او که امیدوار بود با پادرمیانی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، نشر چشمه بتواند در نمایشگاه کتاب حاضر شود با تأیید ممنوعیت حضور این ناشر در بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران توسط داریوش رضوانی، قائممقام و معاون اجرایی نمایشگاه کتاب، از عرضه تازهترین آثارش در نمایشگاه بیستوپنجم ناامید شده است.
- برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تا چه حد در رشد و توسعه چاپ و نشر کتاب در کشور مؤثر است؟
اردیبهشت یکی از بهترین ماهها برای ناشران است چراکه یک سال زحمت ناشر در 10روز میانی این ماه به ثمر مینشیند. تازهترین کتابهایش را در نمایشگاه به مردم عرضه میکند و امیدوار است که مخاطبش متناسب با نیاز و علاقهای که دارد کتابهایی را خریداری کرده و با خود به خانه ببرد. اما فکر میکنید برگزاری سالی یک بار نمایشگاه کتاب در 10روز کاری فشرده که مخاطبانش تمامی گروههای سنی و با سلیقههای مختلف هستند چقدر میتواند در افزایش سرانه مطالعه، هدفمند کردن آن و توسعه چاپ و نشر مؤثر باشد!شاید اگر به جای برگزاری سالی یک بار نمایشگاه بینالمللی کتاب، در طول سال شاهد برگزاری 4نمایشگاه تخصصی کتاب ویژه کودک و نوجوان، کتابهای عمومی، کتابهای دانشگاهی و کتابهای خارجی بودیم شرایط فرق میکرد و در آن شرایط میتوانستیم از تأثیرگذاری نمایشگاه صحبتها کنیم.
- تبدیل نمایشگاه بینالمللی کتاب به 4نمایشگاه چگونه میتواند به رشد چاپ و نشر و سرانه مطالعه کمک کند؟
قطعا شرایط بهتری را برای جذب مخاطب واقعی کتاب فراهم میکند و از طرف دیگر ناشر با خیال آسودهتری میتواند به تولید و نشر کتاب بپردازد چرا که میداند مخاطب واقعی او به نمایشگاه خواهد آمد. البته این اتفاق در شرایطی میافتد که 4 نمایشگاه بهصورت فصلی برگزار شود بهعنوان مثال نمایشگاه کتاب کودک در بهار، نمایشگاه کتابهای عمومی در تابستان، نمایشگاه کتابهای دانشگاهی و تخصصی در پاییز و نمایشگاه کتابهای خارجی در زمستان برگزار شود. در این صورت نمایشگاه در همه فصلها علاوه بر اینکه با حضور پرشور ناشران روبهرو خواهد شد، مخاطب خاص و حرفهای خود را خواهد داشت.از سوی دیگر مخاطب با ورود به نمایشگاه با یک فضای شلوغ - آن هم در مصلای تهران که برای این کار مناسب نیست- روبهرو نمیشود تا تمامی گروههای سنی را در آن یکجا ببیند؛ گروههای مختلفی از مخاطبان که برخی از آنها برای تهیه کتابهای مورد علاقهشان به نمایشگاه آمدهاند و برخی برای ملاقات با دوستان این فضا را انتخاب کردهاند. دستکم با این شیوه برگزاری نمایشگاه کمتر شاهد حضور مخاطبان غیرواقعی در نمایشگاهها خواهیم بود. در این سالها نمایشگاه به محل قدم زدن، تفریح و سود کردن غرفههای خوراکی و تنقلات تبدیل شده است. اگر پای صحبت این دوگروه بنشینید خواهید دید که سود غرفههای خوراکی در نمایشگاه از بسیاری از ناشران که امیدشان به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است، بیشتر است.از سوی دیگر با اجرای این طرح میتوان انتظار بهتری از نشستها و جلساتی که در حاشیه نمایشگاه برگزار میشود داشت. همانطور که میدانید غالب نشستهایی که در نمایشگاه برگزار میشود با حضور اندیشمندان، نویسندگان و اهالی قلم است اما وقتی به جایگاه مخاطبان این نشستها نگاه میکنیم بهجز تعداد معدودی خبرنگار و کارشناسانی که باید در نشستها حضور داشته باشند، تعداد انگشت شماری مخاطب علاقهمند به مباحث را میتوانیم ببینیم. به این ترتیب مباحث ارزشمندی که در این نشستها مطرح میشود به گوش مخاطب نمیرسد. اگر چه برخی از نشستها شانس پخش در تلویزیون و رادیو را پیدا میکنند و بالاخره به نوعی به گوش مخاطب میرسند اما این اتفاق برای تمامی نشستها و اندیشمندانی که در این نشستها حاضر میشوند، نمیافتد. به همین جهت بنده اعتقاد دارم با برگزاری نمایشگاههای تخصصی کتاب در سال، شاهد برگزاری نشستهای واقعی و هدفمندی خواهیم بود که دستکم مخاطبان جدی خود را دارند. مخاطبانی که میتوانند به برگزاری بهتر نشستها قوت ببخشند و با سؤالها و دیدگاههای خود مباحث مطرح شده را به چالش بکشانند.
