اوقات فراغت به‌اصطلاحی تبدیل شده که در قالب آن انسان هر چه بیشتر دنبال آزادی و استقلال در عملکرد است.

کوشش انسان در طول تاریخ همواره با این امید همراه بوده و هست که با رهایی خود از کارهای طاقت‌فرسا، به یک فراغت از زندگی توأم با آرامش و سعادت دست پیدا کند. در عصر کنونی اوقات فراغت بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می‌دهد البته در این بین «کار» به مهم‌ترین جزء زندگی افراد تبدیل شده و نقش تعیین کننده‌ای دارد. بی‌تردید اوقات فراغت از نظر کمی، امروزه از کار پیشی گرفته و از نظر کیفی نیز مهم‌تر از کار شده است. بین کار و اوقات فراغت رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. اوقات فراغت، زمان بیهوده و بدون حس مسئولیت در زندگی افراد نیست بلکه بر عکس، در این زمان از انسان انتظار بیشتری می‌رود که احساس مسئولیت کند.

حتی در زمانی که فرد به‌خودش واگذار شده، تصمیم‌گیری بر عهده خودش است و می‌تواند آزادانه عمل کند، مسئولیت‌پذیری نسبت به‌خود، اطرافیان و جامعه اهمیت زیادی‌ دارد. فعالیت‌ها در اوقات فراغت باید حساب شده و مفید باشد. امکانات اوقات فراغت و نحوه گذران آن، ‌فقط به‌خود فرد مربوط نمی‌شود و از ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف که مسئولیت‌ این کارها را برعهده دارند تأثیر می‌پذیرد.

اوقات فراغت و تفریحات در کشور ما تعریف شفافی ندارد، اوقات فراغت اغلب مردم به بطالت می‌گذرد و غنی‌سازی اوقات فراغت در ایران متولی خاصی ندارد و بیش از 30دستگاه و سازمان مانند بسیج، وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم، ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، کانون مساجد، صدا و سیما و چندین سازمان دیگردر این زمینه فعالیت می‌کنند، به‌صورت جزیره‌ای تصمیم‌گیری می‌شود و هر سازمان و دستگاهی برنامه‌ها را به سلیقه خود اجرا می‌کند و بسیاری از مواقع برنامه‌های آنان موازی‌کاری است و تسلسل باطل.

غنی‌سازی اوقات فراغت شهروندان موضوع حائز اهمیتی است که هنوز به‌طور جدی مورد توجه مسئولان امر قرار نگرفته است. بنا به گفته مسئولان، آمار بزهکاری در فصل تعطیلی مدارس افزایش می‌یابد، تعطیلی دانش‌آموزان ناهماهنگی بین دستگاه‌های ذیربط را درخصوص غنی‌سازی‌ اوقات فراغت نمایان می‌سازد.

تعاریف اوقات فراغت

هر موجود زنده‌ای برای ادامه حیات خود با توجه به شرایط محیط و وضع جسمی خود باید تلاش کند، از این‌رو در میان موجودات زنده انسان وضعیت پیچیده‌ای دارد به‌گونه‌ای که انسان به اقتضای شرایط اقلیمی، نوع تولید و میزان نیازها به شکلی متفاوت از موجودات زنده تلاش می‌کند همچنین پایگاه اجتماعی- عقیدتی- وابستگی به گروه و سازمان تشکیلات گوناگون و متغیرهایی از این دست در چگونگی و میزان تلاش‌های انسان مؤثر است.

