نام شیراز در الواح گلی که از تخت جمشید به دست آمده 70 بار آمده است که البته بیشتر به شکل تیزاریش ذکر شده و همین، نظر مورخان اسلامی را که بنای شیراز را مربوط به عهد اسلام میدانند رد میکند.
حتی آثاری ایلامی (شامل یک سهپایه برنزی) مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد در جنوب شرقی شیراز پیدا شده است. با این حال، ظاهرا شیراز در عهد ساسانی، زیر سایه شهر استخر (یکی از چهار پایتخت پادشاهی) بوده.
به گزارش همشهری سرزمین من از گروه مجلات همشهری، با حمله اسکندر و نابودی استخر، شیراز رونقی گرفته. لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانههای متعددی از سکونت دائم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران ساسانی ذکر کردهاند؛مانند نگارههای سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (به نامهای هرمزد و کاریان) و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.
با سقوط ساسانیان، در اواخر خلافت عمر، شیراز به تصرف ابوموسی اشعری درآمد. محمد، برادر یا پسرعموی حجاج بن یوسف ثقفی، والی معروف و ستمکار عراق، در سال 64 ق شهر را از نو بنا کرد.
در زمان صفاریان، یکی از قدیمیترین مساجد شیراز در این شهر ساخته شد که هنوز هم سرپاست. عضدالدوله دیلمی (338-372ق) این شهر را پایتخت خود کرد و در آبادانی آن کوشید.
در زمان اتابکان فارس (543-684ق) اهمیت شیراز بیشتر شد و این شهر توانست در رقابت با دو پایتخت شرقی و غربی ایران، هرات و بغداد برای خود جایگاهی بیابد. اوج عصر اتابکان، زمان سعد بن زنگی (599-623 ق) بود که از روی تخلص بزرگترین شاعر تاریخ ایران، سعدی که از اسم او آمده میتوان به اهمیتش پی برد. شیراز در سالهای بعدی این بخت را داشت که از حمله ویرانگر مغول در امان بماند و پناهگاهی شد برای دانشمندان و فرهنگیان.
حتی تیمور هم در جنگی که در 795 ق والی شیراز را شکست داد، از زیبایی شیراز حیفش آمد و سپاهش را به این شهر وارد نکرد. شیراز در زمان کریمخان زند (1163ق-1193ق) رونق مجددی پیدا کرد و در 1180ق پایتخت هم شد.
کریمخان زند استادکاران و کارگران را از سراسر ایران به شیراز آورد. به شیراز در زمان قاجار چندان توجهی نشد اما در قرن اخیر شیراز دوباره پیشرفت کرد. در این سالها البته بوشهر جای شیراز در ترانزیت کالا از خلیج فارس به داخل ایران را گرفت اما تاسیس دانشگاههای بزرگ و پررونق یک بار دیگر شیراز را شهری فرهنگی و علمی کرد.
شیراز بعد از تهران دومین شهری بود که صاحب دانشگاه مدرن و امروزی شد. شیراز از قدیم الایام هم «دارالعلم» و «برج الاولیا» بود. شیراز از شهرهایی است که همچنان و هنوز فرهنگ و آداب خاص خود را حفظ کرده.
فلاسفه بزرگی مثل ملاصدرا، عرفای نامداری مثل حلاج و شیخ روزبهان، دانشمندانی مثل علامه قطبالدین شیرازی (چشمپزشک معروف) و ادبایی مثل سیبویه (مبدع قوانین صرف و نحو عربی) همگی از فرزندان این شهر بودهاند.
با این حال، همه ما با شنیدن نام شیراز، قبل از هر چیزی به یاد شعر و شاعران بزرگی میافتیم که در این شهر آرمیدهاند: حافظ، سعدی، خواجو، باباکوهی، وصال شیرازی،... تا حمیدی شیرازی که «شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد»ش را همه از بریم. شیرازگردی، بدون یادکردن از این شاعران و شعرشان لطفی ندارد، باور کنید.