مینا شهنی: عبدالرضا مصری که امروز سخنگوی هیأت رئیسه مجلس نهم است در مجلس هفتم نیز نماینده مردم کرمانشاه بود.

 او با 191رای موافق از 259نماینده حاضر در جلسه 12شهریور 85مجلس، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی شد که وزارت او تا نیمه سال 88به طول انجامید. او در زمان وزارتش تلاش کرد تا وزارت رفاه و تأمین اجتماعی را از تیغ انحلال حفظ کند. مصری معتقد است که وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در عمر کوتاه خود تأثیر خوبی بر رفاه اجتماعی در کشور داشته است و شاهد این ماجرا را افزایش میزان رضایتمندی بازنشستگان عنوان می‌کند. با او گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

  • شما در دولت نهم وزیر رفاه و تأمین اجتماعی بودید؛ از رفاه اجتماعی چه تعریفی دارید؟

رفاه اجتماعی تعریف مشخصی در همه دنیا دارد که میزان رضایتمندی مردم از سطح زندگی‌شان است و در جوامع مختلف هم نسبی است. درصدی از این رفاه اجتماعی مربوط به مسائل اقتصادی است و درصد بسیار تأثیر‌گذاری هم مربوط به مسائل روانی و اجتماعی است؛ یعنی ممکن است یک نفر از نظر اقتصادی وضعیت بسیار خوبی داشته باشد اما اگر بعضی امنیت‌های اجتماعی وجود نداشته باشد امکان لذت بردن از امکاناتی که در اختیارش هست را ندارد به همین دلیل بحث رفاه اجتماعی بحث بسیار گسترده‌ای است که شامل مولفه‌های مختلف زندگی بشری می‌شود.

  • شما به میزان رضایتمندی اشاره کردید، آیا دولت‌ها وظیفه دارند که این میزان رضایتمندی را با استاندارد‌های رایجی که در دنیا موجود است تطبیق دهند؟

یکسری استانداردهای اقتصادی، قابل تطبیق دادن است که به‌عنوان سبد هزینه مردم، حداقل مسکن، ‌حداقل بهداشت و حداقل اشتغال درنظر گرفته می‌شود اما همه اینها به‌معنای رضایتمندی نیست به همین دلیل چون مولفه‌ها خیلی زیاد است مجموعه آنها میزان رضایتمندی مردم را مشخص می‌کند. شما ممکن است در یک محیط جنگلی که کوچک‌ترین امکانات الکترونیکی زندگی نداشته باشد ببینید مردمی که آنجا زندگی می‌کنند بالاترین رضایتمندی را از زندگی دارند، درمقابل ممکن است در یک خانه مجهز به تکنولوژی یک خانواده احساس رضایتمندی نکنند ما با این بعدش خیلی کار نداریم. امروزه وقتی درباره رفاه اجتماعی بحث می‌شود بیشتر بعد اقتصادی مدنظر قرار می‌گیرد.

  • فکر می‌کنید تعریفی که مردم از شرایط رضایتمندی‌شان دارند با تعاریفی بین‌المللی که از خط فقر داریم ارتباطی با یکدیگر دارند؟

خط فقر یک تعریف کاملا مشخص درآمدی است؛ یعنی تطبیق هزینه و درآمد یک خانوار با قیمت‌هایی که در آن کشور وجود دارد خط فقر را مشخص می‌کند. متأسفانه در کشور ما به محض اینکه صحبت از خط فقر می‌شود خط فقر شدید‌ به ذهن مردم می‌آید چون تعریف خط فقر در میان مردم ما هنوز جا نیفتاده است لذا وقتی از خط فقر نسبی یا خط فقر مطلق یا خط فقر شدید حرفی به میان می‌آید همه تصور خط فقر شدید را برداشت می‌کنند.

  • خط فقر شدید روزی دو دلار است؟

تعاریف مختلفی از خط فقر شدید وجود دارد. گروهی آن را درآمد روزانه یک دلار برای هر فرد بیان می‌کنند گروهی دیگر میزان دو دلار در روز را خط فقر شدید معرفی می‌کنند. الان در کشور ما با توجه به توزیع یارانه‌ها کسی زیر خط فقر شدید نداریم. با توجه به مبلغ یارانه‌ها دیگر کسی درآمد کمتر از دو دلار در روز ندارد.

  • اگر خط فقر شدید نداریم پس چرا مردم نگران‌هستند؟

مردم به محض اینکه بحث خط فقر به میان می‌آید فکر می‌کنند رقم اعلام شده مربوط به خط فقر شدید است. وقتی اعلام می‌شود خط فقر برای زندگی درآمدی کمتر از 600هزار تومان است برداشت مردم این می‌شود که کسی که درآمدی کمتر از 600هزار تومان دارد زیر خط فقر است؛ پس زندگی اسفناکی‌دارد. القای این خط فقر به مردم به‌نظر من یکی از اسفناک‌ترین کم‌لطفی‌هایی‌است که در حق ملت شده است.

