میترا شکری: چک کردن دوربین مخفی‌های تمام خیابان‌ها و پیشگویی اتفاقاتی که قرار است در آنها رخ بدهد، شاید از جذاب‌ترین ایده‌هایی باشد که به ذهن کسی خطور می​کند؛ مخصوصا اگر بتوانید از طریق فیلم‌های ضبط شده این دوربین‌های مخفی، ظرف سه ثانیه تمام مشخصات و هویت هر کسی را که می‌بینید، به دست بیاورید...

سریال تلویزیونی خارجی

چک کردن دوربین مخفی‌های تمام خیابان‌ها و پیشگویی اتفاقاتی که قرار است در آنها رخ بدهد، شاید از جذاب‌ترین ایده‌هایی باشد که به ذهن کسی خطور می​کند؛ مخصوصا اگر بتوانید از طریق فیلم‌های ضبط شده این دوربین‌های مخفی، ظرف سه ثانیه تمام مشخصات و هویت هر کسی را که می‌بینید، به دست بیاورید و حدس بزنید که ممکن است در جرمی دست داشته باشد یا نه؟ خانه‌ای را تصویر کنید که در روی دیوارهای متروک آن پر از عکس‌های مختلف آدم‌هایی است که ممکن است یک روزی مرتکب جرم شوند، تمام آنها با نخ‌های قرمز به دیوار کوبیده شده‌اند و همه منتظر هستند تا از آنها جرمی سر بزند.

این ماجرای هیجان‌انگیز، داستان یکی از سریال‌هایی است که مدتی است از شبکه ای‌بی‌سی در حال پخش است؛ سریالی به نام «شخص موردنظر» که طرفداران زیادی هم پیدا کرده است.

یکپارچه هیجن

داستان جذاب و هیجانی یکی از وجوهی است که اگر در یک فیلم یا سریال برمبنای آن ساخته شود، می‌توان انتظار یک کار پرمخاطب را داشت. به اینها، اسم جی‌جی آبرامز و جاناتان نولان (برادر کریستوفر نولان، کارگردان‌ هالیوودی که فیلم‌هایی مثل اینسپشن و شوالیه تاریکی را ساخته است) را هم اضافه کنید تا به دلیل اصلی پرمخاطب بودن سریال شخص موردنظر پی ببرید.

پیش‌بینی درباره جنایت‌هایی که قرار است رخ دهد و انجام کارهایی برای جلوگیری از وقوع آنها، می‌تواند به خودی خود هیجان‌انگیز باشد و اگر تمام اینها با کارگردانی خوب، بازی روان و ... همراه باشد، می‌شود سریالی به اسم «شخص موردنظر» که این روزها روی آنتن ​رفته و نمی‌شود موفقیتش را نادیده گرفت.

شخص موردنظر(Person of Interest) که البته بعضی‌ها آن را به نام «سوژه» هم ترجمه کرده‌اند از بیست و دوم سپتامبر 2011 کارش را در شبکه ای‌بی‌سی آغاز کرد تا بتواند نام یک سریال اکشن و البته جنایی را دوباره در تلویزیون سر زبان‌ها بیندازد.

یکی از جذابیت‌های این سریال حضور مایکل امرسون است که در سریال لاست در نقش بنجامین لینوس، به ایفای نقش پرداخت و به نوعی یاد و خاطره آن سریال را برای مخاطبان خودش زنده کرد. او نقش مستر فینچ کاراکتر اصلی این سریال را با همان ظرافتی که از بازی او سراغ داریم، ایفا می‌کند.

هویت‌های مجازی، اما واقعی

فینچ یکی از نابغه‌های کامپیوتر است که دست به ساخت نرم‌افزاری عجیب و غریب ​می​زند. نرم‌افزاری که در حالت عادی هیچ استفاده​ای ندارد. فینچ با ساخت این نرم‌افزار تبدیل به فردی می‌شود که زندگی‌اش کاملا فرق می‌کند.

برای شناخت مجرم‌ها چند راه می‌شناسید؟ تشخیص هویت؟ کنترل خط تلفن؟ گذاشتن تله؟ فرستادن آدم‌های نفوذی و ...؟! براساس داستان این سریال، خصوصیت اصلی اختراع آقای فینچ این است که می‌تواند مجرم‌ها و کسانی که به نوعی قرار است با جرمی روبه‌رو شوند را تشخیص دهد و آنها را از این کار بازدارد.

