کارشناسان با تاکید بر اینکه طرح افزایش اراضی زیرکشت مغایر با توسعه پایدار کشاورزی است از رئیسجمهور خواستهاند اجازه ندهد چنین طرحی به اجرا در آید.دکتر مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس برجسته محیطزیست، درگفتوگو با همشهری با تاکید بر اینکه هیچ کارشناسی با توسعه کشاورزی مخالف نیست، تصریح کرد: از 165 میلیون هکتار اراضی کشور فقط 18 میلیون هکتار مستعد کشاورزی است که 12 میلیون هکتار بهصورت دیم و 6 میلیون هکتار بهصورت آبی تحت کشت قرار دارد. وی افزود: بررسیها نشان میدهد بیش از یک میلیون اراضی حاصلخیز قربانی ساخت وساز شده و یک میلیون هکتار هم بهدلیل شیوههای غلط آبیاری به اراضی شور و ماندابی تبدیل شده و قابلیت کشت و زرع را از دست داده است؛ روندی که همچنان ادامه دارد. با این وصف افزودن 2 میلیون هکتار اراضی جدید به اراضی کشاورزی چه توجیه کارشناسی دارد؟ ما از یک طرف اراضی حاصلخیزمان را نابود میکنیم و از طرف دیگر میخواهیم زمینهایی را که قابلیت کشاورزی ندارند زیرکشت ببریم. آیا بهتر نیست به جای افزودن به اراضی کشاورزی، مانع توسعه شهرها در حاشیه شویم و اجازه ندهیم بیش از این اراضی حاصلخیز تبدیل به ساخت و ساز شود همچنانکه در شمال کشور روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی به ویلا رشدی شتابناک دارد.
باقرزاده کریمی، با اشاره به اینکه شهرها بهصورت سنتی در جلگهها که حاصلخیزترین اراضی است شکل گرفته و این درحالی است که روزبهروز بر مساحت شهرها افزوده و در نتیجه از وسعت اراضی مستعد کشت کاسته میشود، گفت: برای نمونه مساحت شهر خوی طی 35سال گذشته دو برابر شده است. این افزایش مساحت به معنای کاهش اراضی کشاورزی این منطقه است. متأسفانه حاصلخیزترین اراضی ما زیرساخت و ساز شهرها نابود شده است کمااینکه روزگاری دشتهای وسیع حاصلخیزی در اطراف تهران از جمله در شهر ری، ورامین و شهریار زیرکشت بود اما اینک بخش عمدهای از این اراضی تبدیل به ساختمان و سازههای شهری شده است. براین اساس اگر میخواهیم به سمت توسعه کشاورزی گام برداریم ضروری است به سمت توسعه کیفی حرکت کنیم نه توسعه کمی. ضمن آنکه در وضعیت فعلی راندمان آبیاری 25 درصد است توسعه اراضی کشاورزی هیچ توجیهی ندارد.
این کارشناس محیطزیست در ادامه گفت: اینکه گفته میشود اراضی منابع طبیعی را تبدیل به اراضی کشاورزی میکنیم این طرح یک طرح کاملا غیرکارشناسی است زیرا اراضی منابع طبیعی در عرصههای شیبدار واقع شده و از آنجایی که در اراضی شیبدار، خاکی شکل نگرفته است عمق خاک حداکثر 5 تا 10 سانتیمتر است که برای کشاورزی مناسب نیست. اگر بخواهیم در این اراضی گندم بکاریم اگرباران ببارد گندم داریم اما اگر باران نبارد گندمی وجود نخواهد داشت ضمن آنکه هنگام بارندگی در این سطوح بهعلت آنکه خاکی برای حفاظت وجود ندارد سیلاب ایجاد میشود.
وی درباره افزودن 2 میلیون هکتار به اراضی زیرکشت گفت: ضمن احترام به همه کسانی که برای ارتقای کشور تلاش میکنند بهنظر میرسد آن دسته از مشاورانی که چنین طرحهایی را به ریاست محترم جمهوری میدهند هیچ آشنایی با مقوله توسعه پایدار در بخش کشاورزی ندارند یا بهصورت جهت دار مسئله را به سمت فنسالاری سدسازی هدایت میکنند.
باقرزاده با تاکید بر اینکه همه کارشناسان خدوم با توسعه موافقند یادآور شد: لازم نیست رئیسجمهور همه طرحها را مطالعه کنند بلکه این بهعهده کارشناسان و متخصصان است که با مشاوره درست، طرحهای مبتنی بر مصالح کشور و همسو با توسعه پایدار را به رئیسجمهور ارائه دهند.
وی گفت: اگر چنین طرحی اجرا بشود چطور میتوان انتظار داشت که استان کهگیلویه و بویراحمد حقابه کارون را برای پایین دست خوزستان رها کند؟ بدیهی است که مسئولان این استان با استناد به گفته رئیسجمهور مبنی بر افزایش 2 میلیون هکتار اراضی کشاورزی خواهند گفت، سهم استان ما از 2میلیون هکتار، 200 هزار هکتار است، ما هم آب داریم و هم زمین، چه کسی میخواهد مانع ما شود؟ براین اساس، اگر واقعا به توسعه پایدار منابع طبیعی فکر میکنیم باید هر طرحی در این زمینه با جامع نگری همراه باشد.
وی تصریح کرد: اگر قرار است در بخش کشاورزی توسعهای در کار باشد تنها راه دستیابی به آن، توسعه کیفی است زیرا در وضعیت فعلی کشاورزی ما با کمترین بهرهوری کار میکند. بنابراین، واجبترین کار ارتقای بهرهوری بخش کشاورزی در همه زمینهها اعم از کاشت، داشت، برداشت، حمل و نقل، بازاریابی و فروش است و باید در این زمینهها سرمایهگذاری کنیم؛ زیرا در حال حاضر، ما بهترین محصولات مان را بهدلیل ضعف در حمل و نقل و نگهداری و عرضه از دست میدهیم. این موارد اگر ارتقا داده شود هم اشتغالزاست و هم وابستگی کمتری به آب و خاک دارد. دکتر هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران هم در این باره به همشهری گفت: افزودن 2 میلیون هکتار به اراضی کشاورزی تنها درصورتی موفق است که مبتنی بر پایش طرحهای قبلی باشد.
وی افزود: اگر میخواهند کشاورزی را توسعه بدهند عرصههای قابل توجهی وجود دارد که سالیان سال روی آنها کشت و زرع شده اما امروز به دلایل مختلف از جمله بالا بودن دستمزد، کاربری خود را از دست دادهاند زیرا کشاورزان توانایی ادامه کار روی این اراضی را ندارند. برای نمونه کشاورزان در مناطق شمالی کشور به دلیل نداشتن استطاعت مالی، در عرصههای قابل توجهی، کشاورزی را رها کرده و این عرصهها رفتهرفته تبدیل به ویلا میشود. با وجود این موارد چگونه میخواهیم 2 میلیون هکتار از اراضی منابع طبیعی را آن هم تحت عنوان توسعه تبدیل به اراضی کشاورزی کنیم؟
کیا دلیری در پایان گفت: حداقل انتظار آن است که اسامی کارشناسانی که چنین طرحی را مطرح کرده و دنبال میکنند اعلام کنند زیرا هیچیک از اعضای تشکلهای منابع طبیعی اعم از انجمن مرتعداران، جامعه جنگلبانی ایران و انجمن علمی جنگلبانی از این طرح خبر ندارند.