آنچه به‌صورت واقعیت مشترک بین همه انسان‌ها با هر شغل و حرفه‌ای وجود دارد این است که هر انسانی با توجه به شرایط خود به اندازه‌ای که بتواند نیازهای اولیه خود را برطرف نماید کار کند البته هیچ انسانی وجود ندارد که در تمام فصول به‌طور شبانه روز کار کند یا به‌طور کلی کار نکند، با توجه به این واقعیت است که پدیده‌ای تحت عنوان اوقات فراغت مطرح می‌شود، به‌عبارت دیگر وقتی انسان در طول روز ساعاتی به‌کار می‌پردازد پس از پایان کار بخشی از وقت خود را به‌گونه‌ای سپری می‌کند که برخی آن را برای رشد و شکوفایی شخصیت خود، جمعی به‌صورت تفریح و سرگرمی و عده‌ای دیگر طی این زمان به استراحت می‌گذرانند.

دیدگاه‌ها درباره اوقات فراغت

افراد از اصطلاح اوقات فراغت تحت‌تأثیر عوامل مختلف، برداشت‌های متفاوتی دارند. به تعداد افرادی که درباره اوقات فراغت تحقیق کرده یا فکر خود را به آن مشغول داشته‌اند، تعریف برای اوقات فراغت وجود دارد. این تعاریف از نظر اقتصادی، اجتماعی، فلسفی، تاریخی، تعلیم و تربیت یا فرهنگی ممکن است بسیار متفاوت باشند البته هر شخصی با توجه به اطلاعات خود تصور می‌کند درک شخصیت‌اش از اوقات فراغت همان تعریف مطلوب از آن است.

جامعه‌شناسان روسیه در تحقیقات خود از دو نوع زمان صحبت می‌کنند: زمان کار و زمان خارج از کار. زمان خارج از کار از نظر آنها به چهار دسته تقسیم می‌شود:
1- زمانی که ارتباط با کار روزانه دارد مثل اوقاتی که صرف رفت‌وآمد به محیط کار می‌شود.
2 - زمانی که به امور خانه و خانواده اختصاص دارد، مانند دقایقی که به خانه‌داری و پرستاری کودکان پرداخته می‌شود یا خرید و مانند آن.
3 - زمانی که صرف نیازهای طبیعی بدن همچون تغذیه، خواب و استحمام می‌شود.
4 - آنچه را که باید فراغت نامید و به اموری مانند مطالعه، فعالیت‌های اجتماعی، استراحت، ورزش، دیدن فیلم و. . . اختصاص دارد.

در مورد رابطه بین کار و اوقات فراغت، همیشه این بحث وجود داشته که آیا جوامع امروزی به سوی اوقات فراغت پیش می‌روند یا هنوز در این جوامع کار حرف اول را می‌زند. رابطه کار و اوقات فراغت در طول تاریخ همواره در حال تغییر و تحول بوده است و هنوز هم برای این تغییرات پایانی نمی‌توان متصور شد.

درحالی‌که در اواخر قرن بیستم در کشورهای صنعتی غرب، بحث از کاهش ساعات کار هفتگی و رسیدن آن به 35ساعت کار در هفته و کاهش سن بازنشستگی بود، در اوایل قرن جدید، دوباره افزایش ساعات کار و سن بازنشستگی مطرح شده است.
با وجود اینکه امروزه صحبت از برابری‌های اجتماعی(دمکراسی) می‌شود ولی همه افراد بخت یکسانی برای دستیابی به امکانات اوقات فراغت ندارند و این مسئله روی درک افراد از اوقات فراغت تأثیر می‌گذارد. سن افراد نیز بر درک آنها از اصطلاح اوقات فراغت تأثیر دارد. هر شخصی انتظارها و تمایلات متفاوتی از اوقات فراغت دارد، بنا بر این اوقات فراغت برای هر کدام از آنها معنا و مفهوم خاصی پیدا می‌کند.

برداشت‌های متفاوتی از اوقات فراغت در بین شهروندان وجود دارد که گاهی به آنها توجهی نمی‌شود، برخی می‌گویند «اوقات فراغت وقتی است که در اختیار انسان قرار دارد»، ‌برخی دیگر بر این باورند که اوقات فراغت، «فعالیت‌های اختیاری» انسان است و برخی نیز می‌گویند اوقات فراغت، «موقعیت آزادی» انسان است.

