به گزارش همشهری آنلاین در سیزدهمین نشست نقد و بررسی موسیقی شهر کتاب شنبه (7 آبان) که به بررسی آلبوم قصه های حرکتی اثر فریبرز رستمی اختصاص داشت،علاوه بر حضور آهنگساز و طراح این اثر، دکتر ساسان فاطمی به عنوان منتقد اثر و سید ابوالحسن مختاباد به عنوان کارشناس مجری به بحث وبررسی درباره این اثر پرداختند.این نشست از ساعت 17 در شهر کتاب برگزار شد.
رستمی کاری منظومهای انجام داده است
در ابتدای این برنامه سیدابوالحسن مختاباد ضمن ابراز خشنودی از استمرار جلسات نقد موسیقی شهر کتاب، به معرفی فریبرز رستمی و آلبوم قصه های حرکتی پرداخت. مختاباد در این باره گفت: فریبرز رستمی در سال 1344 در کرمانشاه متولد شده است. او دوره کارشناسی موسیقی را در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر گذرانده است. او دوره های مختلفی را نزد اساتیدی چون هوشنگ ظریف، داریوش طلایی، محسن نفر، مسعود شعاری، محمد فیروزی، شریف لطفی، روشن روان، هوشنگ کامکار، فرهاد فخرالدینی و محمدرضا درویشی طی کرده است.
مجری کارشناس برنامه در ادامه افزود: رستمی در آلبوم"قصه های حرکتی" نگاهی منظومه ای و کارشناسانه به موسیقی کودک داشته است. به این معنا که چیزی را به تصادف برگزار نکرده است،همه اجزای کاری که ایشان نزدیک به 12 سال رویآن انرژی و وقت صرف کرده از مباحث تکنیکی و درون موسیقایی چون فواصل خاصی که برای موسیقی کودک با تکیه بر موسیقی ایرانی تدارک دید،تا سازها و ملودیهای محلی و بازیهای محلی و حتی بروشوریکه برای این اثر تهیه شد،نشان میدهد که آقای رستمی با برنامهای مدون و البته منسجم کار را به پیش برده است.
دبیر سلسلهنشستهای نقد و بررسی موسیقی شهر کتاب به سخنان روشنروان و درویشی در دی وی دی این کار اشاره کرد و گفت.تحلیلی که آقایان درویشی و روشنروان در مورد این اثر رستمی میدهند اصلا از جنس تعریف و تمجیدهای مرسوم نیست بلکه تحلیل و ارزیابی کارشناسانه و تبارشناسانه موسیقی کودک و نسبت این اثر در تاریخ موسیقی کودک ایران است که این نشان از ارزش بالای کار او دارد.
مختاباد از دیگر کارهای رستمی هم گفت که از جمله آنها تلاش او در زمینه آهنگسازی چند آلبوم و انتشارآنها،پژوهشمیدانیاش در زمینه موسیقی نواحی ایران و حضورش در جشنواره موسیقی نواحی کرمان به عنوان یکی از پژوهشگران جدی این عرصه، و نیز کاری که هم اکنون در حال انجام آن است با عنوان موسیقی عامیانه تهران.
مختاباد همچنین در مورد ساسان فاطمی گفت: آقای دکتر فاطمی استاد دانشگاه تهران است و بینندگان این برنامه بیشتر با چهرهایشان آشنا هستند که از جمله پژوهشگران نامدار موسیقی ایران به شمار میروند و آلبوم سرخانه هم محصول ایدهپردازی ایشان و جمعی از آهنگسازان جوان است که چندی قبل در همین برنامه آن را مورد تحلیل قرار دادیم.در سال های اخیر نیز همواره جزو شورای سردبیری فصلنامه تخصصی ماهور بوده.
رستمی:جامعه ما نسبت به موسیقی جدی بیعکسالعمل شده است
فریبرز رستمی در ادامه صحبت های مختاباد گفت: من ابتدا باید از مجموعه شهر کتاب به خاطر برگزاری چنین نشست هایی تشکر و قدردانی کنم. جامعه ما این روز ها به شدت نسبت به موسیقی جدی بی عکس العمل شده و به تبع آن، نقد جدی در این زمینه را نیز شاهد نیستیم.
این آهنگساز در ادامه افزود: برای به وجود آمدن نقد جدی در یک زمینه ابتدا می بایست آن حوزه مسئله روز جامعه باشد. مانند فوتبال؛ من یکی از بهترین نقدهایی که تا به امروز خوانده ام به نقد علل شکست تیم ملی در بازی ایران و بحرین باز می گردد. اما از آنجا که موسیقی و به ویژه موسیقی کودک مسئله مردم ما نیست نقدی جدی در این زمینه مشاهده نمیکنیم.
