اما آنگونه که از سوابق موجود برمیآید قرار بوده این منطقه به تعبیر شهرسازان و معمارانDown Town تهران باشد؛ یعنی یک مرکز شهری مدرن ؛ آنگونه که منهتن در نیویورک است. اما این ماجرا به سالهای کمی دور برمیگردد.
تنها ناصرالدینشاه نبود که روزگاری میخواست تهران به هیأت پاریس درآید. تنها او نبود که هر بار با دیدن یکی از مظاهر تمدن جدید، ذوق زده برای داشتن آن در تهران بیقراری میکرد. ماجرای تغییر تهران به سبک و سیاق شهرهای اروپایی داستانی دنبالهدار بود. یکی از همین داستانها 40سال پیش، درست در همین تهران، اتفاق افتاد.
شهر تهران از گذشتهای دور و از روزگار ناصرالدینشاه هرروز بیشتر گسترش مییافت. در روزگار پهلوی اول محدوده تهران به حوالی نهر آب کرج (بلوار کشاورز) امروزی میرسید. در آن روزگار ساختوساز پایتخت در نواحی شمالی بلوار کشاورز چندان ادامه نیافت اما با شکلگیری دانشگاه تهران، تفکر توسعه تهران به سمت شمال به وجود آمد ولی در واقعیت این توسعه شکل نگرفت.
از طرفی توسعه تهران در روزگار قاجار تنها در محدوده مرکزی پایتخت بود. در آن روزگار تنها جادهای که تهران را به دامنههای البرز متصل میکرد، جاده قدیم شمیران بود. حتی قصر قاجار که هماکنون با عنوان پارک قصر شناخته میشود و تا چندی پیش زندان قصر بود، بهعنوان قصری در شمال تهران محسوب میشد که دسترسی به آن از طریق خیابان شریعتی فعلی ممکن بود. این قصر از دوره پهلوی اول به زندان تبدیل شد.
یک مرکز مدرن شهری
تهران از سال1348 و همزمان با طراحی یک طرح جامع شهری باتغییرات چشمگیری روبهرو شد. در آن روزگار شهر تهران براساس الگوی توسعه لسآنجلسی توسعه مییافت، بنابراین بسیاری از طرحها و برنامههایی که در این شهر مورد توجه و پیشبینی قرار میگرفت، اگرچه متناسب با علم روز بود اما نشانی از اقلیم و زیستبوم خود نداشت. وجود منطقه عباسآباد در نقطه تلاقی شریانهای اصلی شهر تهران باعث شد که در طرح فرمانفرمائیان به آن بهعنوان یک مرکز قابل رشد توجه کنند. از اینرو طرح ایجاد یک Down Town در مرکز شهر تهران خیلی زود مورد توجه قرار گرفت.
این ایده خیلی زود پای مشاوران اروپایی را به تهران باز کرد تا برای طراحی یک Down Town به سبک شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکایی طرحها و برنامههای تازهای پیشنهاد دهند.DownTown یک مرکز تجاری و اقتصادی در وسط شهرها محسوب میشود که در آن بناهای بزرگ حاکمیتی نیز مستقرهستند؛ از اینرو مشاوران مختلف طرحهایی پیشبینی کردند که دارای بارگذاری بسیار زیادی بود و منطقهای پر از ساختمانهای دولتی را در آن پیشبینیکردند.
براساس طرح مشاوران اروپایی، قرار بود در این مجموعه، ساختمانهای 16 وزارتخانه مستقر و در بخش شمالی نیز کاخ نخستوزیری بنا شود، همچنین سفارتخانه کشورهای مهم نیز در این مجموعه مستقر و در نهایت این محدوده بهعنوان یک محدوده ارگی و دولتی درآید و پر از ساختمانهای بزرگ و کوچک حاکمیتی باشد.
با این تفکر در سال1350 شرکتی برای اجرای این مرکز مدرن شهری در تهران ایجاد شد؛ شرکتی برای ساماندهی محدودهای که از شرق به سیدخندان و خیابان شریعتی و از غرب به میدان ونک و خیابان ولیعصر و از شمال به محدوده خیابان میرداماد و از جنوب نیز به خیابان عباسآباد محدود میشد. در این محدوده که فاقد هر گونه ساختوساز بنا بود، شریانهای اصلی وجود داشت.
