یکی از آخرین دژهای کمونیستی که در آسیا قرار دارد، نمونه این الگوست. کرهشمالی قدری بیش از 24میلیون نفر جمعیت دارد و غالب ساکنان پایتخت آن را نخبگان لشگری و کشوری تشکیل میدهند که از امکانات خاصی برخوردارند و در ازای این برخورداری، مکلف به حفظ نظام حاکم هستند. پیونگیانگ از زمانی که کیم ایلسونگ کرهشمالی را تأسیس کرد و پسرش کیمجونگ ایل جانشین وی شد، همواره مورد توجه خاص حکومت بوده است و به نظر میرسد که کیمجونگ اون رهبر جوان کشور نیز این رویه را ادامه دهد.
پیونگیانگ حدود 500هزار نفر جمعیت دارد و گمان میرود بزرگترین پایگاه قدرت دولت کرهشمالی باشد. مقامات کرهجنوبی که همواره تحولات همسایهشمالی خود را با دقت پیگیری میکنند، معتقدند ساکنان پایتخت همگی اعضای بلندپایه حزب حاکم کارگران، ارتش و دولت هستند که سرنوشت آنان واقعاً به خاندان کیم گره خورده است و از این رو آنان در محلات خاصی زندگی میکنند و از جیرههای خاصی بهرهمند میشوند. یک نفر اهل کرهشمالی که از این کشور گریخته است، در مصاحبه با روزنامهای گفتهاست، پیونگیانگ شهر افراد ممتاز است و به قول معروف، کسانی که دستور میدهند، آنجا زندگی میکنند، نه کسانی که کار میکنند.
اعضای ارشد حزب حاکم کارگران در 30 ساختمان بلندمرتبه در پیونگیانگ زندگی میکنند. اعضای فرماندهی ارشد ارتش در نزدیک وزارت نیروهای مسلح خلق سکونت دارند و اعضای هیأت دولت در نزدیک هتل کایورو اقامت دارند. دستیاران نزدیک کیمجونگایل- رهبر درگذشته کرهشمالی- در محلهای اشرافی به نام یوندئوکچون زندگی میکنند که به معنای «دهکده نعمت» است. مقامات اطلاعاتی کرهجنوبی بر این باورند که نخبگان کرهشمالی در ازای وفاداری خود به خاندان کیم از امتیازات دستودلبازانهای بهرهمند هستند. آنان همبستگی عجیبی با هم دارند، بهطور طبقاتی ازدواج میکنند، از طریق تجارت ثروت زیادی انباشته کردهاند، غذاهای وارداتی میخورند و از پول خارجی استفاده میکنند. برخی گزارشها حاکی از آن است که بین 50 تا 60میلیون دلار در کرهشمالی دستبهدست میشود. این گروه تا زمانی که به خاندان کیم وفادار باشند، حتی میتوانند دست به قتل بزنند، بیآنکه مجازات شوند. در مردادماه امسال، کرهشمالی حدود 50هزار تن کمک غذایی از روسیه دریافت کرد که 40هزار تن آن فقط به پیونگیانگ اختصاص داده شد.
در سالهای اخیر، طبقهای از نوکیسهها در کرهشمالی شکل گرفته است که عمدتاً ساکن پیونگیانگ است. آنان که عمدتاً جزو نخبگان حاکم هستند یا بعضاً با زدوبند با آنان توانستهاند برای خود کاروکسبی راهاندازند، وضعیت بهمراتب مساعدتری دارند. به نوشته نشریه اکونومیست، حکومت کرهشمالی، مردم این کشور را بر حسب درجه وفاداری بهخود به 51طبقه اجتماعی، تقسیم کرده است. 29طبقه اجتماعی، طبقههای فرودستی محسوب میشوند که نسبت به حکومت حالت دشمنی دارند یا در بهترین حالت، موضع آنها نسبت به حکومت مبهم است. بیشتر این افراد نه در پیونگیانگ که در روستاها زندگی میکنند.