وی در مورد نحوه شکل گیری آلبوم"قصه های حرکتی" گفت: روزی پشت تریبونی در این مملکت شنیدم کسی می گفت موسیقی ایرانی برای کودکان ضرر دارد. من بعد از سخنرانی این فرد از او درباره دلایل این گفته اش سئوال کردم اما پاسخی به من نداد. و متوجه شدم که در این زمینه کار نکرده ایم .همیشه حرفهای بی پشتوانه و غیر مستدل از ناآگاهی ،عدم پژوهش و شناخت سر چشمه میگیرند.
رستمی تاکید کرد: و از آنجا که یکی از مشغولیت های ذهن من دستیابی به وجوه کاربردی موسیقی ایرانی بود. همانجا تلنگری در من ایجاد شد تا در زمینه موسیقی ایرانی و وجوه کاربردی آن برای کودکان به فعالیت بپردازم. متکی بر این ایده پژوهشهایی انجام دادم و به در این زمینه یک تئوری دست پیدا کردم که 6 شاخص اصلی داشت. این تئوری با بررسی تاریخ موسیقی کودک در ایران و بررسی روشهای غربی و روشهای موجود در ایران به دست آمد.
آهنگساز"قصه های حرکتی" همچنین گفت: این شاخصها عبارتند از"بداهه پردازی"، "صوت"، "ریتم"، "حرکت"، "ساز شناسی" و "قصه". این شش شاخص به من کمک کرد تا به جزئیات بیشتری در این زمینه برسم و در یک روند طولانی و پیوسته در نهایت به تکنیکی رسیدم که بتوان از آن برای موسیقی مناسب کودک ایرانی استفاده کرد.
وی ادامه داد: من به تکنیک"تغییر کاربری" رسیدم که به واسطه آن هر نوع موسیقی حتی آنچه از آن با عنوان موسیقی صوفیانه یاد می شود را می توان با تغییراتی برای کودکان مناسب سازی کرد. این در واقع یک الگوی آموزشی است.
فاطمی:زبان موسیقی جهانی نیست
ساسان فاطمی نیز در بخش دیگری از این نشست وارد بحث شد و گفت: من صحبت هایم را با مسائل کلیتری آغاز میکنم. کاری که فریبرز رستمی در آلبوم"قصه های حرکتی" انجام داده از دو منظر اساسی و قابل بررسی است؛ اول از منظر"موسیقی ایرانی" و دوم از منظر"موسیقی کودک".
این منتقد در ادامه افزود: من در زمینه موسیقی کودک شخصا صاحب تجربه نیستم اما ایده هایی دارم. موسیقی کودک را در دو حوزهی "موسیقی کودک" و " آموزشی موسیقی به کودکان" می توان بررسی کرد.
وی همچنین گفت: تا پیش از دوران مدرن هرگز در هیچ جای دنیا شیوه خاصی برای آموزش به کودکان وجود نداشت. اگر قرار بود کسی را موسیقیدان بار بیاورند از کودکی به او آموزش میدادند و همان چیزهایی را به او میآموختند که یک موسیقیدان میبایست بیاموزد. مسئله آموزش موسیقی به کودک از زمانی مطرح میشود که قرار است به همه کودکان - و نه لزوماً آنهایی که میخواهیم در آینده از آنها موسیقیدان بسازیم - موسیقی آموزش داده شود. بنابراین در آموزش موسیقی به کودک در دوره مدرن با این روشهای جدید هدف ما لزوماً تربیت موسیقیدان نیست بلکه برای این به آنها آموزش میدهیم که تواناییهای شنیداری و تواناییهای موسیقاییشان را افزایش دهیم. البته این روشها نافیِ پرورش موسیقیدان هم نیست و از همین کلاسها هم میتوان موسیقیدانهای آینده را پرورش داد.
فاطمی تصریح کرد: با گسترش این شیوههای آموزشی، در ایران نیز از حدود 40 - 50 سال قبل روش ارف متداول شد و ما کودکانمان را برای آموزش موسیقی به این کلاسها فرستادیم. آموزش موسیقی در دوره کودکی هم مثل آموزش هر چیز دیگری امر بسیار خطیری است. یعنی شما از همان ابتدا میخواهید چیزهایی به کودک بیاموزید که تا آخر عمر ملکه ذهنش بشود.