منهتن، یک الگوی جهانی
در روزگاری که مشاوران خارجی برای ساخت Down Town به تهران آمده بودند و طرح یک شهر بزرگ حاکمیتی در وسط شهر تهران را در سر داشتند، ساخت چنین مجموعههایی در جهان مرسوم بود؛ شهرهایی کوچک که پر از بناهای حاکمیتی بزرگ و پرهیبت بودند؛ در این مراکز،مجموعههای بزرگ تجاری نیز مستقر میشدند و مراکز مدرن شهری در دهه70 میلادی را شکل میدادند. نمونه بارز این Down Townها منطقه منهتن در نیویورک بود؛ محدودهای با ساختمانهای خشک و عبوس و بزرگ دولتی و تجاری که به نوعی مرکز شهری نیز قلمداد میشد. در واقع محله منهتن نیویورک و تبدیل آن به یک مرکز شهری مدرن به یک الگو برای همه شهرهای در حال توسعه و در حال رشد درآمده بود و هر شهر که قصد پیشرفت و توسعه داشت، در نخستین گام، به فکر احداث یک Down Town میافتاد. بنابراین احداث یک مرکز مدرن شهری برای تهران خیلی ضروری و غیرقابل انکار بود.
لغو یک تصمیم
با ایجاد شرکت نوسازی عباسآباد امروزی، محدوده اراضی عباسآباد توسط شهرداری تهران از دولت خریداری شد. چند معمار برجسته خارجی در آن سالها چند طرح پیشنهاد کردند. لویی کان، کنزو تانگه و لوالین دیویس از جمله آنها بودند که طرح لوالین دیویس پذیرفته شد. در سال1357 نیز پهلوی دوم کلنگ احداث این مجموعه را به زمین زد تا در اراضی عباسآباد ساختمان 16وزارتخانه آن روز و کاخ نخستوزیری و سفارتخانههای خارجی ساخته شود. اما انقلاب اسلامی با دگرگونیهای بزرگ از راه رسید.
وقفهای مناسب و بهنگام
انقلاب اسلامی اندیشه شکلگیری Down Town را به فراموشی سپرد. دیدگاه شهرسازی بعد از انقلاب تغییر کرد و نگرش به شهرسازی نیز عوض شد. وقفهای که بعد از انقلاب در شکلگیری این مرکز مدرن شهری بهوجود آمد، باعث شد که ساختوساز در این منطقه کاملا گسترش نیابد و تقریبا این محدوده دست نخورده باقی بماند. اما در طول سالهای انقلاب چندین طرح در این منطقه مورد مطالعه قرار گرفت که هیچ کدام از آنها به اجرا در نیامد. در طول این سالها تغییرات زیادی در عرصه علم شهرسازی بهوجود آمد.
به تعبیر بسیاری از کارشناسان وقفهای که در شکلگیری Down Town تهران در جریان انقلاب اسلامی بهوجود آمد، بسیار خوب و ارزشمند بود چرا که تقریبا در دهه90 میلادی رویکرد شهرسازی در جهان تغییر اساسی کرد و بسیاری از شهرسازان و معماران بزرگ متوجه شدند دیگر باید Down Townها را به خارج از محدوده زندگی شهری انسانها منتقل کنند. علم روز شهرسازی به این نتیجه رسید که دیگر ساختمانهای حاکمیتی نباید در مرکز شهرها بمانند بلکه باید این محدودهها خالی شده و در اختیار فضاهای فراغتی قرار گیرند، از اینرو اراضی عباسآباد که بهعنوان یک Down Town تعریف شده بود، با وقفهای 15 ساله و با رویکردی دیگر شروع به کار کرد. براساس علم شهرسازی روز، تمام ساختمانهای حاکمیتی که در مراکز شهری قرار داشتند باید منتقل میشدند. این درحالی بود که اراضی عباسآباد که قرار بود میزبان ساختمانهای حاکمیتی شود، همچنان بدون هیچ بنای حکومتی آماده طرح و برنامهریزی بود. از اینرو در سال1371 شورایعالی شهرسازی و معماری به ریاست مرحوم کازرونی، در نامهای به مقام معظم رهبری، خواستار اختصاص محدوده عباسآباد به حوزه سبز و فرهنگی میشود که مقاممعظم رهبری با این در خواست موافقت کرده و اراضی عباسآباد که قرار بود روزگاری میزبان بناهای دولتی و دور از دسترسی مردم باشد، به فضایی ویژه و فرهنگی برای مردم تبدیل میشود و بهعنوان مرکزی فرهنگی با فضای سبز گسترده در اختیار شهروندان تهرانی قرار میگیرد.