این افراد همیشه یک اصل خودساخته دارند: گلیم خودت را از آب بیرون بکش و با بقیه کاری نداشته باش! اما راستی اگر همه اینگونه فکر کنند و به حق دیگران بیتوجه بمانند، آیا دیگر سنگ روی سنگ بند خواهد شد و میتوان از امنیت و رفاه یک شهر سخن گفت؟ عکسی که حسین زینالدین فرستاده، نمونهای است از این اصول خودساخته فردی یا بهتر است بگوییم قانونشکنی.
همانگونه که میبینید، راننده این کامیون ظاهرا خیلی عجله دارد و به همین دلیل از محدوده مجاز خود در این خیابان تجاوز کرده و به محدودهای (خط سرعت) که مجاز به رفتن در آن نیست، وارد شده است. ظاهرا سرعت این کامیون آنقدر زیاد است که در حال پشت سر گذاشتن همه ماشینهای این محدوده است. رانندگان دیگر خودروها هم از ترس برخورد با این کامیون ترجیح میدهند که میدان را خالی کنند یا اگر بخواهند خیلی سماجت بهخرج دهند و به سرعت مجاز خود بسنده کنند، با بوق و چراغ زدنهای پیدرپی راننده کامیون، ترجیح میدهند میدان را به او واگذار کنند.
با این همه آیا عجله دلیل موجهی برای این رفتار میتواند باشد؟ رفتاری که ارمغانی جز خطر برای همه نخواهد داشت. درمورد این راننده اگر بگوییم گول هیکلش را خورده پربیراه نگفتهایم. در حالی که این نوع گولخوردن بومرنگی است که پس از چند چرخ زدن در هوا باز میگردد و سر خودمان را هدف قرار میدهد. برای نمونه تجربه نشان میدهد بسیاری از رانندههای خودرو های سنگینی که وارد خط سرعت شدهاند برای کنترل خودرو به زحمت افتاده و در نهایت تصادف کردهاند. رانندههای دیگر نیز بهتر است چنانچه راننده خودروی سنگینی را مشاهده کردند که در خط سرعت میتازد بیش از پیش فاصله ایمنی خود را حفظ کنند.