این استاد دانشگاه ضمن تأکید بر اهمیت آموزش موسیقی به کودک افزود: شما اگر کودکانتان را به مدرسه می فرستید طبیعتا تمایل دارید که پیش از هر زبان دیگری ابتدا زبان فارسی را بیاموزد. حال این سئوال مطرح است شما زمانی که کودک تان را برای آموزش موسیقی به کلاس می فرستید انتظار دارید موسیقی ایرانی یاد بگیرد یا موسیقی غربی؟
مقایسه زبان با موسیقی قیاسی معالفارق است
در این بخش از نشست سیدابوالحسن مختاباد با اشاره به تفاوت های میان زبان و موسیقی گفت: به نظر میرسد قیاس این دو با یکدیگر معالفارق باشد،چون آدمی زبان دیگر را اگر نداند هیچ نمیفهمد،اما درباره موسیقی این گونه نیست و حتی زبان آن(نت) یک زبان جهانی است و هر کسی که نتی بداند میتواند چیزی از موسیقی سر دربیاورد،اما درباره زبان این گونه نیست و هر زبانی خصوصیات خاص خودش را دارد.
فاطمی در پاسخ مختاباد گفت: اتفاقا اصلا موسیقی زبان جهانی نیست و هم قومیت دارد و هم ملیت. موسیقی هر منطقه ای هویت و ملیت خود را دارد که قابل شناسایی است مانند موسیقی ترکی، عربی، کلاسیک غربی، ایرانی، راک، جاز و غیره. من مطمئنم که همه کسانی که موسیقی را زبان جهانی میدانند حتی تحمل آن را نخواهند داشت که به مدت چند دقیقه به یک نمونه موسیقی جاوهای یا موسیقی مغولی گوش دهند.
وی افزود: چرا راه دور برویم؟ شما از همین موسیقی ایرانی خودمان ممکن است نمونهای مثلا از آثار شجریان را برای یکی از دوستان تان که از این موسیقی لذت نمیبرد پخش کنید. مطمئن باشید که او مدتی نمیگذرد که اعتراض میکند چون به جز یک مشت سر و صدای آزار دهنده چیزی دیگری نمیشنود. ممکن است برعکس قطعهای از موسیقی کلاسیک غربی مثلا از برامس و موتزارت برای دوست دیگرتان که انش و الفتی با این نوع موسیقی ندارد پخش کنید و همین واکنش را از این بار از او دریافت کنید. به همین دلیل است که معتقدم اتفاقا موسیقی به هیچ وجه زبانی جهانی نیست.
این منتقد تاکید کرد: شما برای فهم هر نوع موسیقی می بایست شنواییتان برای آن تربیت شود و با شنیدنهای مکرر آن را یاد بگیرید. در زبان شما می توانید با ترجمه مشکل تان را حل کنید؛ اما در موسیقی چیزی به اسم ترجمه نداریم و شما برای فهم هر موسیقی باید با آن ارتباط مستقیم بگیرید. از این رو وقتی صحبت بر سرِ آموزش موسیقی به کودک ایرانی است آموزش موسیقی ایرانی به او بسیار ضروری است، چون قرار است از همان ابتدا یک زبان موسیقایی که تا آخر عمر همراه او میماند به او بیاموزید. آیا گزینه بهتری غیر از آموختن موسیقی ایرانی به کودک ایرانی در این صورت وجود دارد؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: متاسفانه در ایران آموزش موسیقی ایرانی به خصوص به کودکان نادیده گرفته شده است. ارف به شخصه معتقد بود شیوه آموزش موسیقی که ابداع کرده قابلیت تطبیق با موسیقی اکثر ملل را دارد. این گفته تا حدود بسیار زیادی صحیح است اما همین موضوع اصلا در کشور ما رعایت نمی شود.
ما چه فواصلی را به کودکانمان میآموزانیم
وی گفت: این که من میگویم متأسفانه موسیقی غربی به کودکان آموزش داده میشود، منظورم این نیست که موسیقی باخ و بتهوون به او آموزش میدهیم، منظورم سیستم موسیقایی غربی است، منظورم آموزش آن بنیانهایی است که خودمان با رویکرد غربی به موسیقی شناختهایم. مثلا ما کدام فواصل را به کودکان آموزش میدهیم؟ این که ما چند ملودی ایرانی یا محلی، خراسانی و بختیاری و آذری، را با همان فواصل غربی و سیستم ریتمیک غربی به بچه ها آموزش بدهیم که "آموزش موسیقی ایرانی به کودکان" محسوب نمی شود. سیستم مدال و ریتمیک موسیقی ایرانی با آنچه به این شیوه آموزش داده می شود بسیار تفاوت دارد.
