بعد از ظهر هفتمین روز فروردین، پیکر نیمه جان زن میانسالی که بهشدت دچار سوختگی شده بود به بیمارستانی در اصفهان انتقال یافت و تلاش پزشکان برای نجات جان او آغاز شد. زن میانسال بهدلیل 95درصد سوختگی روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داد اما پیش از مرگ جملاتی را به زبان آورد که خبر از جنایتی هولناک میداد. او گفت زمانی که در خانه تنها بوده، پسر جوان وی که معتاد به شیشه است روی او بنزین پاشیده و بعد از آتش زدن وی از خانه گریخته است. با اظهارات این زن، ماجرا به پلیس گزارش شد و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی اصفهان تحقیقات درخصوص این پرونده را آغاز کردند.
ماموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و متوجه شدند که عامل این جنایت پسر 26 ساله خانواده به نام سیامک است. پدر سیامک در تحقیقات به ماموران گفت: سیامک سالهاست که به شیشه و حشیش اعتیاد دارد، همین مسئله باعث شده که او فردی پرخاشگر شود و همیشه در خانه با اعضای خانواده درگیر میشد. از آنجا که در تعطیلات نوروز، اقوام و آشنایان به ما سر میزدند، تصمیم گرفتیم برای سیامک خانهای جداگانه اجاره کنیم تا رفتار او در خانه باعث ناراحتی میهمانها نشود اما صبح هفتمین روز فروردین، او به خانه آمد و شروع به سر و صدا کرد.
سیامک پس از درگیری با اعضای خانواده، خانه را ترک کرد و ما تصور میکردیم که او به خانهای که برایش اجاره کرده بودیم برگشته اما وی چند ساعت بعد درحالیکه فقط مادرش در خانه بود به خانه برگشته و با ریختن بنزین در خانه، آنجا را آتش زده و باعث این جنایت شده است. با این اطلاعات دستور بازداشت جوان شیشهای صادر شد اما وی پس از جنایت بدون برجا گذاشتن ردی از خود ناپدید شده بود.
روز بعد درحالیکه تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت به ماموران خبر رسید که سیامک در محل زندگیاش دیده شده است. بنابراین تیمی از کارآگاهان راهی آنجا شدند و جوان جنایتکار را دستگیر کردند. در بازرسی بدنی سیامک یک قبضه چاقو و مقداری خاک در جیبهایش کشف شد و او در بازجوییها علاوه بر قتل مادرش مدعی شد که قصد داشته پدرش و دامادشان را هم به قتل برساند که پیش از اجرای نقشهاش دستگیر شده است.
سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان، با بیان این خبر به همشهری گفت: بعد از اعترافات هولناک جوان شیشهای، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.
گفتوگو با جوان شیشهای
سیامک جوانی 26 ساله است که به گفته خودش از 14 سالگی به مصرف موادمخدر اعتیاد پیدا کرده است. او ادعا میکند که به خاطر توهم، نقشه قتل اعضای خانوادهاش را طرح کرده و قصد داشته پدر و دامادشان را هم قربانی کند.
- چه موادی مصرف میکنی؟
حالا چند روزی است که ترک کردهام اما قبلا همه نوع مواد را امتحان کردهام؛ از حشیش و تریاک و هروئین گرفته تا شیشه.
- چرا تصمیم گرفتی ترک کنی؟
چون داشتم دیوانه میشدم. شیشه و حشیش مرا به مرز جنون رسانده بود. حتی قبلا هم یک بار بهدلیل اینکه داشتم دیوانه میشدم، مواد را کنار گذاشتم اما دوباره مصرف آن را از سر گرفتم.
- چطور شد که احساس جنون کردی؟
توهمات زیادی به سراغم میآمد. چند سال قبل در یک کارگاه تولیدی کار میکردم. یک روز صاحبکارم گفت که اخراجم و من حدس زدم که همکارم مرا لو داده و دلیل اخراج من از کارگاه اوست. به همین دلیل تصمیم گرفتم وی را به قتل برسانم. آن روز با او که جوانی افغانی است درگیر شدم و با آچار محکم به سرش کوبیدم. او هم شکایت کرد و من به زندان افتادم. آنجا بود که متوجه شدم صاحبکارم به خاطر اعتیادم مرا اخراج کرده است.
- چرا نقشه قتل اعضای خانوادهات را طرح کردی؟
وقتی بهدلیل درگیری با کارگر افغانی به زندان افتادم، پدر و دامادمان هیچ تلاشی برای آزادی من نکردند. دوباره توهم به سراغم آمد و احساس میکردم که آنها طرفدار آن کارگر افغانی هستند، حتی احساس میکردم که آنها از وی خواستهاند از من شکایت کند و مرا به زندان بیندازد، برای همین از آنها کینه به دل گرفتم. این کینه وقتی بیشتر شد که مدتی قبل، اعضای خانوادهام خانهای برای من اجاره کردند و گفتند که از این به بعد باید آنجا زندگی کنم. توهم شیشه باعث شده بود که فکر کنم پدر و مادرم، پدر و مادر واقعی من نیستند.
این توهمات آنقدر شدید شد که تصور میکردم آنها بلایی بر سر پدر و مادر واقعی من آوردهاند و مرا از آنها دزدیدهاند. بعد هم برایم خانهای جدا اجاره کردهاند تا بدون من در آنجا جشن بگیرند. یک روز که حسابی شیشه مصرف کرده بودم، احساس کردم که اعضای خانوادهام در یکی از جشنهایشان، همان کارگر افغانی را که باعث شد من به زندان بیفتم دعوت کردهاند و به همین دلیل تصمیم گرفتم همه آنها را به قتل برسانم.
- برای این کار چه نقشهای کشیدی؟
روز حادثه بعد از درگیری با اعضای خانوادهام به پمپ بنزین رفتم و یک گالن بنزین خریدم. بعد به خانه برگشتم. مادرم تنها بود. داخل اتاق بنزین ریختم و آنجا را آتش زدم. بعد از فرار از آنجا، یک چاقو خریدم تا بقیه را هم به قتل برسانم. صبح روز بعد از حادثه، کمی خاک داخل جیبم ریختم و به محل زندگیام برگشتم. تصور میکردم که همسایهها به محض دیدن من، ماجرا را به پدرم اطلاع میدهند. تصمیم داشتم وقتی پدرم از خانه خارج شد، ابتدا کمی خاک داخل چشمهایش بپاشم و بعد او را به قتل برسانم و سپس به سراغ دامادمان بروم اما پلیس رسید و من دستگیر شدم.
- چند وقت است که مواد مصرف میکنی؟
اولین بار 14 سالم بود که با دوستانم پای بساط نشستم. ابتدا حشیش مصرف میکردم اما همه نوع مواد دیگر را هم امتحان کردم. از چند سال قبل هم فقط شیشه مصرف میکردم و همه اینها باعث شده بود که احساس جنون کنم. خیلی وقتها توهمات عجیب و غریبی به سراغم میآمد و باعث میشد که مدام در خانه با همه درگیر شوم و سرو صدا کنم و فریاد بزنم.
- از اینکه دست به چنین جنایتی زدهای، پشیمان نیستی؟
چرا. برای همین است که تصمیم گرفتهام مواد را ترک کنم. اگر اعتیاد را ترک نکنم، دیوانه میشوم.
جنایت در توهم
مصرف ماده مخدر شیشه باعث ارتکاب جرائمی مانند قتل بر اثر توهم و سوءظن، جرائم خشن و تجاوز به عنف از سوی فرد معتاد میشود. دکتر محمدرضا قدیرزاده، کارشناس اعتیاد سازمان پزشکی قانونی کشور میگوید: ماده مخدر شیشه یک ماده محرک و از خانواده آمفتامینهاست و علاوه بر اینکه اعتیادآور است بهشدت فرد مصرفکننده را دچار وابستگی فکری و روانی میکند. این ماده مخدر تاثیر مستقیمی روی سیستم عصبی فرد دارد.
وی ادامه میدهد: متاسفانه مصرف شیشه در وهله اول با تجربههای بسیار لذتبخشی همراه است، بهصورتی که شخص اعتقاد پیدا میکند که میتواند کنترل شده مواد را مصرف کند و از تجربههای لذتبخش آن بهرهمند شود. این ماده مخدر باعث افزایش سطح هوشیاری میشود و در جوانان با افزایش ساعت بیداری، افزایش تحرک و کاهش اشتها همراه است. ممکن است برخی از افراد برای لاغری از آن استفاده کنند که این موضوع بیشتر در آرایشگاههای زنانه دیده شده است.
این کارشناس ادامه میدهد: فرد پس از مصرف دچار غلیان شدید و زودگذر احساسات شده که در مواقعی با نوعی تجربه حالت معنوی همراه است که این موضوع باعث شده در عرفانهای کاذب از آن استفاده شود. دکتر قدیرزاده خاطرنشان میکند: هورمون دوپامین در بخشی از مغز وجود دارد که کنترلکننده احساس لذت است. فرد پس از مصرف شیشه احساس لذت وصف ناشدنی دارد که در مصرفهای بعدی این احساس کمتر میشود.
با تخلیه کامل دوپامین فرد احساس لذت را از دست میدهد. به همین خاطر فرد معتاد پس از مصرف طولانی دچار حالت افسردگی و عدمکنترل احساس لذت در زندگی میشود. مصرف این ماده مخدر ابتدا باعث افزایش هوشیاری و انرژی، کاهش نیاز به خواب و افزایش تمرکز میشود اما با ادامه مصرف، فرد دچار فشار خون، زخمهای بدن، تحلیل رفتن بافت، لاغری، خرابی دندان و لثه و آسیبهای قلبی، رفتار تکانهای و ناگهانی، پرخاشگری و بیقراری، بد بینی شدید بهخصوص به خانواده، توهم و هذیان و گوشهگیری میشود.