ممکن است افراد در این بین به نتایجی برسند که بعضا نادرست باشد یا علت اصلی اتفاق به شمار نرود اما به اشتباه آن را علت اصلی قلمداد کرده و با گام برداشتن در مسیری که به درستی انتخاب نشده دنبال حل مشکل باشند. کمبود سالنهای نمایش یکی از این بحرانهاست که البته هنوز مشخص نشده خود علت است یا معلول. برای یافتن پاسخ این سؤال بر آن شدیم تا در نتیجه چندین نشست با اهالی سینما از جمله کارشناسان، پخشکنندگان، مقامات مسئول و سینماداران به این مهم برسیم که کمبود سالنهای سینما به تنهایی باعث کاهش مخاطب در ایران شده است یا... .
کیفیت اصل است یا کمیت؟
ساخت سالنهای نمایش فیلم از 2جهت میتواند به ارتقای صنعت سینما کمک کند تا در نتیجه این هنر فرصت رشد و بالندگی بیابد؛ در درجه اول وقتی تعداد سالنهای خوب و مجهز نمایش در سطح شهر به اندازه کافی شود و مخاطب این دغدغه را نداشته باشد که برای دیدن یک فیلم - با توجه به ترافیک روزافزون تهران- باید مسیر طولانی برود تا برای ساعاتی اوقات فراغت خود را سپری کند، این انگیزه را پیدا میکند که برای تماشای فیلم مورد علاقهاش به سینما برود.
دومین مسئلهای که در این بین اهمیت دارد این است که وقتی تعداد سالنها افزایش یافت فیلمسازان با آرامش خاطر و اطمینان بیشتری دست به کار میشوند و با نگاه به این موضوع که اثرشان در شرایط خوبی فرصت اکران پیدا خواهد کرد، انگیزه و انرژی بیشتری برای فیلمسازی خواهند داشت.
نتیجه این اتفاق نیز چیزی نخواهد شد مگر رونق و ارتقای هنر- صنعت سینما که گمشده سینمای ایران در دهه گذشته است. سیروس تسلیمی درخصوص تاثیر افزایش سالنهای سینمایی معتقد است که این کار میتواند تاثیر بسیار زیادی بر بهبود وضعیت سینما داشته باشد. سالن نمایش و رونق فیلمسازی در یک کشور لازم و ملزوم همدیگر هستند و اینطور نیست که سینمای کشوری فیلمسازان موفق اما تعداد سالنهای نمایش کمی داشته باشد. در حقیقت بازاری که فیلم در آن عرضه میشود، سالنهای نمایش است. ما از معدود کشورهایی هستیم که تعداد فیلمهایمان از تعداد سالنهایمان بیشتر است؛ پدیدهای که در دنیا واقعا کمیاب است. در تهران هم اگر شهرداری همت نمیکرد و این چند پردیس را نمیساخت، سینمای ایران فاتحهاش خوانده بود.
اما در این بین باید موضوع دیگری هم مورد توجه قرار گیرد، اینکه افزایش تعداد سالنهای نمایش تحت هر شرایطی میتواند باعث افزایش تعداد مخاطب شود و عامل تاثیرگذار دیگری در این خصوص وجود ندارد؟ سؤالی که پاسخش ناگفته پیداست. موجی از آثار نازل سینمایی آنچنان این روزها سینمای ایران را در مینوردد که حتی فیلمهای شاخصمان هم قادر نیستند آنطور که باید با فروش بالایشان این آسیبها را جبران کنند. موضوع نگران کنندهای که امیرحسین علمالهدی درخصوص آن میگوید: بحث افزایش سالن در ایران نمیتواند رابطه مستقیمی با دیدن فیلم داشته باشد. البته در همه جای دنیا چنین است که اگر تعداد سالنهای نمایش بالاتر برود، نشاندهنده یک حرکت رو به رشد است، اما اگر حضور ذهن داشته باشید در ایران از سال 85 به بعد که ساخت 6 الی 8 پردیس سینمایی (که عمدتا هم توسط شهرداری ساخته شد) و افزایش سالنهای تک به 2 یا 3 سالن در سطح شهر (که با حمایتهای معاونت سینمایی وزارت ارشاد ساخته شد) انجام گرفت، قرار بر این بود که افزایش مخاطب داشته باشیم اما اگر آمارها را نگاه کنید متوجه کاهش مخاطب میشوید! این اتفاق منجر به توزیع مخاطب شد نه تکثیر آن. نتیجه این اقدام نشان میدهد چنانچه ما بخواهیم افزایش تعداد سالنهای نمایش را تنها با تولید داخلی معنا کنیم، این اتفاق نمیتواند حرکت رو به رشدی به شمار آید.
تجربه این چند سال نشان داده با وجود افزایش تعداد سالنهای نمایش بازهم شاهد کاهش مخاطب هستیم. اگر کیفیت و امکان رقابت در حوزه سینمای ایران به مرحلهای برسد که هم فیلمها دارای کیفیت مطلوب شوند و هم بتوانند با آثار کشورهای دیگر در ویترین مسابقات یک رقابت سالم و رو بهرشدی را داشته باشند، در آن زمان قطعا افزایش مخاطب خواهیم داشت. اما وضعیت فعلی نشان میدهد افزایش تعداد سالنهای نمایش تا به حال نتوانسته دردی را از سینمای ایران دوا کند.
هر محله یک سینما
اگر در هر کدام از محلات شهر تهران یک سالن نمایش یا در مراکز پر تردد پردیسهای سینمایی ساخته شود، میتواند مشوقی باشد برای مخاطبان پرمشغله که زمانی از برنامه هفتگیشان را به دیدن فیلم در سینما اختصاص دهند که در نهایت تغییری در احوال سینمای بیمار این روزهای ایران ایجاد کند. تسلیمی با اشاره به اینکه در کشورهای اروپایی هر محله یک سینما دارد، میگوید: ساخت سالنهای سینما بر عهده شهرداری است بهدلیل اینکه برای این کار هم زمین در اختیار دارد و هم میتواند کاربری آنها را عوض کند.
اگر در فاز اول هر منطقه یک پردیس داشته باشد و بعد که گسترش پیدا کرد در هر محله یک سالن نمایش ساخته شود نتیجه این اقدام منجر به رونق فیلسمازی در ایران میشود. خیلی از فیلمهای ما پتانسیل جذب مخاطب بیشتری دارند ولی تعداد سالنها آنقدر محدود است که سینماداران مجبورند که برخی فیلمها را در یک یا دو سانس بیشتر نشان ندهند. حل این مشکل چارهای ندارد جز اینکه هر منطقه پردیسهایی با وسعت مختلف داشته باشد.
تسلیمی در ادامه توضیحاتش به نقش موثر شهرداری در بهبود وضعیت سینما اشاره کرد و گفت: من معتقدم مانند بیشتر کشورهای دنیا باید فیلمسازی دست شهرداری باشد. شورای شهر نماینده مردم است و سلیقه مردم را میداند. خصوصا اینکه دکتر قالیباف فردی فرهنگمحورند و فقط خدماتی نیستند. حتی در بخش تولید فیلم هم شهرداری میتواند کمکهای زیادی کند زیرا لوکیشنها و فضاهایی که در اختیار دارد نسبت به وزارت ارشاد که فاقد سازو کار تولید فیلم به آن صورت است خیلی به جنس سینما نزدیکتر است. همینطور که خدمات شهری یکپارچه میشود اگر ساخت فیلم هم در اختیار شهرداری قرار گیرد، بسیار به نفع سینمای ایران خواهد بود.علمالهدی اما در این زمینه دیدگاه دیگری دارد و معتقد است که این اقدام به تنهایی نمیتواند منجر به افزایش مخاطب شود. او اقدامات شهرداری و معاونت سینمایی را برای ساخت پردیسها و سالنهای سینما تنها عاملی میداند که باعث شده سینما در این سالها سرپا بماند؛ بحث رونق چیز دیگری است. این سرپا ماندن به معنای حرکت رو به رشد نیست و تنها توانسته بحران را تا حدودی مدیریت کند. ولی اینکه بخواهیم بگوییم افزایش تعداد سالنها منجر به افزایش مخاطب میشود چنین مسئلهای صحت ندارد، چراکه شاخصهای آماری این را تایید نمیکنند.
جای خالی سینما
اگر قرار است با توجه به شرایط نامساعد اقتصادی که این روزها همه حرفهها و اقشار جامعه را درگیر خود کرده، سالن یا پردیسهای سینمایی ساخته شود، این کار باید در کدام نقاط انجام گیرد تا درصد ریسک پایینتری برای سرمایهگذاران این کار داشته باشد؟
تسلیمی در پاسخ به این سؤال میگوید: اگر همتی که شهرداری تهران در ساخت سالن و پردیسهای سینمایی از خود نشان داده در شهرستانها و مراکز بزرگ کشور هم اتفاق بیفتد، نتایج خوبی را با خود همراه خواهد کرد، چراکه در این صورت فیلمهای عمیقتری ساخته میشوند با این مزیت که فرصت اکران بیشتری هم دارند.
وقتی سالنهای نمایش کم است شما باید فیلمی بسازید که خیلی پرسروصدا باشد تا بتواند مخاطب را جذب کند و لازمه این اتفاق، آن است که به خطوط قرمز نزدیک شوید تا فیلمتان معروف شود. عامل ضعف سینمای ما که به سمت سطحی شدن میرود، کمبود سالنهای نمایش است. اگر این معضل حل شود ما فیلمهای فرهنگیتری خواهیم داشت.
درخصوص اینکه چه شاخصههایی باید برای ساخت یک سالن نمایش درنظر گرفته شود تا براساس آن این کار صورت گیرد؟ سؤالی است که علم الهدی در پاسخش میگوید: اصولا یک بحث علمی در ساخت سالن سینما وجود دارد، اینکه سالنها باید در جایی ساخته شوند که مردم به سینما میروند. رفتن به سینما شاخصهایی مانند سطح درآمد را طلب میکند. عموما در مراکز استانها سطح درآمد مردم نسبت به شهرهای حاشیهای بالاتر است. بر همین اساس ساخت سالنهای سینما در این مراکز باید در اولویت قرار گیرد. در درجه دوم بحث سایر شهرستانهاست. تنها 60 شهرستان در ایران دارای سالن سینما هستند که از همین تعداد هم تنها 20 الی 25 درصد آنها کارایی لازم را دارند و میتوانند اقتصاد سینمایی را بر عهده بگیرند. اگر قرار بر ساخت سالن در کشور باشد باید مطالعه همه جانبه نسبت به درآمد و سطح مطالعه مردم صورت گیرد و نسبت به موقعیت جغرافیایی در درجه اول کلانشهرها در اولویت قرار گیرند که اگر اشتباه نکنم 7 الی 8 شهر هستند که بهعنوان کلانشهرها مطرح میشوند. اگر این کار در اولویت قرار گیرد و در کنار آن به بحث فیلم خارجی جدی نگاه شود، بخش خصوصی هم به مرور زمان میتواند ضریب امنیتی بالاتری برای ساخت سینماپیدا کند.
مایا شرفی