- امسال ناشر کتابهایتان - چشمه- اجازه شرکت در نمایشگاه را ندارد، چه سرنوشتی در انتظار کتاب 3جلدی ادبیات مکتبخانه ایران وکتاب یکصد منظومه عاشقانه است؟
متأسفانه، این دو اثر که برای تدوین و آمادهسازی آنها زحمات زیادی کشیده شده بهدلیل تعلیق و عدم حضور نشرچشمه در نمایشگاه کتاب تهران، امکان حضور در این نمایشگاه و عرضه به مخاطبان را ندارد. ادبیات مکتبخانه ایران اثری است که در آن به بخش مغفول مانده ادبیات ایران پرداخته و تلاش کردم با خوانش متون ادبی مکتبخانهای، شمایی از وضعیت ادبی ایران در دوره قاجار را به مخاطب علاقهمند به این حوزه ارائه کنم. همینطور در کتاب یکصد منظومه عاشقانه ادب فارسی نیز تلاش کردم تحقیقی مفصل بر منظومههای عاشقانه داشته باشم که متأسفانه این اثر نیز به این دلیل که با همکاری نشر چشمه منتشر شده امکان حضور در نمایشگاه را ندارد؛ آثاری که برای نگارش و تدوین آنها تلاشهای شبانه روزیای در سالهای گذشته داشتهام.برگزاری نمایشگاه کتاب هر سال با چالشهایی روبهرو بوده است. گاهی بحث سر کوچک و بزرگی غرفهها بوده، گاه اول و آخر قرار گرفتن در جایگاه ناشران، ناشری را دل آزرده کرده و گاهی مثل امسال تعامل درستی میان مسئولین فرهنگی کشور و برخی از ناشران صورت نگرفته. بایدها و نبایدهایی وجود دارد که برخی از ناشران را محدود کرده و بیشک این محدودیتها در ذهن مخاطب عدماطمینان ایجاد میکند و در حضور او در نمایشگاه تأثیر میگذارد. ای کاش این محدودیتها برای کتاب و اهالی این حوزه وجود نداشته باشد. چرا باید در نمایشگاهی که سالی یکبار برگزار میشود بخشی از فرهنگ کشور حضور نداشته باشد و به خاطر سوءظنهایی که ممکن است شخصی باشد، حذف شود. بهنظرم این نگاه و ایجاد قواعد محدودکننده خوب نیست و در درازمدت آسیب زیادی به فرهنگ و ادبیات کشور وارد میکند. شاید وقت آن رسیده که به جای برگزاری نمایشگاه کتاب توسط وزارت ارشاد نهاد دیگری اجرای این پروژه بزرگ ملی را به دست گیرد.
- چه پیشنهادی برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران توسط نهادهای دیگر دارید؟
فکر میکنم به جای برگزاری نمایشگاه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهتر است اتحادیه ناشران این نمایشگاه را برگزار کند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب حامی مادی و معنوی این طرح پشتیبانیهای لازم را از نمایشگاه داشته باشد اما در نهایت تصمیمگیریها را به عهده اتحادیه ناشران بگذارد. چراکه هرچه برگزاری این نمایشگاه کمتر توسط نهادهای دولتی انجام شود، عواقب و حاشیههای کمتری را بهدنبال خود دارد. اردیبهشت بهار ناشران است. بیشتر ناشران به این ماه دلبستگی دارند چراکه حاصل زحمت ماهها تلاش خود را در این نمایشگاه به دست میآورند. پس جای آن دارد که مسئولین فرهنگی کشور با آنها همراهی و همیاری لازم را داشته باشند. امروز که قیمت کاغذ و متعاقب آن کتاب دو برابر شده است نباید انتظار داشت تعداد مخاطبان افزایش پیدا کند. بیشک از تعداد مخاطبان کتاب کاسته میشود. در این شرایط مسئولین امور فرهنگی کشور شایسته است دست ناشران و مخاطبان جدی کتاب را بگیرند. اگر چه حمایتهایی برای خرید کتاب از ناشران وجود دارد ولی آن هم چارچوب و ضوابط خاص خودش را دارد که شامل حال برخی از ناشران میشود.به هرحال نمایشگاه باید محل حضور ناشران حرفهای و اصیل باشد تا بتواند در جذب مخاطب و علاقهمندان به کتاب موفق عمل کند و امیدوارم که مسئولین وزارت ارشاد به جای تعلیق ناشران و برخوردهای دفعی، مأمن و پناهگاهی امن برای آنها باشند، نه اینکه آنها را از خود برانند و بهدنبال آن مخاطب کتاب را نیز آزرده کنند.