وقتی سخن از کودک آزاری به میان میآید، اغلب ما فکر میکنیم رفتاری که با کودک خود داریم کودک آزاری نیست چرا که ما واقعا قصد آزار و اذیت کودک خود را نداریم بلکه هدف ما تربیت اوست. زمانی اقدام به کتکزدن یا ناسزاگویی به فرزندمان میکنیم ما یک کودک آزاریم. به هر دلیلی که این عمل صورت گیرد، چه با هدف تربیت کودک، چه بهعلت از دست دادن تحمل و چه به عمد؛ کودک آزاری محسوب میشود.
کودکآزاری به هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثاری ماندگار در وجود یک کودک شود گفته میشود. کودکآزاری هم محروم کردن کودک از محبت است و هم سوزاندن تنش با سیگار، کودکآزاری هم محرومکردن او از حق تحصیل است و هم شکستن استخوانش، کودک آزاری هم حبس کودک در اتاقش است و هم سیاه کردن بدن او زیرشلاق. کودکآزاری مجموعهای از رفتارهاست که در کنج خانهها صورت میگیرد و کسی از آن باخبر نمیشود. کودکآزاری مختص یک قشر یا یک محل نیست بلکه پدیدهای جهانشمول است! پدیدهای که فقیر و غنی، تحصیلکرده و بیسواد، شهری و روستایی نمیشناسد.
سامانه 123 اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی که تنها در تهران و چند شهر بزرگ کشور فعال است، روزانه حدود 04مورد کودکآزاری را ثبت و رسیدگی میکند. این آمارها تنها برای کودکآزاریهایی است که اطلاع داده شده است، نه همه کودکآزاریها؛ آنان که خوششانس بوده و توانستهاند به کمک سایرین به اورژانس اجتماعی، آزار خود را اطلاع دهند و یا پایشان به بیمارستان باز شده و مداوا شوند.
کودکان به اشکال مختلف جسمی، روانی، بیتوجهی، غفلت و سوءاستفاده مورد آزار قرار میگیرند. دلایل این امر نیز متعدد است؛ ناآگاهی والدین، مشکلات اقتصادی، اعتیاد، اختلالات روانی، مشکلات خانوادگی، مشکلات کودکان و... از جمله عمدهترین موارد است. اما برای پیشگیری از کودک آزاری همه مسئولیم؛ از نهادهای دولتی و غیردولتی تا مجلس، قوه قضاییه و خانواده. در این امر نقش سازمان بهزیستی همانقدر اهمیت دارد که نقش یک شاهد کودکآزاری.
اما نکته آنجاست که بیشترین کودکآزاریها در خانوادهها انجام میشود و اگر ما مخالف کودکآزاری هستیم باید نخست از خود شروع کنیم و در این امر نقش دقت در ازدواج و تشکیل خانواده همانقدر مهم است که توجه به شمار مناسب فرزندان. سعی کنیم آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوههای مناسب رفتار با آنان را افزایش دهیم.
مسئولیتهای خود را بهعنوان پدر و مادر نسبت به کودکان بشناسیم و بپذیریم که کاری که انجام میدهیم وظیفه است و اگر ضعفی در انجام وظیفه داریم نباید کودکمان را سرکوب کنیم.
اگر فشارهای عصبی و مشکلات کاری داریم تقصیر فرزندمان نیست و بدانیم ما به خواست او، پدر و مادرش نشدهایم اما او به خواست ما فرزندمان شده است.