سه‌شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۶
۰ نفر

مینا شهنی: 13هزار دار قالی زیر آوار زلزله‌مدفون شد، هر کدام از این قالی‌ها بین 10تا 25میلیون تومان قیمت داشته‌اند، با فرض اینکه پای هر دار دو نفر بافنده مشغول به‌کار بوده‌‌باشند در حال حاضر 26هزار نفر در شهرها و روستاهای زلزله‌زده استان آذربایجان شرقی شغل‌هایشان را از دست داده‌اند.

هر چند ارزش جان هر یک نفر انسان هزاران برابر قالی‌هایی است که تارو پودشان از هم گسسته اما مسئله این است که برای روستائیانی که یکی از منابع مهم درآمدشان قالی‌بافی بوده، حالا پس از زلزله با از دست دادن عزیزان و ویران‌شدن خانه و کاشانه‌، ماندن دارهای قالی زیر آوار زخمشان را عمیق‌تر می‌کند.

قالی‌بافان کشور ما از چند مدل محدود برای کار بهره‌ می‌برند،‌ در این میان می‌توان آنها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: گروه نخست که هر روز صبح راهی کارگاه‌های قالی‌بافی می‌شوند و کارشان را تا وقتی نور هست ادامه می‌دهند و گروه دوم که دارهای قالی را از افراد مشغول در بازار فرش به امانت می‌گیرند و در خانه‌شان به بافت قالی مشغول می‌شوند.

این دو گروه برای امرار معاش به دریافت مزد از سوی کارفرما نیازمندند. در سال‌های گذشته تلاش‌هایی منجر به بیمه تأمین اجتماعی گروهی از بافندگان قالی در کشور شده است؛ این نوع بیمه برای شاغلان در کارگاه‌هایی است که کارفرما حاضر است افراد کارگاهش را در فهرست بیمه قرار دهد. این طرح با وجود پیگیری‌های کارشناسان مرکز فرش ایران از یک‌سو و نمایندگان مجلس از سوی دیگر آنچنان که باید پخته و کامل نشد و در حد طرحی برای بافندگان قالی باقی ماند که هر بار مسئولان اظهار امیدواری کردند که در سال‌های بعد اوضاع بهتر شود.

پیش از آنکه سال‌های طلایی نوید‌ داده شده از سوی مسئولان برسد زلزله از راه رسید و یکی از مهم‌ترین مراکز بافت قالی کشور را بر سر مردمانش آوار کرد، امروز این بافندگان زلزله‌زده همان فردایی است که کارشناسان بارها و بارها هشدارش را داده بودند، اینکه بافندگان قالی از هیچ پشتوانه بیمه‌ای اجتماعی برخوردار نیستند.

واقعیت گاهی پرقدرت‌تر از آنچه پیش‌بینی می‌شود سیلی‌اش را به‌صورت‌ها می‌کوبد، هنوز گروهی از مسئولان در حال انشاکردن بیمه بافندگان قالی‌اند که گروهی از بافندگان درگیر بیکاری‌اند. شاید اگر سه سال پیش ردیف بودجه‌ای که بنابود براساس آن دولت حق بیمه بافندگان را به تأمین اجتماعی بپردازد خالی نبود امروز پس از سه‌سال تعداد افرادی که هیچ بیمه‌ای ندارند کمتر بود. سه سال پیش و سال بعدش ردیف بودجه تأمین نشد؛ هر چند در قانون بودجه کشور ثبت شد اما همواره خالی ماند.

حالا بافندگان با آنکه درگیر حادثه شده‌اند از بیمه‌ای حمایتگر برخوردار نیستند تا حداقل چند ماهی برایشان حقوق بیکاری بپردازد‌ یا حتی اگر بر اثر زلزله توانایی‌شان را برای کار کردن از دست داده‌اند بتوانند مستمری ماهانه دریافت کنند.نکته دیگر این است که دارهای قالی نزد بسیاری از اهالی امانت بوده، یعنی ممکن است بافندگان در برابر فردی که سرمایه‌اش را به امانت گرفته‌اند مسئول باشند تا خسارت را یا حتی بخشی از خسارت را جبران کنند، اما در سفره امروز کدام بافنده زیر آوار مانده‌ای توانی برای جبران خسارت‌های چند میلیونی قالی‌ها وجود دارد؟ سفره بافندگان قالی خالی است، دستشان از کار خالی است، خانه‌شان ویران است و دلشان پر زخم و اندوه مانده است، وقت آن است تا برای بافندگان قالی چاره‌ای اندیشیده شود.

کد خبر 181775
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز