خانواده این دختر 16 ساله، در اقدامی خداپسندانه با اهدای اعضای بدن او، به8 بیمار فرصت ادامه زندگی بدون رنج و درد دادند. «خواهرم دوم دبیرستان بود و ته تغاری خانواده به شمار میرفت. برای همین، همه او را دوست داشتیم.» برادر فاطمه، دختر نوجوانی که اعضای بدنش به 8 بیمار پیوند زده شد، این را میگوید و حادثهای را که برای خواهرش اتفاق افتاده است، توضیح میدهد: شنبه شب شانزدهم بهمن ماه، من و همسرم در خانه مادرم میهمان بودیم. صبح روز بعد، حدود ساعت 7 صبح بود که فاطمه از خواب بیدار شد و به آرامی شروع به انجام کارهایش کرد.
آن روز رفتارش با همیشه فرق داشت، خیلی با صبر و تأمل به این طرف و آن طرف میرفت و کارهایش را انجام میداد. حتی زمانی که کفشهایش را پوشید، چند بار در خانه را باز و بسته کرد و با من و مادرم شوخی کرد. بعد هم با اصرار از من و همسرم خواست تا زمان برگشتن او، آنجا بمانیم. من هم به او قول دادم میمانم و او به مدرسه رفت.
مرد جوان ادامه میدهد: آن روز زمان خیلی زود گذشت و حدود ساعت 2 بعدازظهر بود که مادرم مشغول پهن کردن سفره ناهار شد و منتظر آمدن خواهرم ماندیم که ناگهان زنگ در خانه به صدا درآمد. گفتم «بالاخره فاطمه هم سر و کلهاش پیدا شد» و آیفون را برداشتم اما به جای صدای خواهرم، صدای مردی را شنیدم که حسابی وحشت کرده بود. او راننده سرویس مدرسه خواهرم بود که حامل تلخترین خبر زندگیام بود. مرد راننده با صدای لرزان گفت که خواهرم از ماشین بیرون افتاده و حالا هم به بیمارستان انتقال یافته است.
در آن لحظات نمیدانستم چه کار کنم. مادرم وقتی خبر را شنید چادرش را سر کرد و با عجله خودمان را به بیمارستان ولیعصر اراک رساندیم. خواهرم روی یکی از تختهای بیمارستان دراز کشیده بود و لباسهایش غرق خون بود. پرستاران مشغول تزریق خون به وی بودند. همانجا چشمم به یکی از همکلاسیهای او افتاد. وی قبل از اینکه برای فاطمه اتفاقی بیفتد، از سرویس مدرسه پیاده شده بود.
این دختر نوجوان میگفت که وقتی از سرویس مدرسه پیاده شده، متوجه شده که در ماشین بهخوبی بسته نشده است اما قبل از آنکه در را دوباره ببندد، ماشین به راه افتاده و کمی جلوتر در باز شده و خواهرم به بیرون از ماشین افتاده و بهشدت مجروح شده بود. آن روز تا تاریک شدن هوا در بیمارستان ماندیم اما ساعت 8 شب بود که دکتر فاطمه به مادر و پدرم گفت که خواهرم احتمالا مرگ مغزی شده و شاید از دست آنها کاری برنیاید. باور این ماجرا برای همه خانواده غیرممکن بود.
همان شب فاطمه را به بخش ICU منتقل کردند و یکی، دو روز بعد حالش کمی بهتر شد؛ طوری که پزشکان ابراز امیدواری میکردند که احتمال خوب شدن فاطمه وجود دارد تا اینکه سهشنبه 19 بهمن دوباره حالش بد شد و این بار پزشکان مرگ مغزی او را تایید کردند و این یعنی اینکه زندگی خواهرم به پایان رسیده است.
تصمیمگیری سخت
برادر فاطمه درباره تصمیم اعضای خانوادهاش برای اهدای اعضای بدن دختر نوجوان میگوید: همان روز یکی از پزشکان که از مسئولان بیمارستان امام خمینی (ره) تهران بود پیش ما آمد و درحالیکه از ماجرا متاثر شده بود رو به مادرم کرد و گفت که میخواهد چیزی بگوید. همان لحظه مادرم که از شدت گریه توانی برای صحبتکردن نداشت رو به وی کرد و گفت که میداند او چه میخواهد و به انجام این کار راضی است اما باید رضایت پدر فاطمه هم گرفته شود.
دقایقی بعد پدرم هم با اهدای اعضای بدن خواهرم موافقت کرد و بعد از اینکه برای آخرین بار با خواهرم خداحافظی کردیم، پیکر بیجان او برای انجام عمل پیوند به تهران منتقل شد. روز چهارشنبه عمل اهدای عضو انجام شد و پیکر خواهرم روز پنجشنبه برای خاکسپاری به اراک انتقال یافت. ما خوشحالیم که با اهدای اعضای بدن خواهرم موافقت کردیم؛ چراکه حالا میدانیم با مرگ او 8 نفر دیگر فرصت ادامه زندگی پیدا کردهاند.
4 اتاق عمل بهصورت همزمان
درحالیکه پیکر دختر نوجوان در حال انتقال به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران بود، تیم پیوند اعضای بیمارستان وارد عمل شد و بیمارانی که در صف دریافت عضو بودند، بهسرعت برای انجام عمل پیوند به بیمارستان فراخوانده شدند. دکتر عباس خدادادی، مسئول کل تیمهای پیوند این عمل جراحی در گفتوگو با همشهری میگوید: با توجه به وضعیت جسمی فاطمه، ما توانستیم از 8 عضو بدن این بیمار مرگ مغزی استفاده کنیم. به این ترتیب قلب، کبد، 2 کلیه،2 ریه، سیبولای چپ و دو قرنیه این بیمار به بیماران نیازمند پیوند زده شد.
وی ادامه میدهد: در اینگونه عملهای جراحی ابتدا ریه، سپس قلب، کبد و کلیه پیوند زده میشود و بهعلت مشکل بودن پیوند کبد، این مرحله از عمل پیوند زمان بیشتری میبرد اما خوشبختانه در این مورد، پیوند 4 عضو بدن این بیمار مرگ مغزی بهصورت همزمان در 4 اتاق عمل صورت گرفت؛
چراکه هر چه زمان شروع عمل پیوند کمتر باشد میزان اثربخشی در افرادی که گیرنده پیوند هستند، بیشتر است و این همزمانی در عمل جراحی نتیجه بهتری خواهد داشت. دکتر خدادادی میافزاید: در این عمل جراحی، بیش از 15 جراح و متخصص شرکت داشتند که هماهنگ کردن این افراد برای اجرای عمل جراحی همزمان بسیار مهم بود که خوشبختانه صورت گرفت.