  • هنگامی که شما وزیر رفاه بودید بر سر تداخل‌هایی که در بخش‌های مختلف به‌وجود می‌آمد مشکلاتی داشتید. ‌الان تعریف‌تان از این تداخل‌ها چیست؟‌

ما در حوزه رفاه آنچنان تداخلی نداشتیم چون مقوله رفاه یک مقوله چندین مولفه‌ای است مثلا فعالیت تربیت‌بدنی در کشور انجام یک نوع فعالیت رفاهی است یا اینکه شهرداری که خدمات عمومی ارائه می‌دهد یک نوع رضایتمندی در میان مردم ایجاد می‌کند. آب و برق و تلفن و گاز همه و همه خدمات رفاهی هستند پس هیچ‌وقت ما احساس نمی‌کردیم که این سازمان‌ها در کار ما تداخل ایجاد می‌کنند و همیشه هم تشکر می‌کردیم.

  • در بـخش بیمـه و درمـان چه همپوشانی‌ای وجود داشت؟

ما به‌عنوان بیمه‌‌گر قصد داشتیم که از حقوق بیمه‌شده صیانت‌ کنیم. به‌عنوان مثال وقتی همه دستگاه‌های پزشکی براساس تعرفه‌های تعیین شده با ما قرارداد بستند و خودشان تعرفه را پذیرفتند ما معتقد بودیم در این شرایط اگر بیماری با دفترچه درمان به یک مرکز درمانی مراجعه می‌کند چراچیزی تحت عنوان زیرمیزی و اجحاف در حق بیمار ایجاد می‌شود؟ این کار چه فرقی با دزدی دارد؟

  • برای حل مشکل زیر میزی کاری از پیش رفت؟

در حالت کلی هر کس در هر صنفی تصمیم بگیرد کالا و خدماتش را بیشتر از نرخ تعیین شده بفروشد سازمان تعزیرات به شکل قانونی با او برخورد خواهد کرد اما در بخش درمان این اتفاق رخ نمی‌دهد. ما همیشه می‌گفتیم چون کسانی که در آن تشکیلات هستند خودشان هم در بازار و بیمارستان‌های خصوصی و مطب‌ها و پاراکلینیک‌های خصوصی کار می‌کنند لذا برخوردی با هم صنفان متخلفشان نمی‌کنند، پس در حق بیمار اجحاف می‌شود؛ یعنی بحث اصلی ما صیانت از حقوق بیمه شده بود.

  • در بخش امدادی هم مشکل داشتید و با توجه به اینکه امداد هم یکی از سه وظیفه اصلی وزارت رفاه بود تداخل‌ها باعث شد که این وزارتخانه هرگز نتواند در این بخش فعال شود؟

ما تداخلی ندیدیم. ما همپوشانی در این حوزه می‌دیدیم. مثلا یک کاری را 3-2دستگاه انجام می‌دهند. اعتقاد من این بود که یک دستگاه مسئولیت این کارها را برعهده بگیرد. مثلا حوزه آسیب‌های اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در دل سازمان بهزیستی فعال بشود که ما یک کار بی‌نظیر هم در این زمینه داشتیم که پایه‌گذاری اورژانس اجتماعی در کشور بود. درحال حاضر هم می‌بینیم که این نهاد رو به رشد است. ما اعتقاد داشتیم که این حوزه‌ها باید تقسیم بشود مثلا اگر قرار است مراکز شبانه‌روزی باشد یا بهزیستی باشد یا فقط در انحصار یک سازمان باشد اینکه همه این مراکز را داشته باشند و هر کسی یک جایی را برای خودش درست کند این باعث یک بی‌نظمی و همپوشانی می‌شد.

  • چه عاملی باعث شده که سیاست‌های رفاهی در عمل آنچنان که باید موفق نباشند؟

مسئله مسابقات خرید در ذهن مردم است. ببینید شما وارد هر خانه‌ای که می‌شوید با وسایلی روبه‌رو می‌شوید که ممکن است سالی یک‌بار هم مورد استفاده قرار نگیرند. در آشپزخانه‌ها انبوه لوازم برقی وجود دارد که از توی کابینت‌ها تا حتی گاهی روی کابینت‌های ردیف بالا چیده شده‌اند، به محض اینکه تلویزیون جدید وارد بازار می‌شود خانواده‌ها درصدد تعویض تلویزیون‌هایشان برمی‌آیند. این روزها مردم ایران تلویزیون‌هایی می‌خرند که به اینترنت وصل می‌شود درحالی‌که با سرعت اینترنت موجود در کشور این تلویزیون‌ها اصلا کاربردی ندارند.

  • این خرید‌ها رفاه را مخدوش می‌کند؟

هزینه این خرید‌ها مستقیما از سبد خانوار برداشته می‌شود، پس خانواده به جای اینکه یک مسافرت دسته‌جمعی را تجربه کند یک تلویزیون می‌خرد. خانواده به جای اینکه هر هفته برای تفریح به پارک و سینما و شهربازی برود در خانه می‌ماند. حتی اگر بخواهیم بدون اغراق به ماجرا نگاه کنیم هزینه این خرید‌های بی‌مصرف از سفره خانواده پرداخت می‌شود و حذف میوه و پروتئین از سبد خانوار را به همراه دارد. جدای از این خانواده مدام در اضطراب است تا کالایی را می‌خواهد بخرد بنابراین رفاه در این خانواده ممکن است اصلا تعریفی نداشته باشد. این مسابقه خرید روی احساس رفاه مردم ما تأثیر بدی گذاشته است چون این دور خرید و خرید و خرید ادامه دارد.

کد خبر 177449

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز