تحقق شوراها در سالهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ممکن نشد چراکه استانهای غربی و جنوبغربی کشور درگیر جنگ تحمیلی بودند. از همین رو مردم نیز از حدود یک دهه بعد از پایان جنگ نقش جدیدی را در مقابل خود دیدند تا بدینوسیله نمایندگان خود را برای اداره شهرها انتخاب کنند.
تجربه تشکیل 3دوره شوراهای شهر در گوشه و کنار کشور نشان میدهد واگذاری وظایف تا چه اندازه میتواند در رشد و توسعه شهرها تأثیرگذار باشد. این در حالی است که هنوز مبحث مهم مدیریت یکپارچه شهری محقق نشده است. مدیریت یکپارچه شهری همانطور که از نامش پیداست جلوگیری از موازیکاری و اقدامات پراکنده و بدون هماهنگی را دنبال میکند. نتایج مدیریت یکپارچه شهری نیز از سالها قبل در کشورهای توسعه یافته مشاهده شده است و حالا نوبت آن است تا قانونگذاران به این مهم توجه ویژه داشته باشند. در ادامه نوشتههای روسای شورای شهر برخی از کلانشهرهای کشور را میخوانید.
شوراها باید تخصصیتر باشند
ابتدا باید مطرح کنم که شوراها هنوز نتوانستهاند به جایگاهی که بهعنوان پارلمان محلی برای آنها تعریف شده برسند. دلیل هم این است که متأسفانه مدیریت واحد شهری هنوز در کشور ما محقق نشده است. البته برخی نیز مطرح میکنند که شوراهای شهر در اداره شهرها نباید تبدیل به شوراهای شهرداری شوند. این در حالی است که من معتقدم این مسئلهای نیست و مشکلی ایجاد نمیکند. مسئله مهم این است که شهرداریها باید تمام امور شهر و خدمات مربوطه را در اختیار داشته باشند. این موردی است که در شهرهای توسعه یافته نیز صورت گرفته و شوراهای شهر بر شهرداریها نظارت میکنند و تمام امور از جمله راهنمایی و رانندگی، آب، برق و... را بر عهده دارند. دولت هم اگر خدماتی چون آب، برق و گاز را تا دروازههای شهر تأمین کرده، از آنجا به بعد توزیع، نگهداری و دیگر موارد بر عهده شهرداریهاست. در کشور ما هنوز این اتفاق نیفتاده و شوراها جایگاه خود را نیافتهاند.
اما درباره عملکرد شوراها و جایگاه فعلی آنها نیز باید تأکید کنم که با توجه به کمبودهایی که عرض کردم شوراها بسیار موفق عمل کردهاند. در ارتباط با این موضوع پیشنهاد میکنم 2مورد توسط کارشناسان بررسی شود: مورد اول اینکه بودجه عمرانی شهرداری شهرها را در مدت 13سال گذشته از زمان تشکیل شوراها، بررسی کنند و مورد دوم نیز میزان خدمات و عمران شهری که در کلانشهرها و شهرهای کوچک ایجاد شده را بررسی کنند. این خدمات با وجود مشکلاتی که شوراها با آنها روبهرو بودهاند ارائه شده است.
درباره کاستیهای شوراها نیز باید بگویم که بهتر است شوراها تخصصیتر و قویتر شکل بگیرند. در برخی مواقع میبینیم افرادی که نامزد حضور در شوراهای شهر شدهاند شاید تخصص لازم را نداشته و بهطور کلی شناخت لازم از منافع شهر را ندارند و بهطور کلی نمیتوانند در اداره شهر موفق عمل کنند. این یک کاستی برای شورای شهر است. البته در شهرهای توسعه یافته این گروههای سیاسی هستند که افرادی را گزینش کرده و مردم آنها را انتخاب میکنند. به همین دلیل هم گروههای سیاسی افراد متخصص و دانشآموخته در این حوزه را به جامعه معرفی میکنند و به همین ترتیب افراد آشنا به حوزه شهر وارد شوراها میشوند اما متأسفانه در کشور ما این طور نیست و میبینیم که افراد مختلف با سطوح تحصیلی مختلف در این عرصه حضور پیدا میکنند و بهنظر من این از ایرادات شوراهاست. اعضای شوراهای شهر باید دارای تجربههای مدیریت شهری باشند. واقعیت این است که حضور در شوراها و ورود به آنها غیرسیاسی نیست، اما بعد از ورود اعضا، ادامه کار به هیچ وجه سیاسی نیست ولی باید این را هم قبول کرد که ورود به شورای شهر بستری سیاسی است و این گروهها هستند که نامزد ورود به شورا را معرفی میکنند.
حجتالاسلام سیدمحمد آتشزر رئیس شورای اسلامی شهر قم
کمک رسانهها به تحقق مدیریت یکپارچه شهری
یکی از مباحث مهم قانون اساسی در کشور ما مواد مربوط به اصل شوراهاست. اگر به مذاکرات خبرگان هم مراجعه کنیم میبینیم در اصول 6 و 7 قانون اساسی این امر آمده است که مباحث اجرایی کشور با انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای شهر بر مبنای اتکا بهنظر مردم صورت میگیرد. در اصل هفتم نیز آمده است که هرگونه تصمیمگیری با مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهرهاست. در نتیجه میبینیم زمانی که قانون اساسی این کشور تدوین شده امور اجرایی خرد به شوراها و امور اجرایی کلان به دولت سپرده شده است.
