اما یک سؤال: تا پیش از مراجعه به بانک چقدر از نوع تسهیلات بانکها اطلاع داشتید؟ و یک سؤال دیگر: چقدر از نحوه سپردهگیری و میزان سود یا جوایزی که بانکها به انواع حسابها پرداخت میکنند، اطلاع دارید؟ پاسخ تا حدودی واضح است. مروری مختصر بر تبلیغات گوناگون بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری به راحتی گویای این واقعیت است که نظام بانکی کشور هم اکنون بیش از آنکه به فکر تأمین منابع مورد نیاز مردم باشد، بهدنبال راهی برای جذب هر چه بیشتر نقدینگی مردم بوده و البته با وجود قوانین موجود، در اینباره هم کاری از پیش نبرده است. گواه این مطلب هم پاسخ واحد بانکیها به متقاضیان تسهیلات است: منابع نداریم. این در حالی است که بانکها یکی از تأمینکنندگان اصلی منابع ضروری برای مردم بوده و البته در کنار آن اقدام به تأمین مالی بسیاری از پروژههای اقتصادی هم میکنند.
اینجا یکی از خیابانهای اصلی مرکز شهر تهران است. در خیابان که نگاه میکنی از میان انبوه ساختمانهای مسکونی و تجاری به راحتی میتوان ساختمانهای متعلق به بانکهای دولتی و خصوصی را تشخیص داد؛ تابلوهای بزرگ و ساختمانهای شیک.
پرداخت تسهیلات به شرط سپردهگذاری
وارد نخستین بانک میشوم. میگویند برای سؤال درباره تسهیلات باید فقط با رئیس یا معاون شعبه صحبت کنم اما از سوی دیگر قریب به اتفاق کارمندان این شعبه مشغول انجام امور مربوط به دریافت و پرداخت وجوه هستند. با اندکی انتظار، موفق به سؤال از معاون شعبه درباره میزان تسهیلات میشوم. در پاسخ میگوید: تسهیلات خرد که اصلا نداریم. تسهیلات در قالب عقود مشارکتی هم داریم که نرخ سود آنها بالاست. وی میگوید: اگر تسهیلات خرد میخواهید میتوانیم در قالب وام خودرو مبلغی را به شما بدهیم اما اولا باید یک مقدار سپردهگذاری کنید و ثانیا باید در نوبت بمانید تا هر زمان که منابع رسید خبرتان کنیم. از بانک بیرون میآیم.
از خودم میپرسم مگر رئیس کل بانک مرکزی نگفته بود که هیچ کدام از بانکها حق مشروط کردن پرداخت تسهیلات به افتتاح سپرده را ندارند؟ علاوه بر این آیا سیستم بانکی با این عظمت آنقدر منابع ندارد که یک وام اندک به یک فرد نیازمند پرداخت کند؟
با خودم قرار میگذارم که جواب این سؤالات را از بانک بعدی بپرسم. وارد شعبه یکی از مؤسسات معتبر مالی و اعتباری میشوم. در مورد تسهیلات که سؤال میکنم کارمند میگوید: هر میزان که بخواهید میدهیم اما ابتدا باید سپردهای در این شعبه باز کنید تا به ازای هر 4ماه، یک برابر میانگین سپردهتان به شما تسهیلات پرداخت شود. از او میپرسم مگر بانک مرکزی بخشنامه نکرده که این کار خلاف مقررات است.
متصدی بانک میگوید: بانک مرکزی برای خودش گفته؛ اگر وام میخواهید شرطش همین است که گفتم.
چالش نرخ سود و خروج منابع از بانکها
از این شعبه هم بیرون میآیم. مسئول شعبه یکی دیگر از بانکهای دولتی میگوید: تا زمانی که منابع به ما ندهند نمیتوانیم وامی پرداخت کنیم. با آنکه پاسخش را میدانم میپرسم چرا منابع ندارید؟ مگر شما بانک نیستید؟ مگر یکی از وظایف بانکها تأمین منابع مالی برای مردم نیست؟ میگوید: زمانی که نرخ سود در سطحی بسیار پایینتر از نرخ تورم تعیین شده طبیعی است که مردم حاضر به سپردهگذاری در بانکها نمیشوند. او به آشفتگی بازارهای طلا و ارز اشاره میکند و میگوید: این اوضاع نتیجه همین تصمیم اشتباه است. این فعال بانکی میگوید: بانکها هم بدشان نمیآید که پولی را به دست متقاضیان تسهیلات داده و از محل سودی که از آنها دریافت میکنند بتوانند هزینههای خود اعم از سود پرداختی به سپردههای بانکی را پوشش دهند.
فاکتورهای صوری معضلی جدی در نظام بانکی
از این شعبه هم بیرون میآیم. به یکی دیگر از بانکها میروم. مسئول اعتبارات این شعبه به نکته تازهای اشاره میکند.
او در برابر تقاضای دریافت تسهیلات میگوید: اگر بتوانید فاکتوری حتی از نوع صوری دال بر خرید خودرو بیاورید، شاید بتوانم برایتان کاری کنم. اظهارات این مسئول شعبه، یادآور یکی از معضلات سیستم بانکی یعنی به انحرافرفتن تسهیلات ارائه شده است که فریاد بسیاری از مسئولان را بلند کرده و تبدیل به عاملی جدی برای خودداری بانکها از ارائه تسهیلات شده است.
زمانی که یک مسئول بانک از متقاضی تسهیلات چنین فاکتوری را طلب میکند، دیگر چه انتظاری از متقلبان و کلاهبرداران وجود دارد؟ در همین باره باید تأکیدات مکرر کارشناسان را هم اضافه کرد که اساسا کار بانک فقط این نیست که تسهیلاتی را به متقاضی ارائه کرده و دیگر هیچ نظارتی بر آن نداشته باشد بلکه نظارت بر نحوه هزینهکرد این تسهیلات و انجام اقدامات پیشگیرانه به منظور جلوگیری از انحراف این تسهیلات نیز جزئی از وظایف بانکها در جریان پرداخت تسهیلات به شمار میرود.
ضامن از نوع کارمند رسمی یا پیمانی
برای تهیه این گزارش به بانکهای بسیاری سر زدم. علاوه بر مواردی که به آن اشاره شد، یکی از نکاتی که همه بانکها بر آن تأکید داشتند ارائه ضامنی بود که کارمند رسمی یا پیمانی دولت باشد. یکی از مسئولان شعب میگفت: حتی به فرض اینکه شما سپردهگذاری کردید و ما هم منابع داشتیم که به شما تسهیلات بدهیم، باید حتما 2نفر کارمند رسمی یا پیمانی برای ضمانت شما گواهی کسر از حقوق و چک بدهند. از او میپرسم: یعنی در غیر اینصورت امکان دریافت تسهیلات را نخواهم داشت؟ پاسخی که میدهد، صرفا حرف او نیست. همه بانکها در برابر این سؤال، جواب منفی میدهند.
حال باز هم چند سؤال؛ مگر رئیس کل بانک مرکزی نگفته بود که این شرط باید از سیستم بانکی حذف شود؟ آیا هر کسی که وام میخواهد، بایدکسی را در بدنه دولت داشته باشد که ضمانتش را بکند؟ و سؤال دیگر اینکه مگر با عدم استخدام نیروهای رسمی، تعداد این نوع کارمندان در بدنه دولت در حال کاهش نیست؟ پس چرا رویه بانکها با وضع موجود در دولت فرق دارد؟
حل معضل اشتغال در بانکها
یکی دیگر از پاسخهای مشترکی که بانکها در برابر تقاضای دریافت تسهیلات میدهند این است که محل کارتان باید شما را معرفی کند. به این ترتیب که اگر شرکت یا ادارهای که فرد در آن مشغول به کار است، حسابی فعال در شعبه مذکور داشته باشد و آنگاه لیستی از متقاضیان دریافت تسهیلات به بانک بدهد، ممکن است پاسخ به این تقاضا در مدت زمانی کوتاهتر داده شود. حتی مسئول شعبه یکی از بانکهای خصوصی میگفت: ما مایل هستیم که به محل کار شما آمده و در آنجا بازاریابی کنیم. به این ترتیب هم ما از طریق افتتاح حساب در این شعبه منتفع میشویم و هم شما و همکارانتان میتوانید تسهیلات مورد نظر خود را دریافت کنید.
به این ترتیب بهنظر میرسد که ظاهرا مشکلات تسهیلاتدهی در سیستم بانکی به این سادگیها قابل حل نیست. شاید بهتر باشد برای این کار ابتدا به سراغ بازار کار برویم و در آنجا گشتوگذاری داشته باشیم. چه تعداد از متقاضیان دریافت تسهیلات شاغل هستند؟ چه تعداد از این شاغلان در جایی کار میکنند که توانایی و امکان تبادل منافع با بانکها را داشته باشند و چه تعداد از همین افراد، کسی را دارند که کارمند رسمی یا پیمانی دولت باشند؟