بیشتر شرکتها به سودهای اعلامی خود در 6 ماه اول سال 90 رسیدهاند و برخی از آنها که صنایع رو به رشد و قوی بازار هستند نیز بیش از 50 درصد پیشبینیهای خود برای سال 90 در 6 ماه اول، سود ساختهاند. اگر در شرایط عادی بودیم این اطلاعات کافی بود تا 6ماه دوم سال90 نیز مانند 6ماه دوم سال89 بسیار پررونق و پرگردش بوده و شاخصهای بورس را بهشدت افزایش دهد. اما برخلاف اطلاعات بنیادی خوبی که از صنایع میرسد، قیمت سهام منفی و شاخصها رو به نزول است. دلیل آن تنها جوّ روانی حاکم بر اذهان سرمایهگذاران و سهامداران است.
اختلافهای دولت و مجلس و بحثهای پرتنش تخلف مالی سنگین و استیضاح وزیر اقتصاد که با پادرمیانی بزرگان به دادن رأی اعتماد مجدد انجامید و ادامه مباحث مربوط به عملکرد دولت در سالهای اخیر از یکسو و در ابعاد بینالمللی سناریوی مضحک و بچگانه آمریکاییها در داستان ترور سفیر عربستان در آمریکا توسط عوامل ایرانی و گزارش پیش روی دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای از سوی دیگر و گفتوگوهای سران بلندپایه برخی کشورها در مورد طرح حمله نظامی به ایران، باعث شده سهامداران خرد و حقیقی اقدام به فروش سهام کرده و کفه عرضه بیش از نیروهای تقاضا باشد و همین امر باعث منفیشدن کل بازار شده است. در این شرایط میگوییم ریسک سیستماتیک بازار افزوده شده است.
ریسکهای سیستماتیک، ریسکهایی هستند که کل سیستم را با هم دربرگرفتهاند و در این مورد کل بازار را به یکباره دستخوش نوسان و نزول میکنند. صرفنظر از اینکه شرکت «همراه اول» سود خود را 27 درصد بیش از قبل رشد داده و بزرگترین شرکت بورس یعنی مخابرات نیز به همین دلیل و بهدلیل افزایش تعرفه تلفن ثابت توان تعدیل مثبت سود خود را دارد. «غدیر»، «بانک انصار»، «فولاد مبارکه» و بسیاری از صنایع بزرگ و پیشروی بورس نیز توان افزایش سود خود را دارند یا در هفتههای اخیر این رشد را اعلام کردهاند، ولی با وجود این، بازار همچنان منفی است.
در این شرایط بهترین استراتژی برای کسانی که از اخبار منفی سیاسی داخلی یا بینالمللی نمیهراسند آن است که با تحقیق و مشاوره نسبت به شناسایی شرکتهای خوب و پرسود اقدام کرده و بهصورت پلکانی هر چه قیمت سهام این شرکتها نزول میکند همواره با توجه به حجم نقدینگی خود، خرید کنند و به این ترتیب میانگین قیمت تمام شده خرید سهم خود را کاهش داده تا درصورت رفع تهدیدهای روانی و سیاسی یادشده و هنگام برگشت کل بازار بهشدت سود کنند.البته این استراتژی تنها برای افراد ریسکگریزی مناسب است که از تهدیدهای یادشده نمیهراسند و آنها را مانند تهدیدهای 32سال گذشته توخالی میدانند و امید به برگشت بازار دارند و در کنار آن برنامه سرمایهگذاری حداقل 6ماهه تا یکساله دارند.
بهتر است بدانیم، فرار از بازار در شرایطی که قیمتها بین 30 تا 60درصد پایین آمده، آتش زدن به مال است و فروش، با ضرر بسیار زیاد همراه است. بدیهی است استراتژی یادشده برای کسانی مناسب است که نقدینگی داشته و پشت دستشان پول باشد. افرادی که هنوز سهام دارند و قیمتهای آن نزول کرده، بهتر است صبر کنند و در این شرایط تنها کاری که میتوانند انجام دهند این است که در قیمتهای پایین و بازار نزولی به اصلاح تعداد و نوع سهام خود بپردازند. من برای دهها بار در طول سالهای گذشته این نکته را آزمودهام که نوسانهای سیاسی و روانی در ذات بازار است و سودهای بالای 100 در صد در سال از آن کسانی است که تحمل ریسک و نزول را داشته و در بحران و کسادی بازار، احساسی، عوامانه و از روی دست دیگران عمل نمیکنند و با تحلیل و بررسی و با استراتژی درازمدتتر در بازار میمانند.
* دبیر کل سابق کانون کارگزاران بورس