درست در یکی از اداریترین و تجاریترین مناطق تهران قرار گرفته است و ترافیکی که ایجاد میکند، تمام مناطق اطرافش را تحتالشعاع قرار میدهد. فضایش برای کار دیگری طراحی شده است و کلی پله و ستون و طبقه و زاویه دارد. علاوه بر این، قسمت بزرگترش، یعنی شبستان، برای همه ناشران، حتی فقط ناشران عمومی هم کوچک است و همین سبب شده غرفهها کوچک شوند و حرکت مردم سخت باشد. البته سرپوشیدهبودن فضا را شلوغتر هم نشان میدهد و عملا اندکی تردد در شبستان، آن قدر خستهتان میکند که ناخودآگاه دلتان بخواهد زودتر به خانه برگردید.
از همه اینها گذشته، شبستان تهویه درست و حسابی ندارد. آخر قرار نبوده این همه آدم و کتاب در آن باشند و با کفشهایشان گردوخاک بلند کنند. این فضا را چطور میتوان تهویه کرد؟ روشن است که وقتی مثلا 1500ناشر چسبیده به هم کتابهایشان را به نمایش میگذارند و 150هزار نفر هم حرفزنان و پا کشان و دستافشان تماشایشان میکنند، چه فضایی ایجاد و چه غوغایی به پا میشود.اما اینکه میگویند مصلای امامخمینی(ره) برای برگزاری نمایشگاه کتاب مناسب نیست، یک دلیلش هم جایابی ناشران است. کافی است به نقشه نمایشگاه نگاهی بیندازیم تا روشن شود مسئولان برگزاری برای جا دادن به همه آنها که باید در نمایشگاه باشند با چه مشکلاتی روبهرو بودهاند؛ بهعنوان نمونه سالنهای بخشهای ویژه نمایشگاه امسال هر کدام در یک سر مصلی قرار گرفتهاند؛ سالن بیداری اسلامی در جنوب، ربع قرن جهاد فرهنگی در ضلع شرقی و سالن ویژه یاس در قسمت شمالی مصلی؛ هر سه سالن هم البته خارج از مصلی و در فضایی کاملا دور از جریان اصلی نمایشگاه. البته از این سه، مسئولان سالن بیداری اسلامی را در مسیر ورودی جنوب مصلی قرار دادهاند تا دستکم آنها که از خیابان بهشتی وارد میشوند، سر راهشان سری هم به این سالن بزنند.این ماجرا البته در مورد همه بخشهای نمایشگاه صادق است.
مصلی با توجه به مهندسی ویژهاش، فضای یکپارچهای ندارد و همین باعث میشود با هر شکل و شیوه و ترفندی که باشد عملا نمایشگاه باز هم به مجموعالجزایری لابهلای ساختمانهای نیمهکاره پلههای مختلف و البته کم و بیش درخت تبدیل شود. در حالی که شاید مهمترین مسئله برای نمایشگاهی نظیر نمایشگاه کتاب که مهمترین ویژگیاش بازدیدکنندگانش است، فضای بزرگ و باز و یکپارچه باشد. این فضای یکپارچه که از یک سو آغاز و به سوی دیگری ختم میشود، ساختار عمومی نمایشگاههای اینچنینی است. در طول این مسیر هم طبیعتا لازم است امکانات رفاهی مناسب، از رستوران تا آبخوری، از دستشویی تا بوفههای مواد غذایی طراحی و ساخته شود.بیتوجه به اینکه این نقشه متعلق به مصلای تهران است، از نقشهاش میتوان دریافت که به هیچ روی این شرایط را ندارد و واقعا شاید فقط چون رئیس جمهور6 سال پیش دستور جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه از محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی را داد، مسئولان ارشاد در این سالها به این ماجرا تن دادهاند. جالب اینکه در این شش سال تقریبا هر سال قرار شده سال آخر برگزاری نمایشگاه در مصلی باشد. هر سال، به ویژه امسال که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگیاش، صراحتا و بهجد گفته بودند دوران نمایشگاه مصلی تمام شده است. البته همان موقع هم روشن بود که این اتفاق نمیافتد، چرا که تنها برای انتخاب محل ساخت نمایشگاه، چیزی در حدود 5 سال زمان صرف شد! البته 6 سال پیش وقتی که برای نخستین بار نمایشگاه با هر بدبختی و دعوایی که بود و حتی به قیمت تحریم ناشران و دعوای نمایندگان، به مصلی منتقل شد، خیلیها واقعا فکر میکردند دستبالا 2 سال در چنین محلی میتوان نمایشگاه را نگهداشت. برای همین هم همان موقع پروژه باغ کتاب شروع شد و حالا هم در آستانه افتتاح است.
