فکر و دیدگاهم را بر جای گذاشتم و ایران هم از این قاعده مستنثی نیست و میخواهم نظراتم را بیان کنم. البته من حق تحمیل کردن نظراتم را ندارم و این کار را انجام نمیدهم و نمیخواهم افراد را مجبور به انجام کاری که راغب نیستند، کنم ولی بعد از 32 سال کار کردن در فوتبال و داشتن 58 سال سن در موقعیتی هستم که اگر به نظرات من احترام گذاشته و برنامههایم پذیرفته شود، میمانم. در غیر این صورت شرایط کار کردن برای من فراهم نیست.
** حضور کیروش در ایران فرصت مغتنمی برای فوتبال است. شما نقشه راهی طراحی کردهاید که آینده فوتبال ایران را ترسیم کنید و اصلا فدراسیون از شما چنین درخواستی داشته یا فقط گفته تیم را به جام جهانی ببرید و همین خوب است؟!
بخش عمدهای از انتظارات فدراسیون و کفاشیان به آینده معطوف است و در این مسئله شکی وجود ندارد. آقای کفاشیان تصویر روشنی از آینده فوتبال در ذهن دارد و چیزی که از ما برای آینده در نظر داشته مطرح کرده و نظرات و پیشنهادهای من را برای توسعه فوتبال جویا شده است. اما در فوتبال نمیتوان تمام مسئولیت پیشرفت فوتبال را بر عهده یک نفر گذاشت. حالا این یک نفر چه رئیس فدراسیون باشد چه سرمربی تیم. تمام خانواده فوتبال باید درگیر پیشرفت شده و به انجام آن متعهد شوند تا بتوانیم به موفقیت و پیشرفت فکر کنیم. مثالی میخواهم بیاورم که در تمام کشورها وجود دارد و مختص ایران نیست. مردم و طرفداران فوتبال همیشه انتظارات زیادی دارند. ولی برای رسیدن به انتظارات نیاز به انگیزه زیادی است، همچنین به برنامهریزی و سرمایهگذاری خوب. سرمایهگذاری دو چیز میخواهد یا اعتبار یا پول نقد. اگر ما بتوانیم با منابع درست و در زمان درست برنامهریزی داشته باشیم ولی اگر برنامهریزی توسط نقدینگی خوب حمایت نشود راه به جایی نمیبریم. منظورم این است که وقتی انتظارات بالاست و تعهد و برنامهریزی در سطح پایینی قرار دارد فاصلهای بین انتظارات و تعهد به وجود میآید که این فاصله همان رویاهای مردم است که هیچ وقت برآورده نمیشود و در نتیجه به انتظارات جامه عمل پوشانده نمیشود. برای فرار از این قضیه همیشه قایق فراری است به نام سرمربی تیم ملی. این مورد را درباره ایران نمیگویم بلکه کلی مثال میزنم. کسانی هم که مسئول هستند همیشه بهانهای به اسم سرمربی دارند. مربی را عوض میکنند ولی این قضیه باز هم تکرار میشود چرا که سرمایهگذاری و احساس مسئولیت کمی دارند اما در سوی مقابل انتظاراتشان بالا است و این پیشرفت و تغییر ساختار که از آن صحبت میکنیم وظیفه تمام افراد جامعه فوتبال است نه فقط یک نفر به اسم سرمربی.
