اسم بردن از معدود فیلمهایی که فروش میلیاردی کردند هم دردی را دوا نمیکند. نیمنگاهی به جدول فروش، سیر نزولی گیشه را نمایان میکند. استثناها به کنار، فیلمها دیگر با اقبال عمومی مواجه نمیشوند و همین نکته بر رکود تولید نیز دامن زده است.
این چرخهای است که حرکت در آن بیشباهت به زدن دور باطل نیست. قهر تماشاگر از سینما، اتفاقی نیست که امروز رخداده باشد ولی صدایش ظاهرا بهتازگی به گوش برخی رسیده و البته برخی همچنان دلخوش به استثناهایی هستند که متأسفانه قاعده نمیشوند. افزایش بهای بلیت، حاشیههای اکران، فقدان جذابیت فیلمها، منسوخشدن تدریجی سینما رفتن در شهرستانها و چندین و چند نکته منفی و ناامیدکننده دیگر، تنها با کمی بررسی جدول فروش سال91 به دست میآید. میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست و اقبال مخاطب از تنها یک فیلم در یک ماه اخیر مصداق بارز این ضربالمثل است که با یک گل بهار نمیشود.انبوه صندلیهای خالی و سانسهایی که به دلیل نرسیدن تعداد تماشاگران به حدنصاب از دست میروند از سینمای ایران شمایلی از ورشکستگی را نمایان میکند.
تهیهکننده «قلادههای طلا» با اشاره به شرایط نامناسب اقتصاد سینما گفت: سینمای ایران دچار ریزش مخاطب است بهطوری که هر سال آمار این رکود افزایش مییابد. تبلیغات خلاقانه نیز نمیتواند مشکل ریزش مخاطب سینما را برطرف کند؛ چرا که تبلیغات یک فیلم دینی، یک فیلم کمدی، کودک و... شیوه خاص خود را طلب میکند تا بتوان به واسطه آن فیلم را به مخاطب معرفی کرد.محمد خزاعی یادآورشد: با توجه به تأثیر زیاد تبلیغات در فروش فیلمها باید گفت اکنون موقعیت تبلیغاتی خاصی برای سینما نداریم و همچنان به روش سنتی پخش چند تیزر تلویزیونی، چند تابلوی تبلیغاتی و در نهایت چند آگهی در مطبوعات بسنده کردهایم که در این صورت فیلمهای خوب به مردم معرفی نمیشوند.وی افزود: تجربه ثابت کرده هر گاه فیلمی به لحاظ محتوا و فرم غنی باشد و با تماشاگر ارتباط خوبی برقرار کند مورد استقبال قرار میگیرد؛ پس تبلیغات شاید در دو هفته اول در فروش فیلم تأثیر داشته باشد، بعد از آن محتوا و ساختار فیلم است که میتواند در جذب مخاطب مؤثر باشد.خزاعی گفت: 30درصد از افراد جامعه توان رفتن به سینما را دارند. با توجه به وضعیت اقتصادی نمیشود از مردم انتظار داشت برای سینما بهعنوان یک سرگرمی خرج کنند. همچنین نبود سالن استاندارد، افزایش رسانهها و سرگرمیهای مردم، نبود مخاطبشناسی در آثار به لحاظ محتوایی نیز از دیگر عوامل ریزش مخاطب است.
ریزش مخاطب بهانه است
احمد نجفی نیز در این باره گفت: متأسفانه برخی از درون سینما به بدنه آن چاقو میزنند. مشکل اکران در سینمای ایران یک بحث تکنیکی است و ارتباطی به قهر مخاطبان ندارد. برخی با مطرح کردن چنین موضوعاتی دنبال بهانه هستند. اگر فیلمی بفروشد حاصل کار تهیهکننده است و اگر خلاف آن باشد هم قطعا او باید پاسخگو باشد. ضمنا باید توجه داشته باشیم که مسائل سیاسی بیش از مسائل فرهنگی در کشور ما تأثیرگذار است و باعث ایجاد چنین شرایطی میشود.این بازیگر عنوان کرد: قبول دارم تا حدودی ریزش مخاطب داشتهایم اما تعدادی از فیلمهایی که اکران شدهاند ارتباط خوبی با مخاطب برقرارنکردهاند. باید بدانیم مخاطب امروز به چه موضوعاتی نیاز دارد. بیشتر فیلمها این روزها شبیه به هم و سخیف هستند و بیشتر گیشه را مدنظر قرار دادهاند. سینما را خودمان از مسیر اصلی دور کردهایم.نجفی در ادامه افزود: من شاهد زحمات مسئولان سینمایی بودهام که خواستار تغییر چنین شرایطی هستند. جلسات زیادی در همین ارتباط برگزار کردیم اما در هر صورت باید برای جلوگیری از تنش بیشتر به برخی کارها تن میدادیم. متأسفانه برخی از درون سینما به تنه آن چاقو میزنند.عضو شورایعالی سینما در پایان یادآور شد: جدا از شرایط پیش آمده در بهار امسال باید تأکید کنم که سالنهای سینمایی نامطلوب نیز یکی دیگر از دلایل ریزش مخاطب هستند. اما باید این موضوع را هم مورد توجه قرار دهیم که بحث ریزش 70درصدی مخاطب در میان نیست بلکه اینها اعداد و ارقامی است که برخی آن را بهانه میکنند تا فروش نرفتن فیلمها را به ریزش مخاطب ارتباط دهند.
فاصله بین هنرمندان و مردم
مسعود اطیابی هم با تأکید بر شرایط نامناسب سینما در ماههای اخیر عنوان کرد: شرایط موجود باعث شده بین هنرمندان و مردم فاصله بیفتد و این اتفاق میتواند تأثیر بدی به همراه داشته باشد.این کارگردان سینما گفت: فکر میکنم ریزش مخاطب در این فصل بیشتر به چینش فیلمها در اکران برمیگردد.
اطیابی ادامه داد: شرایط موجود باعث شده بین هنرمندان و مردم فاصله بیفتد و این اتفاق میتواند تأثیر بدی به همراه داشته باشد. از طرف دیگر هنر با سیاست هم همراه شده است. این اتفاقات دلزدگی از مجموعه سینما را به همراه دارد. گاهی آمار و ارقامی از سینما درباره برخی از مسائل که نگرانی ایجاد میکند بیرون میآید؛ آماری که حتی ممکن است واقعی نباشد. همچنین افزایش قیمت بلیتهای سینما یکی از دیگر مسائل پیش آمده است. تورم در کشور بالاست و این موضوع شرایط زندگی مردم را تحتتأثیر قرار داده است. معمولا همراه با بالا رفتن تورم کیفیت محصولات نیز پایین میآید و سینما هم تابع این شرایط است.او همچنین عنوان کرد: فیلمهای ارزان قیمت هم در این شرایط اقتصادی بیشتر تولید میشود که قطعا نتیجه آنها تولید آثار سطحی است. برای چنین آثاری مخاطب کمتری به سینما میروند درصورتی که همیشه مخاطبان توقع بیشتری دارند. جامعه سینمایی ما در این شرایط فرصت برنامهریزی درست به مسئولان نداده است. همچنین مسئولان فرهنگی نیز بیشتر خود را درگیر مسائل حاشیهای کردهاند و کمتر به اصل ماجرا پرداختهاند. اگر بخواهیم به سینمایی برسیم که در مسیر درست حرکت میکند باید همه با هم همراه شویم و حذف گروهها یا عدهای از افراد مشکلی را برطرف نمیکند.وی گفت: در جشنواره سیام ما حدود 40 فیلم اولی داشتیم که از میان آنها تعداد معدودی جوابگوی نیاز اکران سینما میتوانند باشند. باید صنف کارگردانان در ارتباط با ورودی افراد به حوزه کارگردانی بیشتر وارد عمل شود. البته تمامی صنوف باید این دقت نظر را اعمال کنند و با ایجاد قوانین و ضوابطی این شرایط را برای ورود به سینما کمی حرفهایتر کنند.
شرایط آشتی فراهم نیست
روحالله حجازی، کارگردان نیز در این باره گفت: سینمای کشور در حوزه تولید فیلم در ژانرهای مختلف ضعف دارد؛ به همینخاطر مخاطبان سینما وقتی نمیتوانند نیازهای فرهنگی خود را از سینماها تأمین کنند، از آن فاصله میگیرند.وی افزود: قهر مخاطب با سینما از دلایل متعددی برخوردار است؛ نیمی از مشکلات در حوزه تولید دیده میشود و بخشی از آن به محدودیتها و ممیزیها در چرخه فیلمسازی کشور برمیگردد. هماکنون فضای ساخت فیلم در سینما جهت آشتی دوباره سینما با مخاطب مهیا نیست.
ادامه حیات با تنفس مصنوعی
شکست تجاری 80درصد فیلمهای اکران شده در سال91، نشان میدهد بحران ریزش مخاطب حالا نگرانکنندهتر از همیشه شده است. احتمالا مسئولان سینمایی میکوشند با حمایت و یارانه این بیمار همچنان با تنفس مصنوعی به حیاتش ادامه دهد اما فکر کردن به اینکه در ادامه این مسیر چه اتفاقهایی رخ خواهد داد، پشت اهالی سینمای ایران را میلرزاند.