او از زمانی که برگزاری شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدمتعهد در تهران تأیید شد، از سوی رئیسجمهور مأموریت یافت تا هدایت ستاد این مراسم را بهعهده بگیرد و به همینخاطر برای دعوت از اغلب مدعوین، شخصا وارد عمل شد. این اقدام همراه با تهیه تمهیدات برگزاری کنفرانس، وی را در حوزه وسیعی از فعالیتها وارد کرد. گفتوگو با او فرصت مغتنمی است که میتواند اطلاعات مفیدی درباره این رویداد مهم و تاریخی در اختیار مخاطبان قرار دهد.
- نقشه راه کلی جنبش عدمتعهد و نقشه راه شانزدهمین نشست سران جنبش عدمتعهد براساس چه ساختار، چه رویکرد و با چه اهدافی تعیین و ترسیم میشود؟
با توجه به تاریخ و اسناد و اساسنامههای موجود درخصوص این جنبش در یک منظر کلی میتوان گفت که این جنبش جهانی، تجلی اراده نمایندگان ملتهای عدمتعهد برای همکاری مشترک در دستیابی به آرمانهای رفیع ملل جهان همچون صلح، امنیت، توسعه و پیشرفت اقتصادی است. برگزاری اجلاس سران نشان از تکوین ایده همکاری و همسویی کشورهای مستقل جهان برای نیل به همگرایی و تحقق توسعه پایدار در اقصینقاط جهان دارد. این همکاری مشترک میتواند الگوی مناسبی برای تقویت و تعامل اجزای تأثیرگذار در مناسبات جهانی و بینالمللی شود. همانطور که شاهد هستیم، تحولات بینالمللی با سرعت در حال تغییر و دگرگونی است و در این میان جنبش عدمتعهد با قرار گرفتن در کانون تحولات استراتژیک جهان، توان و استعداد بالقوه فراوانی برای مشارکت فعال و اختصاص سهم بسزایی از این تحولات دارد. همه ما میدانیم که جنبش عدمتعهد بعد از سازمان ملل، بزرگترین تشکل سیاسی بین دولتهاست. چیزی نزدیک به دو سوم اعضای سازمان ملل و جامعه بینالمللی در این جنبش عضویت دارند.
بهطور طبیعی چنین تشکیلاتی با توجه به توانمندیها و ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نهفته میتواند بروندادهای ارزشمندی در اختیار ما و دیگر اعضا بگذارد. ما با وجود آشنایی با این ویژگیهای جنبش، نگاه تازهای هم به آن داریم. البته این نگاه خارج از چارچوبهای قانونی و ذاتی جنبش نیست. نقشهراه ما در شانزدهمین نشست که میزبانی آن را بر عهده داریم، ایجاد هوایی تازه در فضای موجود جنبش است. در حال حاضر که نظام اقتصادی سرمایهداری به بن بست رسیده و دامنه بحران بهصورت روزافزون در کشورهای وابسته به این نظام رو به گسترش است و روزی نیست که جهان شاهد جنایات آمریکا و قدرتهای وابسته علیه ملتهای تحت ستم نباشد، لازم است تا ساختار این جنبش تحولی متعالی را تجربه کند و با بازتعریف مأموریت خود، از اینکه فقط نقش «تریبون» را ایفا کرده و صرفا بیانیه صادر نماید، خارج شود. جنبش عدمتعهد باید با هدف تأثیرگذاری برمناسبات بینالمللی در قبال وقایع جهانی خصوصا اتفاقاتی که امنیت مردم را به مخاطره میاندازد، موضعگیری نماید. این انتظار بجا و برحقی است که کشورهای غیرمتعهد در قبال زیاده خواهی آمریکا در اقصی نقاط جهان، موضع صریح وجدی بگیرند. جنبش عدمتعهد باید متعهدانه به منشور این جنبش بازگردد و اهدافی چون مبارزه با نژادپرستی و رهایی مردم از چنگ استعمار را که جزو آرمانهای بنیادین خود قرارداده، متجلی سازد و دنبال سازوکارهایی باشد که بتواند حقوق ملتهای خود را استیفا نماید.
