شمقدری بارها گفت که این توقیفها جز اینکه هزینه به نظام تحمیل کند دستاورد دیگری ندارد و جالب اینکه شروع کار او و تیم همراهش در معاونت سینمایی با رفع توقیفها آغاز شد. باز در همان زمان بود که گفته شد مدیریت محافظهکار و ترسوی گذشته بیدلیل از فیلمسازان اپوزیسیون میساخت. قرار بود جای معاونت سینمایی سابق که تصمیماتش به راحتی توسط وزیر ارشاد وقت وتو میشد و بیعملیاش به رکود تولیدات سینمایی انجامیده و محافظهکاری مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی وقت صدای همه را درآورده بود، مدیریتی شجاع و پویا بیاید و مشکلات سینما را حل کند. یکی از این مشکلات هم فیلمهایی بود که اکرانشان صلاح دانسته نشده بود و شمقدری پرسروصداترین آنها یعنی «به رنگ ارغوان» را اکران کرد تا نشان دهد شرایط کاملا تغییر کرده است. حالا سه سال از آن روزها میگذرد و در واپسین سال مأموریت دولت دهم، اوضاع سینما اصلا خوب نیست. فروش فیلمها آنقدر پایین آمده که در شهرستانها بسیاری از سینماها در آستانه تعطیلشدن قرار گرفتهاند.
افزایش سرسامآور هزینههای تولید کنار عدمامنیت اکران و ریزش نگرانکننده مخاطب باعث شده بخش خصوصی در شرایطی نامطلوب قرار گیرد. اختلافات صنفی سینماگران که در زمان حضور جعفریجلوه در پست معاونت سینمایی نیز وجود داشت نهتنها حل نشد که ابعادی گستردهتر هم بهخود گرفت. میتوان گفت بسیاری از مواردی که تیم فعلی مدیریت سینما از آنها بهعنوان مشکلات سه دهه مدیریت غلط گذشتگان یاد میکرد امروز در ابعادی گستردهتر مصداق دارد. ریلگذاری جدید هم بهعنوان مانیفست معاونت سینمایی تا امروز به مغشوشتر کردن اوضاع منجر شده است. اهالی سینما روزهایی را که جواد شمقدری بهعنوان عضو هیأت اسلامی هنرمندان و بعد مشاور هنری رئیسجمهور در مقام منتقد سفت و سخت معاونتهای مختلف سینمایی ظاهر می شد را بهخاطر دارند.
اگر در گذشته فیلمها توقیف میشد، مقصر نه فیلمساز که مدیر سینمایی بود ولی امروز که برخلاف تمام وعدهها و شعارها تعداد فیلمهای غیرقابل نمایش سر به فلک گذاشته همه تقصیرات به گردن فیلمساز انداخته میشود که اراده اصلاح ندارد. جالب اینکه از نظر علیرضا سجادپور مدیرکل اداره سابق نظارت و ارزشیابی و معاونت تازهتأسیس فعالیتهای سینمایی و سمعی و بصری هیچ فیلم توقیفیای در دوران فعلی وجود ندارد فقط برخی از آثار امکان نمایش عمومی ندارند که آن هم تقصیر سازندگانشان است!
از نظر این مدیر سینمایی، فیلمهای «پاداش» و «زمهریر» نیاز به فیلمبرداری مجدد دارند. تکلیف «گزارش یک جشن» با خریده شدن از سوی سازمان سینمایی روشن شده و با انجام اصلاحات لازم میتوان اکرانش کرد. اکران نشدن «خیابانهای آرام» تقصیر سازندگان فیلم است. «بیخود و بیجهت» مشکل خاصی ندارد ولی هنوز پروانهاش صادر نشده، سازندگان «صد سال به این سالها» اشکالاتی که به آن گرفته شده را رفع کردهاند ولی باز فیلم به مشکل خورده است و... .
مشکل اینجاست که وعدههایی در گذشته داده شده، شعارهایی مطرح شده و انتقادهایی صورت گرفته که حالا چارهای جز توجیه در برخی مسائل باقی نگذاشته است. داستان فیلم توقیفی هم چنین ماجرایی دارد و این مدیران قبلی بودند که با بیتدبیری و محافظهکاری فیلمها را توقیف میکردند و الان اساسا واژه «توقیف» تکذیب میشود و ظاهرا اهمیتی هم ندارد که برخی از این فیلمهای مشکلدار بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با سرمایه دولتی ساخته شدهاند. اتلاف سرمایه و تحمیل هزینه به نظام هم از آن مواردی است که فقط درباره مدیران سابق سینمایی صدق میکند.