گفتوگو با شاهآبادی خیلی مفصل انجام شد و اینبار بخشهایی از مصاحبه انتخاب شده که به جریان اعتراض کانون کارگردانهای تئاتر و مشکلاتی که مربوط به موارد ممیزی و اجراهای نیمه کاره نمایش مرتبط است.
- هنرمندان تئاتر هنوز تکلیف خودشان را نمیدانند. نمایش «خشکسالی و دروغ» سال گذشته یک ماه در تئاتر شهر اجرا رفت و در آخرین اجرای خود در تماشاخانه ایرانشهر بعد از 21 اجرا، شورای نظارت اجرای نمایش را متوقف میکند. یا نمایش «کمی بالاتر» بعد از چند بازبینی مجوز اجرا گرفت و یا نمایش «افسانه ببر» در حالی متوقف شد که هنوز قراردادش به اتمام نرسیده بود.
بشخصه به ممیزی اعتقاد دارم. اگر خلاف آن مصوبهای که چارچوبهای آن مشخص است حرکت شود، یعنی تخلف صورت گرفتهاست. حال اگر شورای نظارت ما اشتباها مجوز داده باشد که در این صورت او تخلف کرده است و اگر حین اجرا این اشتباه مشخص بشود اول او مقصر است و در هر صورت نمایش باید متوقف شود. اما اگر مجوزها توسط شورای نظارت دقیق صادر بشود اما در اجرا تفاوتهایی از سوی گروه نمایشی صورت بگیرد، در این مورد گروه مقصر است. به مصداقش هم کاری ندارم. اما بیایید به این موضوع به شکل دیگری نگاه کنیم.
چقدر از اجراهای نمایشی ما دستخوش ممیزی میشود. زمانی که تعداد اجراها، سالنها و حتی اجراها دوظریفتی میشود طبیعتا تعداد اجراها بیشتر هم میشود. اگر سال گذشته 5 کار با ممیزی روبهرو شد، با توجه به رشد تئاتر در سال جدید باید حق داد که امسال 10 کار دچار ممیزی بشود و باید دید که این تعداد نمایشی که دچار ممیزی شدهاست، چند درصد تئاتر کشور است. ما درحوزه ممیزی تعارضی را از سوی عدهای میبینیم که هرازگاهی این هجمه را انجام میدهند تا ببیند که آیا شاخصههای ممیزی کمرنگ شدهاست یا خیر؟ آیا میشود این مرزها را نسبت به دیالوگ، ظواهر و متن نادیده گرفت و از آن عبور کرد؟ با اینکه تا به حال نسبت به هیچ کاری نگفتهام که این کار اجرا برود یا نرود و تا به حال هیچ متنی را نخواندهام که بخواهم سفارش آن را بکنم، باید بگویم که شاخصهای نظارت تا به امروز هیچ تفاوتی نکرده است.
- نظارت همیشه بوده و هنرمندان هم با این موارد آشنا هستند اما اینبار مشکل از جایی شروع میشود که بعد از چندین بازبینی گروه نمایشی دچار مشکل میشود و موارد جدیدی به آنها تذکر داده شده یا کار حین اجرا متوقف میشود. این یعنی برخلاف صحبتهای شما قانون مشخصی در حوزه نظارت وجود ندارد. نمایش افسانه ببر در حال اجرا بوده که نیمههای اجرا به گروه اطلاع داده شده که کار اجرا نرود. این روند برای هنرمندان نگرانکننده است.
حرف شما را قبول دارم و فرض میگیرم که در کارهایی که اسم بردید خطا و اشتباه از گروه ما باشد، اما من میخواهم بگویم این چند مورد چقدر از حجم کار ما را شامل میشود. اما مورد دیگر به این برمیگردد که آنچه مصوبه شورای نظارت بوده است با آنچه اجرا رفته متفاوت بوده است. اعم از اینکه این مصوبه درست باشد و یا نباشد. بالاتر از این هم نیست که بگویم یک جایی مصوبه شورای نظارت ما اشتباه باشد. همیشه گفتهام که محال است اساس یک امر کیفی را در یک قالب کمی ببرید تا به یک شابلونی برسید و بخواهید تا ابد از این شابلون استفاده کنید. بهعنوان مثال در موارد نظارتی گفته میشود توهین به مصادیق مذهبی نباشد. در این تشخیص خواه ناخواه پای سلیقه مطرح میشود. میخواهم بگویم زمانی که نام ممیزی پیش میآید خواه ناخواه توأم با اعمال سلیقه افراد خواهد بود و ما باید آن را با توجه به زمان و تجربیاتی که داریم مدیریت کنیم تا معیارها متفاوت نباشد.
بازبینهای ما همان افراد گذشته هستند و حجم کار نسبت به گذشته بیشتر شده و چندین کار را بازبینی کردهاند اما آن زمان فکر نکردهاند زمانی که به فلان نمایش مجوز دادهاند و زمانی که کار اجرا میشود، آن سوتر خیمه امام حسین (ع) هم برپا شده و مجلس عزاداری است. همزمانی این دو نمایش با هم تداخل دارد چرا این اثر حجم شادیاش بیشتر از فضای فعلی است. به همین دلیل این شورا از کارگردان میخواهد که کار تا بعد از محرم اجرا نشود. میخواهم بگویم که این موارد از دو حال خارج نیست یا ما اشتباه کردیم و ارزیاب از زیر دستش مواردی در میرود یا هنرمندان اشتباه میکنند، که بیشتر موارد حالت دوم بوده است. از سوی دیگر فراموش نکنید که تئاتر یک هنر زنده است و نباید اینقدر مته به خشاش گذاشت. نمایشنامه بیروح است اما لحن اجر و تاکید گوینده کاملا به مفاهیم رنگ دیگری میبخشد. باید بخشی از این موضوع را به خاطر هنر تئاتر پذیرفت.
- با این حال آیا نباید یک ملاک مشخص به دست آورد؟
اعتقاد دارم که معیارهای ارزیابی درست است و از سوی دیگر ارزیابها دخالت سلیقهای در پذیرش کار ندارند. آییننامهها مشخص است اما برخی از هنرمندان نسبت به نفس ممیزی مشکل دارند و زمانی که صلابت ما را به نفس ممیزی میبینند، به مصادیق ممیزی معترض میشوند.
- هنرمندان تئاتر با نفس ممیزی مشکل ندارند، آنها به این موارد آشنا هستند اما به مشخص نبودن معیارها اعتراض دارند.
قبول کنید که بخشی از آن اجتنابناپذیر است. زمانی که با نیروی انسانی مواجه هستید که هر روز 10 تا متن میخواند تشخیص اینکه این متن این دیالوگ سیاهنمایی دارد یا نه یک تشخیص عرفی است.
- با این حساب این روند ادامه دار خواهد بود؟
قطعا بدانید زمانی که میخواهد مجوز صادر بشود خواه وناخواه سلیقه فرد تاثیر خواهد گذاشت. اما حرف شما درست است هر اتفاقی که قرار است بیفتد باید قبل از صدور اجرا انجام بگیرد و بعد از صدور مجوز ما نباید شاهد تعطیلی تئاتر باشیم. زمانی که تعطیلی تئاتر صورت میگیرد یک عامل خطای ماست و باید از هنرمندان عذر خواهی کنیم. از سوی دیگر ما مجوز مشخصی میدهیم اما حین اجرا کار با تغییراتی اجرا میشود. این تغییرات یا خیلی خفیف است یا خیلی قوی است. خفیف آن در نحوه دیالوگ و چند حرکت است و قوی این است که مثل تئاتر آزاد ما 45 دقیقه مجوز اجرا میدهیم اما کار 90 دقیقه اجرا میشود. باور کنید که بیشتر اجراها از جنس نوع دوم است که بعد از صدور مجوز تفاوت در اجراست و در اینجا مستندات موجود است. اما واقعا میخواهم بدانم مگر ما امسال چند نوع از این اتفاقات داشتیم و نسبت به کل فضای تئاتری کشور این موارد چه اندازه است؟