- با توجه به رویکرد جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی مبنی بر دفاع از حقوق همه ملتها مبتنی بر اصول عدالت، آزادی و کرامت، برگزاری اجلاسی در این سطح و با شرکت گسترده کشورهای عمدتا تحت ستم نظام سلطه، چه تأثیری بر تثبیت این مواضع کشورمان و تبدیل آن به گفتمان عمومی کشورهای تحت ستم نظام سلطه خواهد داشت؟
نوع تعاملی که بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، امامخمینی(ره) و مقام معظم رهبری پس از ایشان و بهطور کلی دولتمردان ما با جنبشهای مردمی از ابتدای انقلاب داشتند، مواضع و ویژگیهای سلوک بینالمللی ما را در ارتباط با مسئله نظام سلطه و حمایت از مظلومان جهان مشخص میکند. با سیری در تاریخ مناسبات جهانی به آسانی میتوان پی برد که رهبران ایران در میان نهادهای بینالمللی، بیش از همه به سازمانی عشق ورزیدهاند که نیم قرن پیش بهدست توانای جمعی از چهرههای آرمانگرای جهان سوم بنیان نهاده شد. سازمانی که در خاطره ملتهای جهان سوم مردان بزرگی مانند، نهرو، سوکارنو و عبدالناصر را تداعی میکند. اگر قرار باشد آرزوهای بلند دیپلماسی ایران بهویژه در دوره دولتهای نهم و دهم فهرست شود بیگمان در صدر این آرمانها همانا تقویت و احیای سازمان عدمتعهد قراردارد، زیرا در میان خیل بیشمار نهادهای بینالمللی فقط این سازمان است که بنیانش بر دو آرمان زیبای استقلالطلبی و عدالتخواهی در نظام بینالملل گذاشته شد. اکنون تهران با نگاه به همین آرمانهای برزمین مانده برای فعال کردن این نهاد پیشگام شده است. اغلب ناظران، تشکیل اجلاس تازه غیرمتعهدها در تهران را به فالنیک گرفتهاند و همین واکنش نشانگر آغاز گفتمانی نو در روابط بینالمللی اعضای جنبش است.
- برگزاری این اجلاس چه تأثیری در رویکردها، نفوذ و ارتقای سطح سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد؟
در یک رویکرد عمومی ما شاهد هستیم که مواضع و کنشهای جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی همزمان شده است با شکست و ناکامی ائتلافهای نامداری که پس از ۱۱سپتامبر با عناوین مختلف از سوی بازیگران غربی تشکیل شد. بنابراین گزاف نیست که اگر گفته شود 120کشور غیرمتعهد در ضیافت تهران با یک فرصت تاریخی برای تأثیرگذاری بر معادلات سیاسی روبهرو هستند.
ارزش این فرصت تاریخی آنگاه روشن میشود که در گرماگرم اجلاس تهران اغلب ناظران خبر از پایان اندیشه یکجانبهگرایی خواهند داد. اندیشهای که نزدیک یک دهه همه امور روابط بینالملل را تحتالشعاع قرار داد. راهبرد یا مانیفستی که از اجلاس تهران بهدست میآید میتواند یکی از پایههای حرکت جمعی به سوی جهانی عاری از سلطه باشد. همه میهمانان تهران دراین اندیشه اتفاق نظر دارند که دنیای جدید بیش از هرچیز نیازمند تصمیمها و اندیشههای منطقی و درست است. آنها فراموش نکردهاند که از ۱۱ سپتامبر تاکنون سلسله انتخابهای نادرست وتصمیمهای اشتباه چه بحرانهای مهیبی را به بار آورد. از این منظر بدون شک اجلاس تهران بیشترین توجه خویش را به اصلاح مدیریت جامعه بینالمللی معطوف خواهد کرد. در شرایط فعلی که جهان بهویژه در قلمرو کشورهای عدمتعهد با عوارض تصمیمهای ویرانگر زمامداران آمریکا دستوپنجه نرم میکند خواسته ملتها چیزی جز این نیست که دیپلماتها و نمایندگان آنها برای تصحیح روند مدیریت تحولات جهانی همت گمارند و خطاهای فاحشی که در پیمودن مسیر صلح و امنیت بینالمللی بروز کرد را رفع نمایند. بنابراین اگر در زبان برخی ناظران اجلاس تهران یک مبدأ برای شروع حرکت جدید خوانده شده از آن روست که امروز یک اجماع بیسابقه بر سر ضرورت اصلاح مناسبات ناعادلانه جهانی شکل گرفته است. حتی محافظهکارترین اعضای جنبش کهای بسا زمانی نامشان بهعنوان شرکای آمریکا مطرح بود به این پروژه اصلاح طلبی جهانی پیوستهاند.