ساسان فاطمی با ذکر مثالی افزود: برای مثال اگر کودک غربی بخواهد شعر"اتل متل توتوله" را بخواند آن را با ارزشهای زمانی مساوی خواهد خواند یعنی همه هجاها را روی مثلا نت چنگ خواهد خواند. در صورتی که یک کودک ایرانی این شعر را به صورت کوتاه بلند روی ارزشهای سیاه و چنگ می خواند چون سیستم ریتم کودکانه ایرانی اینطور است و اتفاقا سیستم ریتمیک موسیقی ایرانی هم خیلی به آن نزدیک است.
این موسیقیدان در ادامه تصریح کرد: این مواردی که به آنها اشاره کردم را فریبرز رستمی در آثارش رعایت کرده است. او از سیستم های متداول آموزش موسیقی کودک دور شده و سعی کرده به کودکان هویت موسیقی ایرانی را انتقال بدهد.
وی با اشاره به هویت موسیقی ایرانی تاکید کرد: هویت هر موسیقیای چند شاخصه مهم دارد. یکی از این شاخصه ها گام و فواصل است. در موسیقی غرب پرده و نیم پرده داریم اما در ایران ما علاوه بر آن فواصل از فواصل کوچکتر از نیمپرده هم می بریم، چیزی که برای غربی ها هم خیلی موضوع جالبی است.
فاطمی افزود: شاخصه دوم ریتم است. ما همچنان در کتاب های تئوری موسیقی ایرانی ریتم را به شکل غربی آن و به صورت دو چهارم یا شش هشتم و غیره می نویسیم. در حالی که موسیقی ایرانی نظام ریتمیک مختص به خودش را دارد. شاخصه سوم به تکنیک های سازی و آوازی مربوط میشود که مثلاً در موسیقی ایرانی یکی از موارد خیلی خاصش همین تحریر معروف به «چهچه» در آواز است.
شاخصه چهارم مربوط میشود به رنگ صوتیِ ساز یا آواز که در هر فرهنگ موسیقایی ویژگی های مختص به خودش را دارد. اگر این چهار مسئله هویت ساز اولیه رعایت نشود در فرهنگ موسیقایی کشورمان تاثیرات عمیق خواهد گذاشت و کودکان امروز در آینده با موسیقی ایرانی و هویت موسیقایی کشورشان بیگانه خواهند شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به موسیقی ارف گفت: من نمی گویم شیوه آموزش موسیقی ارف غربی است و نمی بایست از آن استفاده کرد؛ منتهی اگر هم میخواهیم از آن استفاده کنیم می بایست آن را ابتدا ایرانی کنیم. میدانم که برخی از نمایندگان دلسوز این شیوه حتی به تولید بلزهایی با فواصل کمتر از نیمپرده هم فکر کردهاند اما این کافی نیست و در ضمن این تلاشهای آنها به نتیجه هم نرسیده است.
12 سال روی این اثر کار و پژوهش انجام دادم
در ادامه بخشی از آلبوم"قصه های حرکتی" برای حاضران در سالن پخش شد. فریبرز رستمی در ادامه برنامه گفت: از آنجا که همسرم در زمینه های تربیتی فعالیت کرده در زمینه رسیدن به شیوه آموزش موسیقی کودک مرابسیار کمک کرده است و من از این بابت از او تشکر میکنم.
وی تصریح کرد: بحث فواصلی که آقای فاطمی مطرح کرد بحث بسیار مهمی است و من برای درک عمیق این مطلب به مدت 10 سال تمام آموخته های دانشگاهیم را در حوزه موسیقی کلاسیک مجبور شدم کنار بگذارم و به فراگیری و درک روایت شفاهی موسیقی نواحی ایران بپردازم.
رستمی تصریح کرد: یکی از نمونه های جالبی که در آلبوم"قصه های حرکتی" دیده می شود به اجرای قطعه پیچیده ای با عنوان"محمود به" مربوط می شود. من این قطعه را بی واسطه برای کودکان پخش کردم. حتی مربیان را نیز در جریان هدفم از این کار قرار ندادم تا تاثیر مستقیم آن را بهتر مشاهده کنم. در کمال تعجب مشاهده کردم پس از مدتی کودکان بیشتر از تمامی قطعات که به آنها آموزش داده شده بود با آن ارتباط برقرار کردند. این در حالی است که بسیاری اعتقاد دارند حتی آواز ایرانی برای کودکان مضر است.یعنی بخش مهمی از چیزی که شما آموزش می دهید به بستری وابسته است که در آن قالب؛ روش آموزش تان را شکل داده اید و نه موضوع آموزشی؛ چرا که مفاهیم موسیقی و درک آن برای همه گروههای سنی یک چیز است .اینجا روش انتقال و ابزاری که به کار می گیریم واجد اهمیت می شوند.
در ادامه برنامه قطعه« دزدان پنهانی » که متکی بر «دور ثقیل ثانی » اجرا شده بودبرای حاضران در سالن پخش شد و ساسان فاطمی درباره آن گفت: آنچه که بچه ها در این قطعه نواخته اند از نوعی کیفیت پلی ریتمیک برخوردار است که حتی بزرگسالان جامعه موسیقی نیز اجرای آنها برایشان دشوار است و حتی امکان دارد بسیاری از آنها نتوانند آن را اجرا کنند. من اگر خودم با چشم های خودم این صحنه ها را نمی دیدم نمیتوانستم باور کنم که کودکان می توانند چنین قطعه ای را اجرا کنند. این نشان می دهد که روش فریبرز رستمی کار آمد است.
فاطمی همچنین گفت: البته من چند انتقاد هم به اثر رستمی دارم. در روی(صفحه داخلی) این اثر به جای اسامی کودکان اجرا کننده نام سایر عوامل نوشته شده است. همچنین توصیه می کنم در تجدید چاپ این اثر حتما بروشور انگلیسی آلبوم را که اشتباهات زیادی دارد تغییر دهند. مونتاژ فیلم به گمانم در جاهایی که موسیقی را خودِ کودکان اجرا میکنند و نه در مواقع پلیبَک نا مناسب است؛ چرا که هر وقت بیننده میخواهد حرکات کودکان را دنبال کند با برش های بی جا که نوازندگان را نشان میدهد این امکان از او سلب می شود.
وی افزود: در ضمن، کار با سازهای ملودیک هم در این اثر کمتر دیده می شود و بیشتر بر روی سازهای ریتمیک تاکید شده است. البته حدس می زنم این اتفاق به دلیل نداشتن ساز ملودیک مناسب در این زمینه بوده است.
رستمی در ادامه این نشست درباره برخی انتقادات فاطمی گفت: در مورد اسامی بچهها گرافیست تصمیم گرفت و من هم به تخصص آدمها احترام میگذارم.
واقعیت این است که فیلم این اثر اصلا تدوین نشده است و اجرای زنده سر صحنه با واحد سیار فیلم برداری و سویچ و همانجا کارگردانی شده است که برای چنین صحنه پر حرکتی فکر می کنم در آوردن همه زوایا در لحظه کار ساده ای برای کارگردان نیست .اما ضعف پرش های تصویر و کمبود صحنه های تمام صفحه (لانگ شات ) را می پذیرم. با چهار دوربین و امکانات تالار وحدت از حیث زوایای فیلم برداری کار بیشتری نمی توانستیم بکنیم اما در عوض ضعف صوتی که در اغلب فیلمهای موسیقی می بینیم تقریبا وجود ندارد که با صدابرداری دقیق سر صحنه به این نتیجه مطلوب رسیدیم. امید وارم که در روایت دوم این اثر امکانات مالی اجازه یک تصویر برداری تمام عیار را به ما بدهد.واقعیت این است که سلیقه داریم ،اندکی درک درست از ماجرا داریم اما هزینه فیلم سازی تمام عیار و بی نقص از چنین حکایتی بسیار بالاست و برای شخص یا یک موسسه خصوصی دور از دسترس است.
در ادامه این نشست فریبرز رستمی به تشریح تلاش هایش برای ساخت سازهای ملودیک و مشکل های متعدد در این زمینه پرداخت. در پایان نیز حاضران به طرحی برخی سئوالات در زمینه بحث مطرح شده پرداختند.
به گزارش همشهری آنلاین رستمی در بخشهایی از سخنانش به برخی پژوهشها در زمینه ساختن سازی ویژه با فواصل موسیقایی ایرانی اشاره کرد و گفت که ما تا مرحله ساخت و سفارش این ساز در کشور آلمان رفتیم اما سازنده گفت که نزدیک به صد هزار دلار سرمایه اولیه برای این کار لازم است که ما به دلیل حجم بالای پولی که میخواستند از این کار منصرف شدیم،اما برخی از سازها همانند دو سرکوتن مازندرانی یا سازهای دیگری را که حس می کردیم با همین سازندگان داخلی میتوان قدری تغییرات و مناسبسازی رویشان انجام داد ، به سازندگان داخلی سفارش دادیم که خوشبختانه نتایج مثبتی داشت و در گروه هم به کارشان گرفتیم.
طبق برنامه اعلام شده جلسه بعدی نشست نقد و بررسی موسیقی شهر کتاب 21 آبان با حضور حسین علیزاده برگزار میشود.