** گفتید منظورتان ایران نیست، حالا سوال این است که این تعهد در ایران از سوی جامعه فوتبال شامل مردم، فدراسیون و رسانه وجود دارد یا خیر؟
به نظر من، تیم ما هواداران بسیار خوبی دارد. احساس و تفکر من به من میگوید که در ایران از حمایت هواداران احساسات آنها و شور مردمی برخورداریم. همچنین لیگ خوبی داریم. بازیکنان در لیگی بازی میکنند که سرشار از انگیزه برای پیشرفت کردن هستند اما فکر میکنم چیزی که در حال حاضر به آن نیاز داریم، برنامهریزی، فعالیت و منابع مالی است. به اعتقاد من برنامهریزی برای فوتبال کار سادهای است چرا که اساسا فوتبال ورزش سادهای است. کار ساده است. نیاز به بازیکن، مربی، زمین و هوادار داریم به همین سادگی اما باید از منابع مالی برای تجهیز امکانات استفاده کرد. اگر زمینهای چمن بهبود پیدا نکند، نمیتوانیم به پیشرفت فوتبال امیدوار باشیم. مسائل خیلی ساده به نظر میرسد. اگر زمین چمن خوب داشته باشیم بازیکنان میتوانند سریعتر در زمین حرکت کنند و در نتیجه بازی بهتری انجام دهند. تکنیکشان بیشتر میشود. در مورد بازیکنان چه کاری میتوان انجام داد؟ این هم خیلی ساده است. نیازی نیست که آنها را درگیر مسائل پیچیده کنیم. فقط باید از آنها بخواهیم که خوب تمرین کنند و در مسابقه بازی خودشان را انجام دهند تا بتوانند پس از آن در تورنمنتهای بزرگ ملی و بینالمللی بازی کنند. فکر میکنید اگر بازیکنان در رقابتهای اروپایی با کشورهای این قاره یا آمریکای جنوبی یا آفریقا بازی نکنند میتوانند پیشرفت کنند. پاسخ قطعا منفی است. برای پیشرفت بازیکنان کار سادهای داریم این که فقط آنها را مجبور کنیم تا بازیهای زیادی انجام بدهند. در مورد تمرین چطور؟ اگر بخواهید بازیکنان خوب تمرین کنند باید یک مربی خوب در اختیار داشته باشید. نیاز دارید یک مربی باکیفیت با تحصیلات بالا داشته باشید. پس از آن باید بتوانید بازیها و رویدادها را به خوبی سازماندهی کنید که برای این کار نیاز به مقامات مسئول با توانایی بالا هستید. نیاز به افراد متخصص و حرفهای دارید که از فوتبال حمایت کنند. این حمایت را افراد متخصص با مغزشان انجام میدهند. برای پیشرفت فوتبال افرادی که روی تراکتور یا روی هلیکوپتر کار میکنند را نباید به فوتبال آورد. باید مغزهای فوتبال را به فوتبال آورد تا از آن حمایت کنند. باید به افراد آموزش داد و از آنها خواست که رقابتهای فوتبال را بهتر سازماندهی کنند که این هم کار سادهای است. پس از آن نیاز به منابع مالی است. نیاز به افرادی که برای فوتبال هزینه کنند و باعث رشد و گسترش آن در جامعه شوند. کسانی که بتوانند بازیها را به خوبی به فروش برسانند، افرادی حرفهای که کار بازاریابی را به خوبی انجام دهند و بتوانند منابع مالی را به فوتبال بیاورند. وقتی این اتفاق رخ دهد کیفییت فوتبال بالا میرود و مردم بیشتری برای تماشای بازی به ورزشگاه میآیند و رسانهها هم اهمیت بیشتری به آن میدهند. آیا در این حرفهایی که من مطرح کردم چیز جادویی وجود دارد؟ این سادهترین کار ممکن است. هنوز پس از 32 سال کار کردن در فوتبال وقتی شب میخواهم بخوابم از خودم میپرسم چرا فوتبال این قدر ساده است. چرا این اندازه راهحلهای ساده برای پیشرفت در فوتبال وجود دارد و کسی آن را انجام نمیدهد؟ برای پیشرفت نیاز به بازیکنان بهتر، مربیان بهتر، تجهیزات و امکانات بیشتر، مدیران بهتر و در نهایت مردم و هواداران پرشورتر برای حمایت از فوتبال است. حال سوالی که مطرح میشود این است که ایراد کار کجاست؟ سختی کار در کشورهایی که فوتبالشان خوب نیست، در کجاست؟ مشکلات، متعدد است. در برخی کشورها احساسی نسبت به فوتبال وجود ندارد و کسی از تیم ملی کشورش انتظاری ندارد. مردم فوتبال را دوست ندارند و به خودشان زحمت نمیدهند که برای تماشای بازیها به ورزشگاه بروند. اما به ایران نگاه میکنیم. مردم ایران به فوتبال علاقه دارند و ورزشگاهها را پر میکنند. بازی پرسپولیس و داماش را دیدید. حضور تماشاگران در روزی بارانی فوق العاده بود. آنها در آن شرایط ورزشگاه را پر کرده بودند. پس مردم ایران شایسته فوتبال بهتری هستند چرا که فوتبال را دوست دارند و نسبت به آن احساسات نشان میدهند. فوتبال را درک میکنند، میفهمند که بازیکن شیرجه میزند و خودش را روی زمین میاندازد و داور بازی را بیهوده متوقف میکند. آنها نیاز به انرژی و هیجان دارند. وقتی تمام این مسائل ساده را کنار هم بگذارید فوتبال ایران پیشرفت میکند. فوتبال ایران میتواند پرواز کند، بالا و بالاتر.
** پس میگویید که هواداران ما لیاقت تماشای فوتبال بهتری را دارند و سطح لیگ ما به اندازه کافی بالا نیست؟
بله درست است. به نظر من این یک وضعیت منحصر به فرد است. این که تمام مولفههای لازم برای پیشرفت فراهم باشد اما باز پیشرفتی حاصل نشود. اگر مولفههای لازم نبود حرفی وجود نداشت اما وقتی مردم زیر بارش شدید باران باز هم در ورزشگاه حضور دارند دیگر چه میتوان گفت؟ در بازی داماش با پرسپولیس باران با شدت تمام در حال بارش بود. به همین دلیل است که میگویم بیایید در داخل بیشتر فعالیت کنیم. هر چقدر بیشتر کار کنیم احساسات مردم و علاقه آنها بیشتر میشود. بنابراین وقتی این مسائل را مطرح میکنم قصدم انتقاد کردن از بازیکنان نیست بلکه به این قصد میگویم که دست راست برای رسیدن به موقعیت باید به دست چپ کمک کند و بالعکس و به نظرم این بازی که در حال حاضر در زمین انجام میگیرد باعث از دست رفتن فرصتها میشود، باعث از دست رفتن این هواداران و تماشاگران پرشور میشود. وقتی کیفیت بازی پایین بیاید مردم وقتشان را برای کارهای دیگر صرف خواهند کرد.
** سایت فیفا عنوان کرده که نسل طلایی فوتبال ایران در اختیار شماست، چه نظری دارید؟
از این که چنین نظری ابراز شده بسیار خوشحالم اما کار زیادی پیش رو داریم. امیدوارم تیم المپیک به رقابتها بازگردد. میخواهم از این طریق به فیفا بگویم از نظری که درباره ایران دادید متشکرم. از آنها میخواهم اگر امکان دارد تصمیم بگیرند که ایران به رقابتهای مقدماتی المپیک بازگردد. اگر فیفا معتقد است نسل طلایی اکنون در اختیار من قرار دارد باید دقت کند که آینده نسل طلایی در گرو آنها و تصمیمی است که درباره تیم امید میگیرند.
** مراسم انتخاب بهترین بازیکن جهان به زودی در ماههای آینده برگزار میشود. شما به چه کسی رای میدهید؟
فیفا با ارسال نامهای از مربیان میخواهد که رایشان را اعلام کنند هنوز نامهای برای من ارسال نشده است.
** پس از ارسال نامه رای شما چیست؟
لیونل مسی.