جنبه‌های مثبت و منفی در تعریف‌ها

در جامعه‌شناسی اوقات فراغت، بیشتر به جنبه‌های مثبت و منفی تعریف‌های اوقات فراغت پرداخته شده است. منظور از مثبت یا منفی، نگاه ارزشی اولیه و سطحی نیست. جنبه منفی، اوقات فراغت را از دیدگاه زمان درنظر می‌گیرد و زمان خارج از زمان کار را اوقات فراغت می‌نامد ولی جنبه مثبت، به محتوا و عملکرد اوقات فراغت توجه دارد و افزون بر جنبه‌های مثبت یا منفی، تفاوت دیگری را باید مورد توجه قرار داد و آن تفاوت بین اوقات فراغت و وقت آزاد است.

وقت آزاد زمانی است که انسان پس از انجام همه وظایف و مسئولیت‌های خود در اختیار دارد ولی اوقات فراغت، زمانی است که در طول آن انسان از نظر فکری رها از هرگونه اجبار و مسئولیت است، به‌عبارت دیگر، اوقات فراغت نسبت به وقت آزاد شخصی‌تر است.

برای تحقیقات، دسترسی به وقت آزاد آسان‌تر است، زیرا اوقات فراغت جزئی از وقت آزاد است.
در تعریف‌های منفی، اوقات فراغت باقی‌مانده زمان کار است، «کار» به‌عنوان اصل دیده می‌شود و اوقات فراغت در مقابل کار قرار دارد و متضاد با آن است. این برداشت از آنجا سرچشمه می‌گیرد که کار همواره امری مثبت تلقی می‌شود و یادآور این موضوع است که افراد بیکار اوقات فراغت نیز ندارند.

در تعریف‌های منفی از اوقات فراغت چهار نکته مهم را باید لحاظ کرد:
1 - بین اوقات فراغت و کار، مرز زمانی وجود دارد.
2 - اوقات فراغت نسبت به‌کار حالت تشریفاتی دارد.
3 - اوقات فراغت را باید مجموعه‌ای از فعالیت‌ها درنظر گرفت، درحالی‌که مرزبندی مشخصی بین کار و اوقات فراغت وجود نداشته باشد.
4 - اوقات فراغت را باید با توجه به نقش‌های عملکردی شخص درنظر گرفت.

تعاریف مختلف از اوقات فراغت

تعریف منفی از اوقات فراغت اوقات فراغت-هر فعالیتی درتضاد با کار
تعریف مثبت از اوقات فراغت اوقات فراغت-زمان در اختیار
تعریف مسئله‌دار از اوقات فراغت اوقات فراغت-زمانی که امکان انجام فعالیت‌های آزاد وجود دارد
تعریف کاربردی از اوقات فراغت اوقات فراغت-زمان انجام فعالیت‌های واقعا" آزاد

در تعریف‌های مفهومی از اوقات فراغت، به‌علت صنعتی شدن جوامع و در نتیجه ارزش دادن بسیار زیاد به کار، به‌وجود آمده‌اند. همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد دو اصطلاح کار و اوقات فراغت، به‌گونه‌ای روزافزون از هم فاصله می‌گیرند و دارای نقش معین‌تری می‌شوند. از آن گذشته، اوقات فراغت به‌عنوان پدیده‌ای مستقل و مهم در زندگی انسان، تکامل یافته است.
در تعریف‌های مثبت از اوقات فراغت، بیشتر برای تعیین محتوای اوقات فراغت کوشش شده است. در این تعریف‌ها، اگر چه تأثیر فعالیت‌های اجباری از نظر دور نمی‌ماند ولی سعی بر این است که اوقات فراغت به‌عنوان یک اصل یا پدیده مستقل از کار دیده شود.