او می‌تواند با نرم‌افزارش قاتل‌ها را شناسایی کند، به کسانی که نزدیک است جانشان را از دست بدهند کمک کند و جلوی دزدی‌های بزرگ را بگیرد. زمانی که شما مشغول دیدن سریال هستید، یکهو از بالای سر مردمی که در خیابان و لابه‌لای جمعیت در حال حرکت هستند، یک مربع ظاهر می‌شود و تمام مشخصات فردی او لیست شده جلوی چشمتان می‌آید.

نه مکان، نه زمان

شاید با خواندن این خصوصیات به این نتیجه رسیده باشید که این نرم‌افزار حرف ندارد و هیچ ضعفی در آن وارد نیست اما باید بگوییم کمی اشتباه می‌کنید. این نرم‌افزار در وقوع جرم نمی‌تواند مکان وقوع حادثه را حدس بزند و اطلاعات بیشتری درباره آن بدهد. با این همه، سوژه موردنظر که قصد ارتکاب جرم دارد، به هیچ‌وجه نمی‌تواند از زیر بار این پیشگویی‌ها جان سالم به در ببرد.

فینچ که از نظر جسمانی با مشکل روبه‌رو است و کمی معلولیت دارد، زمانی تصمیم به ساخت این نرم‌افزار گرفت که فکر کرد اگر با مجرمی​روبه​رو ​شود نمی‌تواند با وضعیتی که دارد از خودش دفاع کند، برای همین سعی کرد جرم‌ها را پیشگویی کند و جلوی آنها را بگیرد. یکی از پاهای فینچ لنگ می‌زند و احتمال این می‌رود که نتواند در مواقعی از خودش دفاع کند.

قتل یکی از اصلی‌ترین موضوعات این سریال است که بیشترین سعی افراد برای جلوگیری از آن است. فینچ تصمیم می‌گیرد در این راه از کمک شخصی به اسم ریس که مامور سابق پلیس ​است و از نظر دیگران مرده به نظر می‌آید، استفاده کند و کاری کند که قتل‌ها به سرانجام نرسد.

وقتی کسی می‌تواند جزو نفرات اول ساخت سریالی باشد که تولید و پخش آن نزدیک به 7 سال به طول انجامیده و مخاطبان حتی یک ثانیه‌اش را هم از دست نمی‌دهند، می‌تواند موضوعی با این همه پیچیدگی را هم به سریالی دیدنی بدل کند. یکی دیگر از پایه‌های جذابیت این سریال بازیگر نقش ریس است که «جیمز کاویزل» ایفای نقش آن را برعهده دارد.

آدم‌های تودار

زمانی که اسم او در تیتراژ به عنوان کاراکتر دوم سریال آورده شد، منتقدان بیشتر از قبل جذب این سریال شدند، چرا که او با دریافت جایزه در جشنواره‌های مختلف، طی این سال‌ها توقع بیننده‌ها را از خودش بالا برده است.

اگر فکر می‌کنید اپیزود اول این سریال مثل بقیه سریال‌هایی که تا الان دیده‌اید قرار است به معرفی شخصیت‌ها بپردازد، و شما خصوصیات آنها را با وضوح متوجه خواهید شد، سخت در اشتباه هستید چرا که شخصیت‌های این قصه آن‌قدر به قول معروف تودار و عجیب هستند که هیچ اطلاعاتی از خودشان به شما نخواهند داد.

معلولیت جسمی، شکل و شمایل ظاهری و ... چیزهایی هستند که شما از روی ظاهر کاراکترها حدس می‌زنید ولی از درونیات آنها چیزی دستگیرتان نخواهد شد. البته یک چیز دیگر هم هست که سریع دستگیرتان می‌شود، اینکه فینچ جان می‌دهد برای کتک خوردن از این و آن.

سختگیر و عصبانی

فینچ یک رئیس بسیار سختگیر برای جان ریس است، او تمام برنامه‌ها را می‌چیند و اگر کسی از آن تخطی کند، بازیرکی خودش کنترل ماجرا را به دست می‌گیرد. مثل یکی از پلان‌های فصل دوم که ریس مشغول تعقیب فرینچ بود، او به محض مطلع شدن غیب شد و در تماسی به ریس گفت: «طبق برنامه‌ای که با هم داریم یکدیگر را ملاقات می‌کنیم، نه برنامه‌ای که تو با تعقیب من داری برای خودت می‌کشی.»

در کنار این دو نفر، کارآگاه کارتر هم وجود دارد که نقش او را «تاراج پی.هنسون» ایفا کرده است. او قبلا در ارتش جزو بازجوهای طراز اول بود. کارآگاه لیونل با بازی «کوین چاپمن» هم پلیس فاسدی است که قبلا با ریس در اداره پلیس کار می‌کرد. او مرتکب انواع و اقسام خلاف‌هاست و گاهی با فینچ و ریس روبه‌رو می‌شود. معماهای پیچیده و جنایت​های وحشتناک تمام چیزی است که باید از این سریال انتظار داشته باشید.

اکشن در حد جام​جهانی

بعد از جنایت‌هایی که در این سریال رخ می‌دهد، شاهد اکشن‌های بی‌نظیر در «شخص موردنظر» خواهیم بود. جایی که گلوله‌ها پشت سر هم شلیک می‌شوند و مجالی برای فرار نیست و هر کس که در میدان باشد یا کشته می‌شود یا می‌کشد. گاهی اوقات قبل از اینکه اعلام آتش شود، افراد با سلاح سرد و کتک‌کاری به جان هم می‌افتند.

دوربین‌های مداربسته

زمانی که حادثه 11 سپتامبر در سال 2001 رخ داد، تمام آمریکا به دوربین‌های مدار بسته مجهز شد تا بتواند حوادثی از این قبیل را پیش‌بینی کند یا اگر قابل پیش‌بینی نبود، مسئولان پرونده، بتوانند بعد از وقوع حادثه ماجرا را به شکل کامل ببینند و مجرمان را دستگیر کنند.

ایده اصلی این سریال هم به همین پیش‌بینی‌ها برمی‌گردد. در این سریال حادثه تخریب دو برج و حملات تروریستی وسط کشیده می‌شود و نظارت سازمان‌های مسوول مکالمات تلفنی و اینترنتی شهروندان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

نرم‌افزاری که فینچ طراحی کرده است، چیزی شبیه این دوربین‌های مدار بسته است. او که یک میلیاردر است برای این کار پول زیادی صرف کرده و علاقه زیادی دارد به اینکه همه چیز را زیر نظر داشته باشد و با خشونت‌هایی که در جامعه است یک تنه مبارزه کند.

جی‌جی آبرامز از سریال جدیدش و ماجراهای پرهیجان «شخص موردنظر» می‌گوید

مثل خوردن چیپس

آبرامز استاد مصاحبه‌های جالب و هیجان‌انگیز درباره سریال‌هایش است. او معمولا از مصاحبه کردن شانه خالی نمی‌کند و بارها ثابت کرده که از این کار بسیار لذت می‌برد. این مرد جوان که در دنیای ‌هالیوود برای خودش برو بیایی دارد و به چهره شناخته شده‌ای بدل شده، درباره سریال تازه‌اش حرف‌های تازه‌ای می‌زند. زمانی که تصویر او را در حال مصاحبه می‌بینیم، شوق و ذوق از تمام وجودش مشخص است.

ایده این سریال از کجا به شما رسید؟

وقتی جونا (منظورش همان جاناتان نولان است) ایده داستانش را به من گفت کلی هیجان‌زده شدم. شما که مرا می‌شناسید وقتی هیجان‌زده باشم، دیگر هر کاری از دستم برمی‌آید. یادم می‌آید فقط به او گفتم هر کاری که دوست دارد بکند تا این سریال زودتر ساخته شود تا بتوانم آن را تماشا کنم.

و آنجا بود که نولان طرحش را مکتوب ارائه کرد؟

نه، کار از طرح مکتوب گذشت، نولان جونا سریع شروع کرد به نوشتن فیلمنامه قسمت اول تا ببینیم ماجرا چطور شروع می‌شود. ما از همان موقع که قسمت اول حاضر شد آماده ساخت شدیم، تیم نویسندگی را تشکیل دادیم و پیش تولید کار خیلی سریع آغاز شد.

در اغلب مصاحبه‌هایتان دیدن این سریال را با خوردن چیپس مقایسه کرده‌اید، دلیلش چیست؟

خب چیپس به نظر من چیزی است که کسی دوست ندارد خوردنش ​هیچوقت متوقف شود. سریال ما هم به همین شکل است، از دیدنش سیر نمی‌شوید و دلتان نمی‌خواهد لحظه‌ای بین دیدن آن فاصله بیفتد.

نظرت درباره بازی امرسون چیست؟

فکر اینکه مایکل امرسون این نقش را بازی کند هیجان‌زده‌ام می‌کرد، چون مطمئن بودم او در عمل بی‌نظیر است.

همشهری سرنخ

کد خبر 160575

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز