هیچگونه احترام و همدردی را از شهروندان عراقی نمیبینند و اکنون همه میدانند که آنها یک گروه تروریست هستند. در این میان یکی از منفورترین گروههای عراق یعنی حزب بعث اقدام به پشتیبانی از منافقین میکند. روابط این دو یک رابطه قدیمی است و به دوران حکومت صدام، زمانی که مقدرات ملت عراق در دست وی بود بازمیگردد. روابط تنگاتنگ بین منافقین و حزب بعث تا امروز نیز ادامه یافته است. اهداف مشترکی که در گذشته باعث نزدیکی این دو به هم شد باعث شده است تا در حال حاضر به یاری یکدیگر بشتابند.
مهمترین عاملی که باعث نزدیکی منافقین و بعثیها میشودویژگی منحصر بهفردشان در دشمنی با ایران است. اهداف مشترک بین منافقین و حزب بعث همیشه باعث همگرایی و نزدیکی آن دو شده است. همکاری میان مسعود رجوی و صدام تا بدانجا پیش رفت که ارتش به اصطلاح آزادیبخش ملی منافقین عنوان «ارتش ویژه صدام» را دریافت کرد و لیکن اکنون بعد از سقوط صدام، آنها یاور و همراه خود را در عراق از دست دادهاند و جنایتهایشان بیش از گذشته روشن شده است.
جز آنچه درباره علل نزدیکی میان مجاهدین خلق و بعثیها گفته شد میتوان بهعلت دیگری نیز اشاره کرد و آن دشمنی و ستیز با استمرار حکومت شیعیان در مسند قدرت عراق و بهویژه شخص نخستوزیر نوری المالکی است. باقیماندههای بعث تاب و توان دیدن اینکه شیعیان سهم اصلی را از حکومت- به دلیل قاعده اکثریت- از آن خود کردهاند، ندارند. آنها به این عادت کرده بودند که شیعیان همیشه زیردست و خود در رأس امور و حکومت باشند.
اما اکنون ورق برگشته و این سرنگونی برای بعثیها بسیار گران تمام شده است. منافقین نیز همانند بعثیها از به قدرت رسیدن شیعیان عراق به حکومت واهمه دارند. طی سالهایی که نوریالمالکی در رأس دولت عراق قرار دارد، فشارها برای اخراج منافقین از خاک این کشور افزایش چشمگیری یافته و این البته دقیقاً امری منطبق با تمامیت ارضی عراق و منافع ملی این کشور است. درواقع دولت عراق به خوبی فهمید که تنها راه برای پیشرفت و توسعه، اخراج تروریستها و مقابله با آنان و همکاری برای ایجاد یک منطقه امن و با ثبات است.
گرایش های ضدایرانی منافقین و مخالفتشان با افزایش قدرت شیعیان در عراق، آنها را در کنار حزب بعث و تروریسم قرار داده و البته این تروریسم منجر به تجدید توافقات قدیمی میان آنها شده است.