- تأثیرات اجلاس سران جنبش عدمتعهد چه تأثیراتی بر روابط اقتصادی کشورمان در ارتباط با دیگر کشورها و دور زدن تحریمها خواهد داشت؟
برخی صاحبنظران ظرفیتهای اقتصادی و اقلیمی اعضای 120گانه این نهاد را بهخاطر میآورند و میگویند این جنبش ۶۰ درصد خاک جهان، ۲۰درصد تولید ناخالص ملی را داراست. کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها، دو سوم از کشورهای جهان را تشکیل میدهند یا آنکه رشد اقتصادی بیشتر کشورهای عضو این سازمان در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیشتر از گذشته بوده است. با توجه به این مسئله میتوان گفت که ظرفیتهای اقتصادی مهمی در این جنبش وجود دارد که درصورت بهرهگیری مناسب از آنها میتوان بر بسیاری از مشکلات ایجاد شده از سوی نظام سلطه بر کشورهای مستقل فائق آمد. جنبش عدمتعهد قادر است تا به مهمترین محور و مرکز همکاریهای جنوب- جنوب در نظام بینالملل تبدیل شود. کمااینکه تلاش کرده است تا با تأسیس سازوکارهایی در داخل خود نظیر مرکز همکاری فنی جنوب-جنوب به این مهم دست یابد. علاوه بر این، جنبش میتواند به محل مطمئنی برای تبادل تجارب کشورهای در حال توسعه در زمینههای اقتصادی و فناوری تبدیل شود.
- علت فشارهای غرب و صهیونیستها برای عدمشرکت گسترده سران کشورها در این اجلاس چیست؟
اغلب چالشهای بزرگ پیش روی سازمان عدمتعهد از سوی قدرتهایی دامن زده شد که وجود این نهاد را خطری برای موقعیت خویش میخواندند. روشن بود که عدمتعهد برای تغییر در توازن قدرت بینالمللی به میدان آمده بود و این چیزی نبود که بازیگران غربی و وابستگان آن حاضر به قبول آن باشند. رهبران و اعضای این جنبش در این ۵۰ سال ایام توفانی جهان سیاست، بارها درباره کارآمدی و توانایی این نهاد دچار تردید شدهاند اما گویی زیستن در سایه تهدید جزو عوامل ذاتی حیات این جنبش بوده است. یکه تازی دوبلوک قدرت در سه دهه ایام جنگ سرد واشنگتن و مسکو و یکجانبهگرایی قدرتی دیگر پس از فروپاشی شوروی همانند دو موج سهمگین بودند که حیات این سازمان را با تلاطم و خطر مواجه ساختند، اما غیرمتعهدها در دوران پرمخاطره پس از سقوط امپراتوری شرق نیز بر شالوده اندیشه همان پایهگذاران دیرینش ادامه حیات داد. اغلب کسانی که در فروپاشی جهان دو قطبی، ختم حیات غیرمتعهدها را اعلام کردند نظرشان بر این پایه استوار بود که فلسفه وجودی این سازمان، اعتراض به تقسیم جهان میان دوقطب بود و لذا نتیجه گرفتند که با یکدست شدن جهان، دیگر هیچ دلیلی برای ماندن سازمانی که میخواست نیروی سوم درمیان دو اردوگاه چپ و راست باشد نمیماند. حتی بسیاری از نظریهپردازان که در افق قرن جدید فقط سیطره آمریکای واحد را میدیدند دچار این اشتباه شدند که قافله غیرمتعهدها یکی پس از دیگری راه پیوستن به نهادهای نام آشنای اروپایی و غربی چون ناتو را پیش خواهند گرفت. هرچند در این مدت باب همکاریهای جدید میان برخی کشورهای عدمتعهد با طرفهای اروپایی و آمریکا گشوده شد اما هیچ کدام از اعضای خانواده بزرگ این سازمان دوستی با غربیها را به بهای از دست دادن عضویت خویش در جرگه غیرمتعهدها دنبال نکرد.
اجلاس بزرگ 120کشور غیرمتعهد در تهران این نوید را به همراه دارد که در عصری که دنیای بیقطبی نام گرفته زمینه یک همگرایی میان ملتهای جهان سوم بر پایه اندیشه استقلال خواهی و عدالتطلبی فراهم شده است بنابراین برپایی اجلاس تهران را میتوان واکنشی به تفکر جهانیسازی بهحساب آورد. میهمانان نشست تهران چنان که از موضعگیری آنها پیداست در عصر جدید بر آن هستند که ضمن حفظ هویت ملی و فرهنگی خویش با نظامهای سیاسی و اقتصادی غرب وارد مراوده شوند. بر این اساس رسالت اصلی نشست تهران، پایهگذاری الگوی جدید اندیشه همگرایی قلمداد شده است. این الگو در واقع جایگزین نظریه غالبی میشود که از ۱۱ سپتامبر تاکنون ملتهای شرق را به ادغام در اتحادیهها و ائتلافهای برخاسته از غرب فراخوانده و طبیعی است تمام این مسائل به مذاق غرب و صهیونیستها خوش نیاید. آنها هرگونه همگرایی در دنیا را که خودشان یکی از عناصر اصلی آن باشند خوش ندارند.
