گو اینکه امروز مرغ مهمترین مشکل و مسئله اقتصاد ایران است. به واقع شاید همینطور هم باشد چه اینکه به گفته یک با تجربهای همه مشکلات اقتصاد ایران فعلا در مرغ جمع شده است و به بیان دیگرعوارض اقتصاد ایران در بازار مرغ خود را نشان داده است. اینکه بازار برخی کالاها در برخی فواصل یا زمانها دچار نوسان و تلاطم شوند، از منظر اقتصادی و باتوجه به قاعده عرضه و تقاضا امری طبیعی و عادی است که در همه کشورها وجود دارد و در ایران نیز به دفعات رخ داده و در نهایت جمع شده است.
اما حکایت بازار مرغ این روزها، رفتهرفته میرود که از حالت عادی خارج شده و چه بسا برای بسیاری از مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و حتی دولت تبدیل به یک چالش و بحران شود. آنچه غیرعادی بودن مسئله را موجب میشود، افزایش 100درصدی قیمت مرغ در کمتر از یک سال و تداوم روند نابسامان آن در هفتههای اخیراست. سؤال این است که چرا باوجود حضور جدی دستگاههای اجرایی و توسل آنها به انواع ابزارها از تشویقی گرفته تا تنبیهی، بازار مرغ به ثبات نرسیده و همچنان روند افزایشی قیمت آن ادامه دارد؟
پاسخ در نگاه اول این است که عرضه مرغ پاسخگوی تقاضای روبه افزایش آن نیست و بهطور طبیعی باید انتظار افزایش قیمت را آنهم درماه مبارک رمضان که مصرف برخی اقلام خوراکی ازجمله مرغ افزایش مییابد را داشت. اگرچه خواهناخواه باید این منطق را پذیرفت اما در عین حال باید بهدنبال این بود که چرا عرضه و تقاضای مرغ در ماههای اخیر اینگونه به هم خورده به نوعی که هیچکس توان مقابله و مهار آن را ندارد؟
در این راستا شاید، تولیدکنندگان مرغ کمترین تقصیر را دارند چه اینکه مهمترین مسئله برای آنها، حفظ کسب و کار آنهاست و بروز چنین تلاطمها و التهاباتی در گام نخست کسبوکار آنها را درخطر قرار میدهد. گزارشهای رسیده هم نشان میدهد که بسیاری از تولیدکنندگان در ماههای اخیر به دلایل گوناگون ازجمله بالارفتن هزینههای تولید و بیاعتمادی نسبت به آینده بازار فعالیت خود را متوقف ساختهاند.
توقف فعالیت بسیاری از پرورشدهندگان مرغ از یک سو و بالارفتن هزینه تولید ازجمله خوراک که در سالهای اخیر ایران به واردکننده نهادههای آن تبدیل شده و همچنین افزایش قیمت برق که در یک سال اخیر در نتیجه اجرای قانون هدفمندی یارانهها فشار زیاد را به تولیدکنندگان وارد کرد، از سوی دیگر موجب برهم خوردن بازار مرغ شده است. شاید اگر طرح خودکفایی گندم بهگونهای مدیریت میشد که به بهای خودکفایی گندم از تولید سایر فراوردههای کشاورزی مورد نیاز بخش دامی کشور همچون جو و سویا کاسته نمیشد بهگونهای که ایران در این زمینه وابسته به واردات نهادههای دامی نمیگردید، معضل کنونی دامداریها و مرغداریها و به تبع آن گوشت، شیر و مرغ بهوجود نمیآمد.
شاید اگر در یک سال گذشته مسئولان به کمکخواهی واحدهای تولیدی بهویژه واحدهای دامی و مرغداریها گوش کرده و طلب قانونی آنها را از طرح هدفمندی یارانهها پرداخت میکردند، موجبات افزایش هزینههای تولید آنها و توقف و کاهش تولید نمیشدند. کافی بود مسئولان در کنار سر زدن به یکیدو واحد مرغداری که باحمایتهای گسترده توانسته بودند مصرف انرژی خود را بهینه کنند، به نگرانی و هشدار دههاهزار تولیدکننده مرغ هم توجه میکردند.
کوبیدن بر طبل یارانه نقدی ، بخشینگری، رویاپردازی و بیتوجهی به واقعیات و سازوکارهای اقتصادی نتیجهای جز شرایط کنونی بازار مرغ در اقتصاد ایران نیست و چه بسا دیر یا زود تجربه شیر و مرغ در دیگر بازارها هم اتفاق بیفتد. اگرچه نمیتوان از تأثیر تحریمهای اقتصادی بر شرایط کنونی اقتصاد ایران چشمپوشی کرد اما جستوجوی همه مشکلات اقتصادی در پدیده تحریم و برجسته کردن تئوری توطئه در داخل، تلاشی بیثمر است. باید بهخود برگردیم.