آمار نشان میدهد که میزان کالاهای وارداتی از چین به کرهشمالی شامل خودرو، لپتاپ، تلفنهمراه و وسایل خانگی، ظرف 5سال گذشته به اندازه چشمگیری افزایش یافته است. تحریمهای گسترده سبب شده است که چین به تأمینکننده اصلی کالاهای وارداتی به کرهشمالی بدل شود. از سوی دیگر، ورود اینقبیل کالاها حاکی از شکلگیری طبقهای است که قادر به خرید و استفاده از آنهاست. کارشناسان معتقدند این طبقه با وجود اینکه با طبقه حاکم همپوشانی دارد، میتواند در سالهای آینده به عمدهترین نیرو برای تغییر بدل شود؛ هرچندکه پس از روی کارآمدن کیمجونگ اون، مقامات کرهشمالی آب پاکی را روی دست همه ریخته و گفتهاند نباید کسی انتظار تغییری در سیاستهای پیونگیانگ داشته باشد.
محرومیتهایی که مردم کرهشمالی از آن رنج میبرند و توصیف میشود، کمتر در ذهن کسی میگنجد. در اواسط دهه1990، کرهشمالی دچار قحطی شد و برآورد میشود که بیش از 2میلیون نفر بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادند. میانگین درآمد یک کارگر در این کشور حدود یک دلار در ماه است، هرچند که این رقم کل درآمد خانواده را تشکیل نمیدهد. آنان دست به کارهای دیگری میزنند تا درآمد بیشتری کسب کنند. از اینرو، میانگین درآمد در این کشور برای هر خانواده حدود 15دلار در ماه برآورد میشود. شماری از مردم با بهجانخریدن خطرات مرگبار، به چین یا کرهجنوبی فرار میکنند. درآمد یک معلم بازنشسته، معادل حدود 30سنت در ماه است. تنها نخبگان حاکم میتوانند تلفن برای خانه بگیرند و با صرف 4 یا 5هزار دلار خودرو بخرند. تا زمانی که اتحاد شوروی سر پا بود و میتوانست برخی مواد خام مانند نفت، خواربار و کالاها را با بهای ارزان به کرهشمالی بفروشد، وضع مردم بهتر بود. اما پس از فروپاشی شوروی، اوضاع برای مردم بدتر شد. دولت از سال1993 جیره خواربار را قطع کرد.
کیمجونگ ایل از سال2009 که کیمجونگ اون را به جانشینی خود منصوب کرد، توجه بیشتری به نخبگان کرد و طرحهایی را به اجرا درآورد که منافع آن فقط به نخبگان میرسید. بهمن ماه پارسال فروشگاه بزرگی در پیونگیانگ گشایش یافت که فقط کالاهای وارداتی میفروشد و چند ماه بعد نیز پارک آبی بزرگی با گنجایش 4هزار نفر به بهرهبرداری رسید. وی به جانگ سونگ تائک- شوهر خواهر خود- مأموریت داد تا 100هزار واحد مسکونی در پیونگیانگ بسازد. درحالیکه مقامات کرهشمالی برای دریافت خواربار از کشورهای دیگر چانه میزنند و برنامه هستهای خود را وجهالمصالحه این معامله میکنند، برای هزینهکردن در پیونگیانگ محدودیتی قائل نیستند. بهنظر میرسد خاندان کیم از خیزشهای مردمی در اروپای شرقی و حالا در خاورمیانه درس گرفته و سعی میکند که نگذارد شورشهای محدود در استانها به طغیان گسترده در پایتخت بدل شود. مقامات اطلاعاتی کرهجنوبی خاطرنشان میکنند خاندان کیم احتمالا اینگونه میاندیشد که تا زمانی که پیونگیانگ را زیر کنترل دارد، میتواند قدرت را حفظ کند.