مشکل فقط فرهنگسازی نیست؛ چه بسا آنها آمادگی این کار را دارند ولی تیمی برای شناسایی مرگهای مغزی و معرفی آن به واحدهای فراهمآوری پیوند اعضا وجود ندارد. در گفتوگوی زیر با دکتر کتایون نجفیزاده، رئیس بخش پیوند اعضای بیمارستان مسیح دانشوری به بررسی بخشی از این مشکلات میپردازیم.
- وضعیت پیوند را در کشور چگونه ارزیابی میکنید، آیا تعداد اهداکنندگان در سالهای اخیر تغییر کرده است؟
تعداد پیوند در هر کشور بهصورت میانگین اعلام میشود چرا که تعداد جمعیت اهداکنندگان بسته به جمعیت آن کشور اعلام میشود. اهدا در ایران نسبت به کشورهای دیگر خیلی پایین بوده ولی در سالهای اخیر بیشترین رشدی که داشته رقمی حدود 5.6 در میلیون بوده است. این آمار در کشور اسپانیا که بیشترین تعداد پیوند را دارد 34.3 در میلیون نفر است. میانگین جهانی آن نیز 10 تا 20 میلیون مورد در میلیون است.البته میزان پیوند در دانشگاه شهید بهشتی 11.2 در میلیون نفر است.
- چرا آمار ما از سایر کشورها پایینتر است درحالیکه تعداد مرگ مغزی در کشور بالاست؟
آمارها نشان میدهد که حدود سه تا شش هزار مورد مرگ مغزی در سال گزارش میشود و حدود 12هزار مرگ مغزی به وقوع میپیوندد. مسئله اول فراهم نبودن سیستم اهدای عضو در کشور است. هنوز برخی از نقاط کشور هستند که سیستم اهدای عضو ندارند و کسی از مرگ مغزی مطلع نمیشود و واحد پیوندی هم وجود ندارد که مسئله را پیگیری کند. در نتیجه نمیتوان از این امکان استفاده کرد.
- در بحث اهدای اعضا رضایت والدین اصلیترین مسئله است، آیا در این سالهای فعالیت دربخشهای مختلف در ایجاد فرهنگ اهدا تغییری مشاهده کردهاید؟
نکته مهمی که باعث میشود اهدای عضو در کشور مثل آمارهای جهانی نباشد، مسئله رضایت خانواده هاست. خانوادهها با موضوع پیوند هنوز آشنا نیستند و فکر میکنند پس از مرگ مغزی امیدی به بازگشت عزیزشان وجود دارد و چند عکسالعملی که از بیمار سر میزند نشان از امید به بازگشت اوست درحالیکه این دستگاهها هستند که بیمار را زنده نگهداشته اند.
تا سالها قبل برخی افراد غیرمتخصص در همان لحظه تصادف که خانواده در بدترین لحظه احساسی است اطلاعرسانی میکردند اما با فرهنگسازی که شده هم خانوادهها و هم تیم فراهمآوری در برخی واحدها توانستهاند تغییرات زیادی را ایجاد کنند بهطوری که خانوادهها اصرار دارند که حتما اعضای عزیزشان برای پیوند استفاده شود. البته در برخی موارد هم با وجود اصرارهای والدین بهدلیل بیماریهای زمینهای فرد متوفی، امکان استفاده از اعضای او وجود نداشته است.
- نیاز به پیوند اعضا در کشور چه میزان است و چه تعداد آن پاسخ داده میشود؟
هر چقدر تعداد پیوند بیشتری انجام شود، ارجاع هم بیشتر میشود. بهطور مثال، زمانی در شیراز سالی 100پیوند کبد انجام میشد و لیست انتظارشان 200 تا 300 مورد بود. با گسترش بخش پیوند و افزایش تعداد پیوند، تعداد افراد در لیست انتظار به 900 نفر رسید. نمیتوان گفت که چه تعداد افراد نیازمند پیوند در کشور وجود دارد.
- آیا نیروی انسانی متخصصی که برای پیوند و فراهمآوری اعضا نیاز است برای تجهیز همه بیمارستانها و مراکز پزشکی کشور وجود دارد؟
برای کارهای اجرایی اهدای عضو نیاز به تخصص خاصی نیست. با داشتن پزشک عمومی متعهد میتوان واحد اهدای عضو را راهاندازی کرد. متخصص مغز و اعصاب و بیهوشی و جراح داخلی که برای تأیید مرگ مغزی لازم هستند هم در همه دانشگاهها حضور دارند.
برای این افراد متعهد میتوان دورههایی گذاشت کما اینکه چهارم تا هشتم شهریور امسال برای دومین بار گروه تخصصی پیوند عضو از اسپانیا توسط دانشگاه شهید بهشتی دعوت شدهاند و دوره رسمی پیشرفته اهدای عضو برگزار خواهد شد.هماهنگکنندههای پیوند سراسر کشورنیز به این کارگاهها خواهند آمد.
13 واحد فراهمآوری اعضا در سراسر کشور داریم
در حال حاضر در سراسر کشور 13واحد فراهم آوری وجود دارد. براساس بخشنامه هیأت وزیران در سال 81 قرار بود که همه دانشگاههای کشور واحد فراهمآوری داشته باشند اما با تمهیدات دانشگاهها واحد شناسایی مرگهای مغزی راهاندازی شده است تا درصورت مشاهده، مورد مناسب آن را به نزدیکترین واحد فراهمآوری اطلاع دهند.
هنوز سیستم کنترل کیفیت خوبی نداریم و وزارتخانه بهدنبال چکلیستی است که بتواند واحدهای خود را ارزیابی کند. اخیرا یکی از پزشکان در دانشگاه شهید بهشتی چکلیستی را به وزارتخانه ارائه داده است تا علاوه بر عملکرد واحدها، نیازهای واحدهای ضعیفتر را برطرف کند. با فعالتر شدن واحدهای فعلی و احداث واحدهای جدید، مسئله سیستم اهدای عضو سراسری خواهد شد.