بعد از به دنیا آمدنش هم همه برای دیدن او به خانه میآیند، برایش هدیه میآورند، تولدش را تبریک میگویند، درباره خصوصیات ظاهری و حتی اخلاقی او حرف میزنند و خلاصه این نوزاد کوچولو میشود کانون خانواده و مرکز توجه همه. هیچ به فرزند بزرگتر خانواده، که دارد از لای در و با قیافهای پر از خشم، یا سرشار از حسرت به این صحنه ها نگاه میکند و به این حرفها و ابراز هیجانها گوش میکند، دقت کرده اید؟ به او که تا میآید به این نوزاد نزدیک شود، از هر طرف فریادهای «نه، برو کنار!» را میشنود؟ به او که حس میکند دارد نادیده گرفته میشود و کاخ فرمانروایی بی چون و چرایش در خانواده فرو میریزد؟
داستانهای زیادی درباره بچه های تخسی که نمیتوانند وجود یک خواهر یا برادر تازه را کنار خود بپذیرند، شنیدهایم. بعضی از این بچه ها آن قدر به این تازهوارد کوچولو و بیگناه حسادت میکنند که حتی ممکن است به او آزار هم برسانند. شما میتوانید با انجام چند کار ساده، کودکتان را برای تغییرات جدید آماده کنید و به او یاد دهید چگونه با برادر یا خواهر جدیدش کنار بیاید و او را دوست داشته باشد.
هم چنین میتوانید با زبان کودکانه، بارداری و تولد نوزاد را برای کودکتان توضیح دهید و با شرکتدادن او در مراقبت از نوزاد، شرایط تازه را برای کل خانواده دلپذیر و آسان کنید.
ما منتظر یک تازه وارد کوچولو هستیم
برای گفتن این که «کودکی در راه است»، هیچ زمان مشخصی وجود ندارد، اما هر چه کودک زود تر از قضیه باخبر شود، بهتر میتواند با آن سازگاری پیدا کند. ممکن است سوال کنید چقدر باید وارد جزییات شد؟ بهتر است اجازه دهید خود کودک راهنمای شما باشد، فقط پاسخ پرسشهایی را بدهید که او میپرسد. مثلا اگر میپرسد: «بچه از کجا متولد میشود؟» منظور او خلقت نوزاد نیست، بلکه واقعا میخواهد بداند نوزاد از کجا به دنیا میآید، بنابراین در پاسخ به این سوال، همین که بگویید «بچه از رحم به دنیا میآید که در شکم مامان جا دارد» کافی است.
در زمان بارداری، با این کارها میتوانید علاقه فرزند بزرگترتان را به خواهر یا برادر تازه اش بیشتر کنید:
-عکس های زمان نوزادی خودش را به او نشان دهید: «ببین، این مال وقتیه که تو هم نی نی بودی!»
-درباره تولد نوزاد برای کودکتان کتاب بخوانید.
-با دوستانی که در خانواده شان نوزاد دارند، رفت و آمد کنید.
-باهم وسایل لازم را برای بیمارستان آماده کنید: «لباس کوچولو، پوشک، ... تو میگی دیگه چی بردارم؟»
-باهم برای نوزاد اسم پیدا کنید: «دوست داری اسم خواهرت رو چی بذاری؟ آرزو خوبه؟ یا آزاده؟...»
-کودکتان را به همراه خود به مطب پزشک یا ماما ببرید و اجازه دهید او هم صدای قلب جنین را گوش کند: «دوست داری صدای قلبش رو بشنوی؟ آهان، ببین، این صدای قلبشه، از توی دل مامان صداش میآد.»
این خواهر توست
همینطور که به روز زایمان نزدیک میشوید، بهتر است درباره زمانی که در بیمارستان خواهید بود، با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید در نبود شما چه کار باید بکند.
هم چنین میتوانید برنامهای ترتیب دهید که فرزندتان پس از تولد نوزاد، شما را در بیمارستان ملاقات کند و در زمان ملاقات با شما تنها باشد.
این کار موجب میشود فرزندتان حس کند او نیز جزیی از یک خانواده به هم پیوسته است و در اتفاقات خصوصی خانه شرکت دارد.
سعی کنید در هفتههای نزدیک به تولد نوزاد و پس از آن، برنامه زندگی فرزند بزرگتان آرام و مشخص باشد. اگر قصد دارید برای جا دادن نوزاد جدید، تغییری در اتاق ها و دکور خانه بدهید، این کار را چند هفته قبل از تولد نوزاد یا کمی بعد از تولد و ساکن شدن او در خانه انجام دهید.
وقتی نوزاد از بیمارستان به خانه آمد
-بهتر است هنگام انجام کارهای روزمره مربوط به نوزاد، او را در کنار خود بیاورید تا احساس تنها رها شدن نکند.
-میتوانید به طورموقت تختخواب کوچکی را به اتاق خودتان بیاورید تا فرزند بزرگترتان هم با والدین و نوزاد در یک اتاق بخوابد. اما به یاد داشته باشید: به طور موقتی!
-میتوانید در مراقبت از نوزاد از فرزند بزرگ ترتان کمک بگیرید. اگرچه کمک او باعث میشود کارها بیشتر طول بکشند، اما این کار سبب میشود تا او با نوزاد ارتباط مثبتی برقرار کند.
-اگر فرزندتان به نوزاد علاقه نشان نمیدهد، نترسید! کودک را مجبور نکنید به زور او را دوست داشته باشد. به او فرصت بدهید، زمان میتواند پذیرش خیلی چیزها را برای او راحتتر کند.
-وقتی کاری را انجام میدهید که نمیتوانید فرزند بزرگ تر را در آن شرکت دهید، مثلا موقع شیر دادن به نوزاد، فرزند بزرگترتان را با اسباب بازی سرگرم کنید تا هم برای شما مزاحمتی ایجاد نکند و هم احساس نکند تنها رها شده است.
-بهتر است در طول روز زمانی را برای فرزند بزرگتان کنار بگذارید و فقط به او توجه داشته باشید. مثلا وقتی نوزاد خواب است، میتوانید این کار را انجام دهید. اگر کودکتان بداند زمانی هست که فقط به او توجه دارید، نسبت به نوزاد جدید احساس حسادت و عصبانیت نخواهد کرد. در ضمن بد نیست به خویشاوندان و دوستانتان هم یادآوری کنید با فرزند بزرگ ترتان درباره چیزهایی، به جز نوزاد تازه وارد، صحبت کنند.
با من حرف بزن
-هنگامیکه تغییرات جدید رخ میدهند اصلا عجیب نیست که کودک در برابر این تغییرات رفتار نامناسبی نشان دهد و این موضوع کمیطول میکشد.
-کودکتان را تشویق کنید تا درباره احساساتش، حتی از عصبانیت یا حسادت احتمالی خود، با شما حرف بزند.
- کودکان، گاهی حتی بلد نیستند چگونه با کلمات احساساتشان را بیان کنند و به این دلیل برای نشان دادن آن ها، کارهایی عجیب میکنند، مثلا قوانین خانه را زیر پا میگذارند.
اگر کودک به رفتارهای بدی دست میزند، قوانین را فراموش نکنید. سعی کنید زمان بیشتری را به تنهایی با کودک بگذرانید تا به این ترتیب استرس او کمتر شود.
با ملایمت به او یادآوری کنید که عصبانی شدن گناه نیست، بلکه باید آن را درست ابراز کرد و نباید به رفتارهای بد رو آورد.