6 سال پیش قرار بود باغ کتاب بهعنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب باشد. ضمن اینکه در طول سال هم محلی دائمی برای نمایشگاههای مختلف و دائمی باشد. به علاوه انواع و اقسام امکانات دیگر در باغ کتاب پیشبینی شده و به این شکل فضایی را فراهم میآورد که در طول سال فعالیتهای مرتبط با کتاب در آن انجام گیرد. برگزاری نمایشگاه کتاب تهران یکی از این فعالیتهاست و شاید میتوانست مهمترینش باشد اما معلوم نیست با چه هدفی و چرا مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در رأسشان بهمن دری با برگزاری نمایشگاه در باغکتاب مخالفت کردهاند. البته آنها «فضای کوچک» را بهعنوان دلیل مطرح کردهاند که علیاکبر اشعری، مدیر پروژه باغکتاب توضیح داد این فضا بسیار بزرگتر از مصلای فعلی است! اشعری 8 بهمن 90 گفت: گفته بودند مساحت پروژه باغکتاب 35هزار مترمربع است، در حالی که تنها ساختمان این پروژه 65هزار مترمربع مساحت دارد و این جدای از 110هزار مترمربعی است که بهعنوان زمین باغکتاب مورد استفاده این پروژه است.
اشعری درباره ظرفیت باغ کتاب هم گفت: همچنین گفته بودند عکسهای هوایی از باغکتاب تهیه کردهاند که نشان میدهد این پروژه ظرفیت نمایشگاه کتاب را ندارد. من واقعا نمیدانم عکسبرداری از بالا چه معجزهای میتواند بکند و به همین خاطر توصیهام به این دوستان آن است که کمی کارشناسانهتر درباره موضوعاتی در این حد دارای اهمیت صحبت کنند. اشعری همینطور همان موقع پرسش خوبی را طرح کرده بود: باغکتاب در درازمدت کارکرد نمایشگاه کتاب را تغییر خواهد داد؛ پاسخ به این سؤال که چرا مردم هر سال در یک مقطع 10روزه به نمایشگاه کتاب تهران هجوم میآورند، روشن است؛ چون جای دیگری با این وسعت در شهر وجود ندارد که هر نوع کتابی را بتوان آنجا تهیه کرد. باغ کتاب این امکان را برای همه روزهای سال و برای همه مردم به وجود خواهد آورد. سالی یک هفته یا 10روز یک نمایشگاه به نام نمایشگاه کتاب تهران قرار است برگزار شود و عاقلانه نیست که بودجه هنگفتی برای ساخت محلی دیگر در حالی که باغ کتاب در حال ساخت و روبه اتمام است، صرف شود.
با همه اینها مسئولان ارشاد همچنان در جستوجوی محل برای احداث نمایشگاه هستند و آنطور که بهعنوان آخرین گزینه گفته شده، قرار است مجتمع امام خمینی را (کنار بزرگراه همت) به نمایشگاه کتاب تبدیل کنند؛ پروژهای که تازه در افتتاحیه نمایشگاه امسال، وزیر ارشاد از رئیسجمهور خواست تا دستور زدن کلنگش را صادر کند. با این حساب دستکم تا 4سال دیگر، نمایشگاه همین جا خواهد ماند؛ یعنی محل موقت برگزاری نمایشگاه، دستکم 10سال میزبان آن خواهد بود!