براساس آخرین سرشماری صورت گرفته در کشور، مشخص شد جمعیت سالمندان کشور 2 برابر شده و طبق پیشبینیها و براساس تحولات در هرم سنی جمعیت، در آینده جمعیت سالمندان بهشدت افزایش مییابد.
بنابر اعلام رسمی مسئولان وزارت بهداشت در حال حاضر بیش از 5میلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند و تا سال 2050 ، 26درصد جمعیت ایران (حدود 18/5 میلیون نفر) سالمند خواهند بود. این در حالی است که براساس آمار موجود تغییراتی که در الگوی سنی جمعیت ایران در 30 الی 40 سال گذشته صورت گرفته، نشان میدهد جمعیت سالمندان کشور به سرعت در حال رشد است، درصورتی که این میزان رشد جمعیت سالمند در کشورهای پیشرفته در 100 تا 200 سال صورت میگیرد و به همین علت، سازمان جهانی بهداشت با توجه به سرعت تغییرات جمعیتی در ایران، از افزایش جمعیت سالمندی در کشورمان بهعنوان «سونامی خاموش در ایران» نام برده و توجه مسئولان بهداشتی کشورمان را به ضرورت برنامهریزی برای برخورداری از زندگی سالم برای این قشر عظیم جلب کرده است.
آنچه مسلم است این موضوع فقط مختص کشور ما نیست و براساس آمارهای رسمی سازمان جهانی بهداشت در حال حاضر کل جمعیت جهان به سمت پیر شدن میرود و از اینرو این سازمان شعار روز جهانی بهداشت در سال 2012 را «زندگی سالم، طول عمر بیشتر» اعلام کرده و از مسئولان سلامت همه کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه که دارای جمعیت سالمندی بیشتری هستند خواسته تا برنامهریزیهای مراقبتی و بهداشتی خود را به این اولویت بهداشتی اختصاص دهند.
اما چه چالشهایی پیش روی سالمندان که در آیندهای نه چندان دور یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل میدهند، قرار دارد؟ متأسفانه بهدلیل عدمآگاهی از چگونگی داشتن یک زندگی سالم، از جمله توجه به تغذیه صحیح، داشتن تحرک بدنی سالم، دوری از عادات مضر از جمله سیگار کشیدن، ضرورت انجام چکاپهای به موقع و مستمر، داشتن خواب مناسب و کافی، اختصاص زمان برای اوقات فراغت و داشتن روحیه شاد و دیگر مسائل، موجب شده که بیماریهای سالمندان نیز بیشتر شود بهنحوی که اکثر سالمندان کشور از بیماریهایی مانند پوکی استخوان، فشارخون بالا و بیماریهای قلبی و عروقی رنج میبرند که به گفته مسئولان بهداشتی کشورمان اگر از هماکنون برنامهریزی برای پیشگیری از ناتوانیها در سالمندان صورت نگیرد، در آینده با تعداد زیادی افراد سالمند ناتوان روبهرو میشویم که بار بیماری و هزینههای درمانی زیادی را بر بیمهها تحمیل میکنند.
از سوی دیگر با توجه به پیشینه اسلامی و فرهنگی کشورمان، وضعیت سالمندان در کشور از جنبه مهم دیگری قابل بررسی است و آن موضوع «کرامت و عزت اجتماعی» سالمندان و توجه به نیازهای روانی و معنوی آنهاست؛ به عبارتی ارتقای سلامت سالمندان الزاما با مراقبت از بیماریهای آنان فراهم نمیشود بلکه پرداخت به تمامی ابعاد زندگی و رفتاری از مهمترین برنامههاست.
آنچه مسلم است امروز توانمندسازی سالمندان از طریق خودمراقبتی یکی از بهترین توصیهها برای ارتقای سطح سلامتی این گروه سنی است و توجه به ابعاد روحی و روانی در کنار سایر عوامل از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حال که امسال سازمان جهانی بهداشت مقوله سلامت سالمندی را مورد توجه برنامههای بهداشتی کشورها قرار داده، فرصتی است تا مسئولان سلامت کشور با همکاری سازمانها و دستگاههای ذیربط با ارائه آموزشهای همگانی علاوه بر ارتقای سلامت جسمانی برای ارتقای فرهنگ ارجگذاری معنوی به سالمند، برنامهریزیهای لازم را برای تحقق شعار «زندگی سالم، طول عمر بیشتر» فراهم آورند، چرا که قطار زندگی همه افراد جامعه از این ایستگاه خواهد گذشت.