جی.ادگار فیلم تازه او که کندوکاوی در زندگی نخستین رئیس افبیآی است به تازگی اکران شده و منتقدان، آن را یکی از بختهای جدی اسکار میدانند. قصهگویی بیعیب و نقص، کارگردانی ماهرانه و اتخاذ لحنی اخلاقی، انتظارهایی هستند که از هر فیلم ایستوود میرود و جی. ادگار به این توقعها پاسخ مثبت میدهد. ایستوود به گفته خودش تلاش کرده در این فیلم زندگینامهای، به واقعیت وفادار باشد و البته مهر تالیفی خودش را نیز پای آن بزند.
بیش از 2ساعت یادآوری، انکار و سلطهجویی اسراری است که در قلب «جیادگار» پنهان شده است. شاید به این دلیل که فیلم کلینت ایستوود، 2عقیده را درباره جیادگار هوور در فیلمش نشان داده است. رئیس پلیس سختکوش اما متعصب افبیآی. کسی که تعریف خاصی از شرافت دارد و با فساد مبارزه میکند. این فیلم زندگی خصوصی و کاری هوور را در چند دهه روایت میکند و نشان میدهد که چگونه نظم و قانون و تفکرات منصفانه اغلب به بیتعهدی مبهمی تبدیل میشود.
فیلم با یک روایت سنگین و متین پیش میرود. یک مرد مشهور داستان زندگی خود را میگوید. هوور 60 ساله (دیکاپریو در یک گریم انعطافپذیر) پیشرفت خود را از سال1919 که در یک دفتر تحقیقاتی دادگستری کار میکرده روایت میکند. او مهاجران رادیکال را براساس سوءظن و قبل از خلاف کردن، شناسایی و اخراج میکرده. این مسیری است که هوور با بیاعتمادی بسیار و زندگی بدون عاطفه طی میکند. او قبل از 30سالگی، رئیس دفتر میشود. در حالیکه همچنان با مادرش (جودی دنچ) در واشنگتن زندگی میکند. او قصد دارد نام اداره فدرال تحقیق در باره تبهکاری و قاچاق را تغییر دهد. او مجوز دستگیری برونو هاپتمن، کودکربای لیندبرگ را میگیرد و افرادش را به چهرههای فرهنگی تبدیل میکند.
فیلمنامه به وسیله داستین لانس بلک نوشته شده است. جی ادگار و کلاید تالسون (آرمی هامر) دستیارش همیشه همراه هم هستند. بین دهه1960 دوران کندی و مارتین لوترکینگ و 1930 که او، تالسون و منشی هوور، هلن گندی (نائومی واتس) به وسیله انگشتنگاری و دیانای به دستهبندی و ذخیره اطلاعات تبهکاران سرشناس آمریکایی میپرداختند.
ایستوود، این بار در مسیری قرار میگیرد که قبلا در فیلم «آخرت» یا «شکستناپذیر» آن را تجربه نکرده بود. اینکه هوور را بیعیب و نقص نشان نمیدهد. (تشابهاتی میان تمایلات ضدمهاجرپذیری هوور و نگرانیهای 11سپتامبر وجود دارد) ولی عجیب است که، این تصویر خاکستری در تضاد با فیلمنامه بلک است و مملو از آنچه که مردم درباره هوور میگویند، اما نفوذی که هوور روی افکار عمومی داشته را نشان نمیدهد.
به هرحال ایستوود و تام استرن فیلمبردار، دنیایی را ساختهاند، که در اتاقهای دودگرفته کنفرانس، رستورانها یا دستگاههای استراق سمع میگذرد.
دیکاپریو با روند روبهرشدی که در این سالها داشته به خوبی جاهای خالی فیلمنامه را پر میکند و این کار را با نشان دادن صفات نامتشابه با هوور انجام میدهد صفاتی چون: عزت، نازکبینی و پنهان کردن همه چیز جز حقیقت.
لحظه جادویی فیلم، جایی است که هوور هماهنگی دستگیری یک گنگستر را طوری انجام میدهد که گویی در نقش یک تفنگدار قهرمان ظاهر شده.
نیویورک دیلینیوز