شاید اگر مدیریتی واحد برای کنترل این پدیده که نهتنها بر محیطزیست انسانی اثرات سوء گذاشته بلکه بر حوزههای اقتصادی، آموزشی و ورزشی برخی استانهای کشور نیز تأثیرات منفی داشته، شکل گرفته بود اکنون شاهد وضعیت بحرانی آلودگی هوا از این منظر نبودیم. اینکه مدیریت منابع طبیعی کشور برعهده وزارت جهادکشاورزی، مدیریت منابع آب کشور برعهده وزارت نیرو و نظارت بر اجرای وظایف در این حوزهها برعهده سازمان محیطزیست کشور است، درست، اما اینکه راهکار مقابله با چنین پدیدهای در گیرودار اینکه وظیفه چه ارگان و نهادی است قرار بگیرد، نتیجهای نخواهد داشت جز آنچه امروزه شاهد آن هستیم. البته کارگروه ملی مدیریت پدیده گردوغبار داخل کشور با مسئولیت سازمان محیطزیست تشکیل شده اما بههرحال منبع تولید پدیده گردوغبار آنقدر وسیع است که بهنظر میرسد تلاشهای خارج از مرزی اهمیت دارد و باید راهکاری بر این مسئله اندیشیده شود.
واقعیت این است که کشور عراق سالهای سال درگیر جنگ بوده و هنوز در حوزههای کلان سیاسی نیز با مشکل مواجه است و این کاملا مشخص است که این کشور نتواند مسائل خشکسالی و کمآبی را مدیریت کند. طبق آخرین مطالعات سازمان محیطزیست ششکانون بحرانی در غرب کشور وجود دارد که چهارکانون در عراق و دوکانون دیگر در سوریه و عربستان هستند. آنطور که آمارها میگویند حدود 90درصد گردوغبار موجود از این سهکشور وارد ایران میشود که 70درصد از این 90درصد (گردوغبار وارداتی) مربوط به عراق بوده و 30درصد مابقی از دوکشور دیگر وارد میشود. بنابراین بهنظر میرسد جدا از وظایفی که برای کارگروه ملی کنترل و مدیریت پدیده گردوغبار در داخل کشور تعیین شده، اقدامات دیپلماتیک برای رفع آنچه خارج از کشور مسبب این پدیده است نیز باید بهطور جدی در دستور کار قرار بگیرد.
تقریبا 90درصد هورها و تالابهای عراق بهویژه هور الحمار و هورالهویزه خشک شده است و این فیلترهای گردوغبار اکنون ازبینرفتهاند. این در حالی است که عراق میتواند از حقابه دجله و فرات تالابهای خشک شده خود را احیا کند. از سوی دیگر 28سد در سرشاخههای دجله و فرات توسط کشور ترکیه زده شده است و ترکیه و تاحدی سوریه نیز اجازه ورود آب کافی به عراق را نمیدهند.
گردوغبار در بیش از 22استان
بههر حال گردوغبار وارد کشور ما شده و مشکلات عدیدهای را برای همه اقشار جامعه بهوجود آورده است. البته همانطور که گفته شده همه توده گردوغباری که در فواصل زمانی کشور بهوجود میآید وارداتی نیست و درصدی از گردوغبار در داخل کشور تشکیل میشود؛ بهعبارتی با تغییر شرایط جوی در لایههای میانی جو و همچنین تشکیل بادهای شدید در مناطق کویری، شرایط برای ایجاد گرد و خاک و توفانهای شن نیز مهیا میشود و گردوغبار، برخی از استانهای مرکزی و جنوبشرقی کشور را فرا میگیرد. اتفاقا در پارهای از مواقع دلیل اصلی گردوغبار تشکیل شده در استانهای یزد، کرمان، خراسانجنوبی و سیستان و بلوچستان حوزههای خارجی نیست. نباید فراموش کرد که خیلی از مناطق داخلی هم با پدیده خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند و همین موضوع نیز میتواند دلیلی بر ایجاد گردوغبار باشد.
از سوی دیگر خشکشدن دریاچهها و بسته شدن آب سدها بهخاطر کاهش ذخیره آب و در پی آن خشک شدن رودخانهها نیز میتواند به تشکیل گردوغبار بر اثر بادهای گرم و نیمهگرم هنگام تغییرات زیاد دمایی و شرایط آب و هوایی کمک کند؛ بهطور نمونه در اواخر اردیبهشت ماه و اوایل خرداد ماه که هوا کمکم رو به گرمی میرود شاهد وزش تندبادهایی هستیم که در استانهای کرمان و یزد و سیستان و بلوچستان توفان شن ایجاد میکنند.
آنچنان که دیده میشود علاوه بر نوار مرزی غرب کشور، استانهای آذربایجانشرقی و غربی در شمال غرب گرفته تا استان بوشهر در جنوب غرب و استانهای زنجان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد در همسایگی این استانها و استانهای قم، مرکزی، تهران اصفهان و یزد در مرکز و استانهای فارس، کرمان، خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان در جنوب و جنوبشرقی و بهعلاوه استان خراسانجنوبی نیز درگیر پدیده ریزگرد و گردوغبار هستند. این در حالی است که گزارشها نشان میدهد ریزگردها حتی گاهی سر از مازندران نیز درمیآورند. پس دستکم 22استان در طول سال ریزگردها و گردوغبار را تجربه میکنند. این در حالی است که ریزگردها بهدلیل ریز بودنشان ششروز در هوا ماندگاری دارند و حداقل هر پدیده 12استان را دربرمیگیرد.
احداث سدها، عامل دیگر تولید ریزگرد
احداث سدهای بزرگ روی رودخانهها و تالابهای مهم و تأثیرگذاری همچون دجله و فرات و پرداخت نکردن حقابه تالابهای طبیعی کشورهای عربی سبب ایجاد کانونهای عظیم گردوغبار در عراق شده و استانهای زاگرسنشین ایران را درگیر مسائل خاص زیستمحیطی کرده است.
زاگرس نیازمند یک مرکز آسم و آلرژی است
متأسفانه اهالی زاگرس برای پیگیری مشکلات جسمانی ناشی از تأثیرات منفی ریزگردها مجبور به مهاجرت به پایتخت میشوند. این در حالی است که هزینه درمان موقت بیش از توان مالی اکثر مردم زاگرس است. راهکاری که باید از سوی دولتمردان در دستور کار قرار بگیرد احداث یک مرکز بررسی تبعات ذرات ریز معلق روی سلامت اهالی زاگرس است. به هر روی امروز مشکل ریزگردها بسیار عمیق شده است و نمیتوان تنها با راهکارهایی همچون تعطیل کردن مدارس و ادارهها به این جنگ نابرابر قدم گذاشت؛ تنها راهحل فعلی آگاه کردن مردم، افزایش سرانه فضای سبز شهری، احداث کلینیکهای تخصصی و رایزنیهای پیدرپی با کشورهای عربی است.