** جالب است که رونالدو را انتخاب نمیکنید! شما هم پرتغالی هستید و هم زمانی سرمربی رئالمادرید بودهاید.
شما درباره بهترین بازیکن جهان پرسیدید و نه بهترین بازیکن پرتغالی دنیا.
** درباره شکست منچستریونایتد در داربی چه نظری دارید؟ برخی معتقدند سیتی امسال قهرمان جزیره میشود.
درباره منچستریونایتد تنها میتوانم یک چیز بگویم این که ما دوباره بلند خواهیم شد و دوباره اوج میگیریم.
** فرگوسن وارد 25 سال حضور در منچستر شد. ماه دیگر تولدش است، برای او چه پیامی دارید؟
من الکس را خیلی خوب میشناسم و پس از چند سال کار کردن در کنار او به خوبی از روحیات او آگاهی دارم. این مرد پر از تجربه است. پر از هیجان و علاقه است. این کار یک مربی است که همیشه رو به بالا حرکت کند. زندگی همین است. تردیدی ندارم که با تجربه، مهارت و ذهن قوی که فرگوسن دارد باعث میشود تیم بار دیگر اوج بگیرد. با در نظر گرفتن شخصیتی که فرگوسن دارد به نظر من یک مثال بسیار بسیار خوب برای مربیان فوتبال در سراسر جهان است. متاسفانه بیشتر باشگاهها از منچستریونایتد در این زمینه الگو نمیگیرند. سرآلکس فرگوسن بخش عمدهای از داستان موفق باشگاه منچستریونایتد را تشکیل میدهد. در این 25 سال میتوانم به شما بگویم که شرایط همیشه خوش و خرم نبوده است اما تفاوتی که با بقیه وجود دارد این است که افرادی که در باشگاه منچستریونایتد حضور دارند هیچ گاه از کار زیاد خسته نمیشوند و وحشت نمیکنند، هیچ گاه مضطرب نمیشوند، این قانون شماره یک باشگاه منچستریونایتد است. قانون شماره 2 منچستریونایتد این است که آنها به افراد خودشان اعتماد میکنند. چرا که معقتدند افراد بومی و داخلی باشگاه توانایی و آمادگی بیشتری دارند که کمک کنند.
** مورینیو را بهترین مربی جهان میدانید یا نه؟
عنوان بهترین مربی جهان از نظر من برای هوادران، مردم و رسانهها ساخته شده است. از نظر مردم مربی که تیمش میبرد خوب است، مربی که تیمش میبازد بد است. هر کس عقاید خودش را دارد. یکی میگوید تیمی که مربیاش قهرمان اروپا شده بهتر است، دیگری نظر متفاوتی دارد. به بارسلونا بروید مردم گواردیولا را بهترین میدانند، در مادرید مورینیو را. نظر من چه اهمیتی دارد. مهم این است مردم چه فکر میکنند.
** این را می دانیم که استعداد عجیبی در یادگیری زبان دارید. اینکه در زمان حضور منچستریونایتد با هر بازیکن بر اساس زبان کشورشان صحبت می کردید، این استعداد خدادادی را به خوبی نشان می دهد. برنامهای برای یادگیری زبان فارسی دارید؟
قدم اول من خرید کتاب و سیدی بوده که انجام دادم و روزی پنج لغت جدید یاد میگیرم. تاکنون کلمات سلام، خیلی ممنون، انشاءالله، مرسی را یاد گرفتهام! و هر روز 5 لغت جدید یاد میگیرم.
** به عنوان سوال آخر، در زمانهایی که درگیر فوتبال نیستید، در ایران چه کار می کنید؟
در ایران بیشتر به فوتبال فکر میکنم اما در اوقات فراغت هم به خیابان میروم و هم گردش میکنم و لذت میبرم. کوه هم چند بار رفتم و از دیدن درهها و کوهستان لذت میبرم.
گفت وگو از محسن معتمدکیا و فرهاد بهارفر