چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۵:۴۲
۰ نفر

در یکی از جلسات و به قولی نشست‌های اهالی مجتمع مسکونی ما که معمولا به روال همیشگی در فضای پارکینگ‌ برگزار می‌شود، بحث قیمت‌ها و گرانی پیش آمد و رسید به قیمت میوه و سبزی و صیفی‌جات.

طنز

علی‌القاعده پیشنهاد‌ها پس از نقل پاره‌ای خاطرات که شنیدنش خالی از لطف نبود، به این طرف رفت که بیاییم مثل مردم قدیم، در باغچه حیاطمان سبزی‌خوردن و گوجه‌فرنگی و بادمجان و حتی سیب‌زمینی بکاریم و تا حدودی خودکفا بشویم و این همه، حرص و جوش گرانی این یک قلم یعنی سبزیجات را نخوریم. یکی گفت: کدام حیاط، در آن یک وجب جا، چند تا شاخه گل و یک نهال کاج هم اضافه هستند، چه رسد به سبزی کاری! دیگری جواب داد: حالا جا و مکان هیچی، آبش را از کجا تأمین کنیم که سر ماه قبض‌های آنچنانی برایمان نیاید!

در این موقع یکی از همسایه‌های ما که در طبقه چهارم سکونت دارد، فریادی از شوق کشید و انگار مثل ارشمیدس دانشمند بزرگ به کشف تازه‌ای رسیده باشد، گفت: یافتم، یافتم! همه نگاه‌ها به سوی این همسایه معطوف شد. او لحظاتی صبر کرد تا سکوت کامل برقرار شود و آن وقت پیشنهادش را مطرح کرد.

دوستان عزیز! بالکن طبقه چهارم ساختمان همانطور که می‌دانید خیلی وسیع است، ما چهارنفر همسایه طبقه چهارمی حاضریم، توی همین بالکن خاک دستی و ماسه و یک مقدار کود شیمیایی بریزیم و باغچه خوبی برای سبزی‌کاری روبه‌راه کنیم.
صدای خنده چند نفر بلند شد و یکی با لحنی طنزآمیز گفت:
اگر این کار شدنی بود که معمار هم پیش‌بینی می‌کرد. یکی دیگر گفت: اول باید موزاییک‌ها را بکنیم و زیرش را قیرگونی کنیم و بعد به فکر سبزی‌کاری بیفتیم که هزینه‌هاش سرجمع، گران‌تر از سبزی بازار در میاد!
همان همسایه طبقه چهارمی گفت: می‌ریم پشت‌بام، اونجا بهتره و تازه ایزوگام هم داره...

یکی دو نفر اعتراض کردند، اما رأی بر این شد که عجالتا گوشه‌ای از بام به‌طور آزمایشی برای این کار تجربه شود. همسایه طبقه بالایی ما، آستین‌هایش را بالا زد و این آزمایش را هم انجام داد و حتی چند تا بوته تربچه در کنار تره و جعفری و... عمل آورد. اما وقتی، پای هزینه‌ها آمد وسط که باید به حق شارژ اضافه می‌شد، دیدیم، سبزی 30درصد از قیمت روز برایمان گران‌تر درمی‌آید! در جلسه بعدی، همگی دریافتیم که یا باید خانه‌هایی داشته باشیم با حیاط‌های فراخ و همه جور محصول در آن بکاریم یا کماکان سبزی را با گرانی‌اش از میوه فروشی‌ها بخریم، اما همسایه طبقه چهارمی گفت نقشه دیگری در سر دارد، گوش به زنگ جلسه آینده هستیم. درست گفته‌اند که احتیاج پدر اختراع است!

همسایه گوش به زنگ!

کد خبر 179512

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز