سریالسازی با موضوع زندگی فرماندهان شهید دفاع مقدس در رسانه ملی، با گذشت بیش از 20سال از پایان جنگ، موضوعی است که اگر همه جانبه به آن پرداخته شود، میتواند برای نسلی که آن دوران را ندیده و از لحظات تلخ و شیرین آن، فقط حکایتهایی را شنیده است الگوی مناسبی را ارائه کند. هرچند طی چند سال اخیر ساخت برخی فیلمها و مجموعههای تلویز یونی درخصوص زندگی شهدای دفاع مقدس در دستور کار مسئولان سینما و تلویزیون قرار گرفته اما واقعیت این است که تاکنون تلاش این دو رسانه پرمخاطب و تاثیرگذار از دوران دفاع مقدس چندان چشمگیر، مناسب و کافی نبوده است.
البته اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید بپذیریم ساخت آثاری براساس زندگی آنها، دشواریهایی خاص برای کارگردانان سینما و برنامه سازان تلویزیون به همراه دارد. اما در شرایط کنونی تولید فیلمها و سریالهای مرتبط با دفاع مقدس، نیازی است که سرمایهگذاری برای آن از سوی نهادهای ذیربط ضرورتی انکارناپذیر است. شوق پرواز که محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما بود، با نگاهی هوشمندانه، سعی کرد تا اخلاق و روحیه عباس بابایی را به مخاطبش معرفی کند.
در واقع عباس بابایی نمونهای از دستاوردهای جنگ معرفی شد؛ دستاوردهایی فرهنگی که سبب شد فردی همچون بابایی که تحصیلکرده آمریکا بود، در خدمت جنگ قرار گیرد و در نهایت خود را عاشقانه فدای کشور کند. نکته مهم دیگر توجه به جایگاه خانواده بود. در واقع سریال تلاش کرد تا مراحل رشد و شکلگیری شخصیت عباس بابایی را با توجه به تاثیر خانواده وی در رسیدن او به این جایگاه بیان کند. یعنی مخاطب در سریال صرفا با وجوه قهرمانگونه عباس بابایی و شجاعت و دلیریاش در عرصه جنگ مواجه نبود بلکه بخشی از قصه به زندگی روزمره او اختصاص داشت و تاکید میکرد اگرچه او قهرمانی آسمانی است اما غیرقابل دسترس نبوده و از درون همین جامعه و مردم و زندگی عادی به این مقام و مرتبه رسیده است. همین نکته جذابی برای نسل جوان در برقراری ارتباط با این اثر بود.
از سوی دیگر نمایش رابطه عاشقانه شهید بابایی با همسرش نیز تصویر کلیشهای و خشک درباره آدمهای جنگ را شکسته و نشان داد که او اهل دنیاگریزی و دوری از آن نبوده است. متأسفانه یکی از نگاههای کلیشهای که به سینمای دفاع مقدس و آدمهایش وجود دارد، همین تصویر یکسویه و چهبسا غلطی است که جنگ را سرشار از نشانههای غم و دلمردگی نشان میدهد. اما در شوق پرواز شاهد یک نوع نشاط و حس زندگی در شخصیتهای قصه و بهطور کلی فضای حاکم بر آن بودیم که شهادتطلبی و شجاعت و ایثار را با نشاط و میل به جاودانگی و شاد زیستن همراه کرده بود.