در این تعریف‌ها، اوقات فقط در رابطه با کار دیده نمی‌شود بلکه با توجه به عملکردش نسبت به شخص یا اجتماع مورد توجه قرار می‌گیرد. در تعریف‌های مثبت، دیگر بر کمیت اوقات فراغت تأکید نمی‌شود بلکه بیشتر درک شخصی انسان مورد نظر است.
به‌نظریک جامعه شناس آلمانی، اوقات فراغت ساختاری کاملا مستقل داشته و بخشی مهم از زندگی انسان‌هاست که پویایی خاصی دارد و هیچ وابستگی کاری ندارد. اوقات فراغت فضایی است که شخص در آن خود را بیان کرده و با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می‌کند و از آن تجربه به‌دست می‌آورد، به‌نحوی که شخصیت‌اش به‌ویژه از نظر عقلانی تکامل می‌یابد.

هربرتوبر، به‌عنوان صاحب‌نظر تعلیم و تربیت بر این باور است که اوقات فراغت باید نیازهای درونی انسان را برآورده کند و او را از قید و بندهای رها سازد. انسان در اوقات فراغت از تعیین نوع فعالیتش توسط دیگران آزاد است که این موجب تمایز آن از کار می‌شود به‌نحوی که انسان به‌معنای واقعی کلمه، آنگونه که مایل است رفتار می‌کند.

برخی بر این باورند اوقات فراغت زمان آزادی فرد است. از دید او، اوقات فراغت در اصل زمان آزادی کامل شخص است تا بتواند همه خواسته‌های خود را بدون کوچک‌ترین اجباری تحقق بخشد. او می‌گوید: اوقات فراغت فضایی مستقل است، فضایی که در مقابل فضای کار قرار دارد.

این گروه، اصطلاح اوقات فراغت را به‌اصطلاح آزادی ارتباط می‌دهد و اوقات فراغت را از هرگونه اجبار و تأثیر‌گذاری دیگران به دور می‌داند. در تعریف او اگر چه نکته‌های مثبت دیده می‌شود ولی به‌دلیل اینکه او واژه کار را با تأثیرگذاری بیگانگان عوض کرده است، تعریف منفی نیز وجود دارد.

اویاشوسکی در آلمان، بزرگ‌ترین نظریه‌پردازی است که تعریفی مثبت از اوقات فراغت دارد. او مایل است اوقات فراغت را از انحصار کار خارج کند و معتقد است تقسیم‌بندی زندگی انسان به دو بخش کار و فراغت تقسیم‌بندی مصنوعی است زیرا در آن به زمینه‌هایی همچون خانواده، فرهنگ، مدرسه و ارتباطات اجتماعی توجهی نشده است. به اعتقاد او، اوقات فراغت تنها منحصر به افرادی که کار می‌کنند نیست بلکه برای همه اقشار جامعه ضروری است.تعریف‌های مختلف از اوقات فراغت از جنبه‌های منفی، مثبت، مسئله‌دار و کاربردی در جدول زیر آورده شده است.

بنابر اگر زمان در اختیار این را اوقات فراغت بنامیم، این زمان زمانی مناسب است که انسان در آن به فعالیت‌هایی می‌پردازد که تفریحی و لذتبخش هستند و موجب خشنودی فرد می‌شوند.این فعالیت‌ها ممکن است: انفرادی باشند، یا یک‌بار انجام پذیرند، در گروه‌های کوچک اجرا شوند، در گروه‌های بزرگ و در اجتماع صورت گیرند، فعالیت در راستای امر ویژه‌ای باشد. به‌طور کلی می‌توان کاربردهای زیر را برای اوقات فراغت بیان کرد:
الف: استراحت
ب: تفریح و سرگرمی
ج: آشکار شدن خلاقیت‌ها و پرورش آنها
د: مشارکت‌های اجتماعی.

منبع:
کتاب مدیریت اوقات فراغت، ورزش‌های تفریحی، دکترمجید جلالی فراهانی/ انتشارات دانشگاه تهران

 

کد خبر 180819

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز