این بار خبر پژوهشهای جدیدی در پایگاه اینترنتی بیبیسی منتشر شده که نشان میدهد این نوزادان در دوران بزرگسالی هم مشکلاتی دارند، از جمله این که بیشتر از سایرین در معرض خطر افسردگی قرار دارند.
مطالعات قبلی نشان داده بود زمینه ابتلا به افسردگی در نوزادان کم وزن به حالت نهفته باقی میماند تا بعدها در شرایط تنش زا علایم خود را نشان دهد. پژوهشگران دانشگاه دوک انگلستان با بررسی اطلاعات۱۴۰ کودک ۹ تا ۱۶ساله، دریافتهاند دخترانی که با وزن کمتر از 5/2 کیلوگرم به دنیا آمدهاند در سنین ۱۳ تا ۱۶سالگی بیشتر از هم سن و سالهایشان که با وزن طبیعی متولد شدهاند، افسرده می شوند.
بررسی ها مشخص کرد ۳۸ درصد این دختران دستکم یک بار در این سن افسردگی پیدا کردهاند. در حالی که فقط 4/8درصد دخترانی که با وزن طبیعی به دنیا آمدهاند به این بیماری دچار می شوند.
به طور میانگین سالیانه 5/23درصد از دختران نوجوانی که با وزن کم به دنیا آمدهاند دچار افسردگی میشوند. این میزان در دخترانی که با وزن طبیعی به دنیا آمدهاند 4/3 درصد است. بدون توجه به وزن زمان تولد، 9/4 درصد از پسران دچار افسردگی میشوند. البته محققان در این مطالعه رابطه ای بین وزن کم زمان تولد با سایر مشکلات روانی مانند اختلالات اضطرابی پیدا نکرده اند.
این یافتهها در نشریه «آرشیو روانپزشکی عمومی» منتشر شده است.
پژوهشگران برای توجیه این رابطه، چند فرضیه را مطرح میکنند. اول این که ممکن است شرایط سخت درون رحم مادر برای جنین، آمادگی او را برای مقابله با دشواری های زمان بعد از تولد کم کرده باشد.
فرضیه دیگر این است که اصولا بچه هایی با وزن کم به دنیا می آیند که مادرشان در دوران بارداری متحمل شرایط سختی مثل فقر بوده است. این شرایط با تولد نوزاد ادامه داشته، بلکه بیشتر هم شده است. این دشواری ها میتواند زمینه بروز افسردگی را در همه این کودکان، چه وزن موقع تولدشان کم باشد و چه نه، به وجود آورد.
ضمن این که در این شرایط، مادر هم افسرده است و همین باعث لطمه خوردن نوزاد وکودک آینده، هم از لحاظ روانی و هم از لحاظ جسمی، می شود. به این ترتیب هم احتمال افسردگی کودک بیشتر می شود و هم احتمال وزن کم موقع تولد او.
از طرف دیگر احتمال مصرف مشروبات الکلی، دخانیات و مواد مخدر هم در دوران بارداری این مادران بیشتر است.
هر کدام از این فرضیهها که درست باشد، نتیجه یکی است: مراقبت مادران باردار اهمیت دو چندان پیدا می کند. چون همه این فرضیه ها سلامت مادر را علاوه بر ابعاد جسمی، بر مسایل روانی هم موثر می شناسند.