- برگزاری این اجلاس چه تأثیراتی بر تغییر مناسبات جهانی خواهد داشت؟
میهمانان اجلاس تهران به تلاش خویش برای احیای این جنبش، رنگ قداست میبخشند. حتی مخالفان حرفهای سازمانهای منطقهای نیز نمیتوانند این واقعیت را نادیده بگیرند که خانواده سازمان عدمتعهد با وجود گرایشهای گوناگون عقیدتی و سیاسی همچنان هویت خویش را زیر پرچم این سازمان تعریف میکنند. آرمانهایی که ۵۰سال پیش سازمان عدمتعهد برشالوده آنها بنا شد هنوز مقدس و امید بخش است. این آرمانها و اندیشهها در واژه زیبای عدالت خواهی و نفی سلطه تبلور یافته است. با تکیه بر همین خیمه مستقل بودن است که این سازمان در هر مسئلهای از قضیه فلسطین تا مناقشه عراق و موضوع هستهای ایران برابر مناسبات و معادلات ناعادلانه سیاسی و نظامی قرار میگیرد. سازمان غیرمتعهدها بهمعنای واقعی یک نهضت نام گرفته است به این دلیل که آرمان و رسالت تاریخی را برای اصلاح و تحول در صحنه جهانی دنبال میکند اما بدون تردید این جنبش برای تأثیر گذاشتن بر معادلات جهانی میبایست برنامه و دستورالعملی مشخص و عینی را برای خانواده پرجمعیت 120نفری خویش فراهم آورد. در همین راستا بهنظر میآید که اجلاس تهران به سمت یافتن سازوکارها و مفاهیم تازه برای تقویت و توانمندسازی این جنبش خواهد رفت. گشودن بابهای جدید مراوده و همکاری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان اعضای جنبش یک جنبه از این دستورالعمل تحول است اما جنبههای دیگر آن باید آنجا نمایان شود که طراحان و گردانندگانش برای پویایی آن به خلق ابتکاراتی تازه دست بزنند.
از آنجا که قدرتهای استکباری تلاش دارند با بحرانی جلوه دادن ایران و اعمال تحریمها، جمهوری اسلامی ایران را منزوی جلوه دهند و با ارائه یک چهره عقب مانده و ناکار آمد از کشورمان مانع از حضور سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و بازرگانی خارجی در ایران شوند، از اینرو حضور سران ۱20کشور جهان در اجلاس بزرگ شهریور 91 در ایران عملا بیاثر بودن تحریمها را به نمایش خواهد گذاشت. بدون تردید همکاری کشورهای عضو جنبش عدمتعهد میتواند جریانی در سطح بینالملل بهوجود بیاورد تا در جهت برطرف کردن بیعدالتیها، تبعیضها و استانداردهای دوگانه تأثیرگذار باشد و احترام به حقوق ملتها و برقراری نظام عادلانه را جایگزین نظام کنونی کند. بهعبارت دیگر در این برهه با پذیرش حداکثری رویههای موجود بایستی با اعمال حداقل تغییرات، بیشترین توجه را بر نقاط مناقشه آمیز و ناقض حقوق اساسی ملتها و دولتها ازجمله ساختار غیرعادلانه شورای امنیت معطوف ساخت. از اینرو با رد امتیاز وتو، بایستی با اعطای حق رأی مساوی و مشارکت جمعی دولتها زمینه حضور تمام دولتها در تصمیمات جهانی را ایجاد نمود. در این برهه فارغ از داوری در قبال آنکه دولتها نمایندگان واقعی ملتشان هستند، با محترم شمردن این موضوع، تمام دولتها را بایستی در تصمیمات کلان جهانی با حق رأی مساوی مشارکت داد. همچنین در این مقطع زمینهسازی ایجاد مجمع تصمیمگیری مشارکتی، اجرا و نظارت مشارکتی تمهید میشود. یعنی سه رکن نظام مدیریت مشترک جهانی در این برهه بهطور کامل محقق نمیگردد، بلکه زمینهسازی اجرای این ارکان بهصورت پایلوت عملیاتی میشود. در این برهه بایستی با مشارکت جهانی، راههای عادلانه و الزام آور برای مسائل کلان جهان مانند تضعیف اخلاق فردی و اجتماعی و نظام خانواده، شیوع فقر و بیکاری، وجود مشکلات زیستمحیطی و عدماستقرار امنیت و صلح جهانی استخراج شود.