بخش عمدهای از رضایت مخاطبان از تلویزیون به تولید سریالهای جذاب و سرگرمکننده وابسته است یا هر نوع اثر نمایشی که از این رسانه پخش میشود. اساسا بخش نمایشی درکنداکتور تلویزیونی جذابترین و مخاطبپذیرترین بخش این جعبه جادو بوده و اصلا جادویی بودن این جعبه بیش ازهرچیز در سویه نمایشی آن ریشه و تجلی دارد.
همیشه پشت صحنه سریالها و آگاهی از چگونگی فرایند ساخت یک سریال برای مخاطبانش جذاب بوده است و سین مثل سریال به نوعی پشت صحنه سریالها را درقالب گفتوگو با عوامل و مباحث صمیمی و جذاب درباره آنها بازنمایی میکند. واقعیت این است که رسالت تلویزیون صرفا سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت نیست و چگونه تماشا کردن و خوب دیدن هم از جمله وظایف رسانه ملی است که تولید برنامههایی از جنس سین مثل سریال میتواند به عملیشدن آن کمک کند. مثلا از همین شبکه یک هماکنون سریالی به نام «حیرانی» در حال پخش است که ساختار و شیوه روایت کاملا متفاوتی دارد که ممکن است با ذائقه متعارف مخاطب ایرانی غریبه باشد لذا ساخت چنین برنامههایی و نقد و بررسی آنها میتواند هم عادتهای مخاطب را تفسیر کرده و هم به ذائقهسازی و مخاطبپروری دست بزند و هم به او کمک کند تا به درک و فهم بهتر از تماشای مجموعههای نمایشی دست یابد.
مرور سریالهای خاطرهانگیز در کنار پرداختن به مجموعههای تازهتر درلایههای درونیتر خود به برانگیختگی حس نوستالژیک و انگیزه تماشای دوباره در مخاطب دامن زده و یک یادآوری شیرین و دلچسب است.
کاش جای خالی منتقدان تلویزیونی هم در این برنامه پر شود تا نگاه تخصصیتر به مقوله سریالسازی درکنار آیتمهای فان و سرگرمکنندهتر قرار گرفته و در نهایت درک سینمایی مخاطبان ارتقا پیدا کند و از آن طرف نیز با مکانیسم نظرسنجی مردمی این برنامه نظرات و آرا و سلیقه مخاطبان نیز در اختیار تولیدکنندگان و مدیران شبکه قرار گیرد تا به شناخت و آگاهی ملموستری از آثار تولیدی خود دست یابند. این اقدام شبکه یک را میتوان یک نوع خودسنجی هم دانست که به ارزیابی واقعی و دمکراتیکتری از برنامههای خود دست زده است.
ایجاد فضای رقابتی بین سریالها یا بهترین بازیگرزن و مرد، هیجانی مثل جشنوارههای سینمایی داشت و تعداد پیامکها نیز نشان میداد که این رقابت با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شده و البته چه فرصت خوبی فراهم شد تا یک جریانشناسی سریالی توسط شبکه ملی صورت بگیرد. اینبار حضور بازیگران و کارگردانها نیز هدفمند بوده و صرفا به گپ و گفتی کلیشهای و متعارف بدل نشد. نتایج نظرسنجیها به یک شناسنامه و تصویری رسانهای بدل شد که سهامداران هر اثر نمایشی میتوانستند وزن خود را در ترازوی مردمی سنجیده و نسبت و فاصله خود را با سریالهای دیگر بسنجند.
در واقع یک نوع واقعیتسنجی درباره این سریالها رخ داد که با تصورات خام و کلیشهای و تخمینها و حدس و گمانهای غیرواقعی فاصله داشت. مثلا شبکه یک در زمان پخش سریال تا ثریا با انتقاداتی مواجه شد درحالیکه طبق آرای مردمی در این نظرسنجی این مجموعه بهعنوان بهترین سریال سال گذشته معرفی شد.
یکی از ویژگیهای خوب سین مثل سریال برگزاری مسابقه بین مخاطبان و مراسم قرعهکشی توسط مهمانان بود که هیجان و التهاب برنامه را بیشتر میکرد و آن را از یک برنامه تخصصی درباره تولیدات نمایشی تلویزیون خارج میساخت. به معنای واقعی میتوان سین مثل سریال را یک برنامه ترکیبی تلویزیونی دانست که اتفاقا عملکرد خود را دستمایه این سرگرمی و رقابت قرار میدهد.
برگزاری این مسابقه تمهید هوشمندانهای بود که مخاطبان بیشتری را درنظرسنجی از سریالهای تلویزیونی سهیم میکرد و البته نباید دکوربندی و طراحی صحنه و استفاده از ابزارهای رایانهای را در زیباییشناسی فرمی و بصری برنامه دست کم گرفت. سادگی و پرهیز از استفاده از المانهای شلوغ تاثیر مهمی درجذابیت برنامه از حیث بصری و ظاهری برای مخاطبان داشت.
بدیهی است که وقتی یک مدل تازهای از برنامهسازی در تلویزیون ارائه میشود خالی از ضعف نیست که قطعا توسعه و پیش رفتن سریال میتواند به رفع این کاستیها کمک کند. نگارنده بیش از هرچیز امیدوار است تغییری دراجرا و مجری برنامه صورت بگیرد و از مجریانی استفاده شود که یا مجری - کارشناس باشند یا اینکه از اطلاعات خوبی در حوزه فیلم و سریال برخوردار بوده ضمن اینکه کمی هم برنامه را گرمتر اجرا کنند. چه بسا شیوه اجرای برنامه بتواند کمک کند تا خود سین مثل سریال به اندازه تماشای یک سریال جذاب، دلچسب و هیجانانگیز باشد. دکور برنامه نیز اگرچه از حسن زیباییشناختی و ذوق کافی برخوردار بوده و استفاده از رنگ سفید، فضای آرامبخشی در اتمسفر برنامه ایجاد کرده است اما این طراحی صحنه میتواند تنوع بیشتری بهخود بگیرد. قاب گرفتن عکسهای هنری از سریالهای معروف تلویزیونی از جمله ایدههای خوبی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
سین مثل سریال در بلندمدت و درصورت استمرار میتواند به ارتباط و نزدیکی بیشتر مخاطبان با تلویزیون کمک کرده و بر تعداد بینندگان آن بیفزاید. بازهم در پایان تکرار میکنم جایگاه سریال و آثار نمایشی در تلویزیون به قدری اهمیت دارد که سین مثل سریال را به ت مثل تلویزیون نیز میتوان ترجمه کرد.