البته وقوع 8سال جنگ تحمیلی موجب شد تا بخش واگذاری امور به شوراها بهدلیل درگیر بودن چند استان در جریان جنگ محقق نشود. پس از جنگ بود که بحث شوراها مطرح شد و سپس در سال78 این امر نیز روی داد. در همان سال باید 23وظیفه به شوراهای شهر واگذار میشد که از آن زمان تاکنون این امر نیز روی نداده است. الان هم میبینیم هیچ انگیزهای وجود ندارد تا یک مسئول دولتی کار خود را که همان تصدیگری است به شورا واگذار کند. اگر شوراها تشکیل نمیشدند و اداره شهرها همچنان در اختیار وزارت کشور و دیگر نهادهای دولتی قرار داشت حتی یک پنجم کارهایی که الان در کلانشهرها و حتی شهرهای کوچک انجام شده است، محقق نمیشد.
از همینرو است که باید یقین داشته باشیم نقش شوراها در توسعه شهری انکارناپذیر است. این مورد را نیز با توجه به تجربه سابقه کار دولتیای که دارم میگویم. کار در شورا مزیتهایی دارد که در کار دولتی هرگز وجود ندارد. کار در شورا سریعتر انجام شده، هزینه آن پایین است، ضمن اینکه همه کارها سر جای خود انجام شده و از امکانات بالقوه شهر به نحو مطلوب استفاده میشود. در اصفهان نیز بالای 80درصد ظرفیتها استفاده شده و روز به روز هم بهتر میشود اما میبینیم که خدمات ارائه شده از سوی دولت در شهر هر روز با مشکلات بیشتری مواجه میشود. البته دولت نیز در نهایت باید این وظایف را به شوراها واگذار کند. برای این امر رسانهها هم باید دست به کار شده و زیرساختها را فراهم کنند. همچنین امیدواریم نمایندگانی نیز به مجلس نهم راه پیدا کنند که روند واگذاری امور به شوراها را با جدیت بیشتری دنبال کنند و در آینده نیز رئیسجمهوری انتخاب شود که به تفکر مدیریت یکپارچه شهری اعتقاد داشته باشد.
عباس حاجرسولیها رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان
شوراها، منتخبان و معتمدان مردم
شهرها روز به روز در حال توسعه و گسترش هستند و شهرداریها برای بقای خود باید هزینهها را تأمین کنند. هزینه اداره شهر هم اگر مشارکت مردم نباشد با مشکل مواجه میشود.
از سوی دیگر دولت هم طبق قانون، محلی برای درآمدهای شهری تعیین نکرده است. در نتیجه شهرداریها باید برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود اقدام کنند. در این حالت شوراها بهعنوان یک ناظر مهم وارد کار میشوند؛ یعنی مردم با انتخاب اعضای شورای شهر که بر کار شهرداری نظارت دارد درباره این امر مطمئن هستند که هزینههای پرداختی از سوی آنها برای اداره شهر به درستی مصرف میشود. شورای شهر اولویتها را برای شهرداریها مشخص میکند تا کارها بهتر صورت بگیرد. شوراها اعضای منتخب مردم هستند که مردم نیز آنها را قبول دارند و این نخستین گام برای افزایش مشارکت مردم در اداره شهرهاست.
اما عملکرد شوراها در 13سال گذشته با توجه به ظرفیتی که در اختیار آنها قرار داده شده بسیار قابل توجه بوده است. اگر چه ممکن است در برخی شهرها نیز با فراز و نشیبهایی روبهرو بوده باشد. البته میتوانیم ظرفیتهای بیشتری در شوراها داشته باشیم که بهدلیل برخی محدودیتهای قانونی از آنها استفاده نمیشود. در برابر این مسئله مهمترین مورد این است که 7 اصل از قانون اساسی متعلق به شوراهاست؛ یعنی شوراها بهعنوان یکی از ارکان مدیریت شهرها در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند. متأسفانه در سالهای گذشته آن طور که باید در راه تحقق بحث مدیریت شهری اقدام نشده است؛ یعنی میتوان از ظرفیت شوراها استفاده کرد. امیدواریم در سالهای آتی دستاندرکاران بیشتر به این مسئله توجه کنند.
هر شهری ویژگیهای خاص خود را دارد و اگر مسائل مربوط به هر شهر به مدیران محلی سپرده شود آنها بسیار خوب میتوانند عمل کنند تا اینکه نسخه واحدی در وزارتخانهای تهیه شده و برای تمام شهرهای کشور ارسال شود. واگذاری کار مردم به خود مردم تجربهای جهانی است و سالهاست که کشورهای توسعه یافته از این موضوع نفع میبرند؛ یعنی هزینه را از مردم دریافت کرده و در مقابل آن تمام خدمات را نیزبه آنها اختصاص میدهند. نکته دیگری که جا دارد به آن اشاره کنم این است که سال آینده انتخابات شوراها برگزار خواهد شد. با توجه به همین مسئله هم تعداد اعضای شورای شهر مشهد از 11نفر به 25نفر خواهد رسید. اگر همراه با این افزایش تعداد اعضا، افزایش کار و ماموریت را نداشته باشیم اتفاقی روی نخواهد داد. باید برای این مسئله نیز فکری کرد تا مشکلی به وجود نیاید.
عباس شیرمحمدی رئیس شورای اسلامی شهر مشهد